لجستیک درونی

لجستیک درونی (Internal logistics) فرایند مدیریت، زمان‌بندی، برنامه‌ریزی و انتقال محصولات تکمیل شده و بخشی جدایی‌ناپذیر از مدیریت زنجیره تامین است. این فرایند بویژه در زنجیره تامین در شرکت‌های تولیدی بزرگ استفاده بسیار زیادی دارد.

حمل‌ونقل، نگهداری و انبارش، جابجایی و انتقال مواد و کالا اصلی‌ترین مولفه‌های لجستیک درونی را تشکیل می‌دهد. فعالیت‌هایی همچون خرید مواد و قطعات، زمان‌بندی دریافت و ارسال، بسته‌بندی، ذخیره‌سازی و جریان اطلاعات مربوط نیز به عنوان بخشی از لجستیک درونی شناخته می‌شوند. به طور خلاصه، لجستیک درونی مقوله‌ای درون سازمانی محسوب می‌شود. حال آنکه لجستیک بیرونی موضوعی برون سازمانی و بین سازمانی است.

تامین لجستیک درونی پا به پای تولید طی سالیان متمادی به رشد و بالندگی خود ادامه داده و می‌دهد. به بیانی بهتر، تولید بدون لجستیک امکانپذیر نبوده و این دو همزاد و همراه یکدیگر معنی می‌یابند. بی‌گمان، سال‌ها قبل از اینکه توجه مدیران تولید به لزوم توجه به ارتباطات و فعالیت­های برون­سازمانی جلب شود (قبل از دهه هفتاد میلادی) و همزمان با رشد فزاینده صنعتی پس جنگ جهانی دوم، این لجستیک درون کارخانه­ای بوده است که مورد توجه و دقت مدیران صنعتی قرار گرفته است. و البته که همچنان موضوعی کلیدی و اثرگذار بر تولید و شاخص‌های کلیدی آن می­باشد. کارخانه‌های پیشرفته و بزرگ تولیدی در سطح بالای چارت سازمانی خود بخشی به عنوان مدیریت لجستیک دارند. در این مقاله به تشریح لجستیک درونی برداخته شده است.

انواع لجستیک

در یک تقسیم بندی کلی، لجستیک را می‌­توان به دو بخش تقسیم کرد:

  • لجستیک کلان
  • لجستیک خرد

این دو بخش به ترتیب در حوزه اقتصاد کلان و اقتصاد خرد مورد توجه قرار می­‌گیرند. لجستیک کلان به مقوله‌هایی همچون: لجستیک بین ­الملل، لجستیک ملی، لجستیک تجاری و مانند آن می­‌پردازد. از سوی دیگر لجستیک خرد بیشتر به لجستیک کارخانه/شرکت می­پردازد که خود به چهار دسته تقسیم می­‌شود:

لجستیک مقدم: به این روش لجستیک تدارکات نیز می­گویند. این شیوه از پشتیبانی بر تامین و تدارک مواد اولیه و قطعات از تامین‌کنندگان تا کارخانه تولیدی تمرکز دارد.

لجستیک درون کارخانه: که بر فعالیت­های لجستیکی فرایند تولید تمرکز داشته و موضوع مورد بحث در این یادداشت است.

لجستیک تالی (بیرونی): به این روش لجستیک توزیع نیز می­گویند. این شیوه از پشتیبانی بر ارسال و توزیع محصول نهایی از کارخانه به دست مشتریان تمرکز دارد.

لجستیک معکوس: لجستیک معکوس فعالیت­های لجستیکی چرخه معکوس جریان محصول (شامل محصولات ازکار افتاده، معیوب و خراب) را شامل می­شود.

کارکردهای لجستیک درونی

لجستیک درونی، کلیه فعالیت‌های اجرایی، مدیریتی، نظارتی و کنترلی است که بر جریان و نگهداری کالا (اعم از مواد اولیه، کالای در جریان ساخت و محصول نهایی) از لحظه تامین مواد اولیه تا هنگام خروج محصول از سایت تولیدی اعمال می­شود. به بیانی دیگر، کلیه فعالیت­های پشتیبانی تولید که مرتبط با جریان فیزیکی و اطلاعاتی کالا در محدوده فضای تولید می­باشد را می‌­توان لجستیک درونی دانست.

گرچه برخی فعالیت­های لجستیکی را از نوع هزینه می­دانند که باید در جهت حذف آنها حرکت کرد اما به تاکید باید گفت اتفاقا فعالیت­های لجستیکی منجر به ایجاد ارزش افزوده برای محصول می­شود. چراکه امروزه مطلوبیت یک محصول فقط در خود محصول خلاصه نمی­شود بلکه مطلوبیت زمانی و مکانی (تحویل در زمان مناسب و در مکان مناسب) قسمت قابل توجهی از ارزش افزوده یک محصول را تشکیل می­دهد. حال آنکه تحویل در زمان مناسب و در مکان مناسب چیزی جز لجستیک مناسب نیست.

بنابراین به جای اینکه به دنبال حذف لجستیک درونی از فرایند تولید باشیم که امری محال است باید به دنبال بهینه کردن لجستیک درونی در جهت خلق ارزش بیشتر برای محصول بود. لجستیک امروزه حتی در مرحله طراحی محصول نیز مورد توجه است و «طراحی براساس لجستیک» رویکردی است که در سالیان اخیر مورد توجه جدی طراحان محصول در راستای کاهش قیمت تمام­شده قرار گرفته است.

تاثیر لجستیک درونی بر توانمندی شرکت تولیدی

تاثیر لجستیک درونی بر توانمندی یک شرکت تولیدی برای کسب رضایت مشتریانش و چابکی و چالاکی آن اجتناب­ناپذیر است. همه تلاشها برای مدرن­سازی ماشین­آلات و فرایند تولید به منظور افزایش کارایی و عملکرد تولید، زمانی مفهوم می­یابد و عملیاتی می­‌شود که یک سیستم توانمند لجستیکی نیز جهت تسهیل جریان اقلام درون سیستم تولیدی طراحی و پیاده­سازی شده باشد. سیستم تولید پیشرفته­ای را در نظر بگیرید که تغذیه خطوط آن به کندی انجام می‌­شود و یا جابجایی کالا بین ایستگاه‌­های تولید طبق سیستم جابجایی قدیمی صورت می­‌گیرد. مسلما پیشرفته بودن این سیستم تولید هیچ کمکی به افزایش خروجی کارخانه و ارتقای کارایی آن نخواهد داشت چرا که سیستم لجستیک سنتی بسان یک گلوگاه مانع افزایش تولید می‌شود. بنابراین دو سیستم تولید و لجستیک لازم و ملزوم یکدیگر در کارخانه‌های تولیدی بوده و ارتقای آنها باید به صورت یکپارچه و همسطح با هم انجام پذیرد.

با این توضیح جای هیچ تردیدی نیست که چنانچه مدیریت ارشد یک مجموعه تولیدی به دنبال کاهش هزینه­های تولید است ضروریست لجستیک درون کارخانه­ای را چه بسا بیشتر از سیستم تولید آن مورد توجه قرار دهد. علت تاکیدم بر لزوم توجه بیشتر به بخش لجستیک این است که اتفاقا بیشترین اتلاف­ها و هدررفت­ها (یا به قول گلدرات: مودا) طی فرایند تولید یک محصول، در بخش لجستیک آن اتفاق می­افتد که باعث تحمیل هزینه­های آن بر قیمت تمام­شده محصولات می­شود. طی پروژه­های عارضه­یابی مختلفی که در مجموعه­های تولیدی بزرگ و کوچک انجام شده است بیشتر عارضه­ها و گلوگاه­ها مربوط به لجستیک درونی (و نه خطوط تولید) بوده است.

زیرساخت‌های لجستیک درونی

زیرساخت تولیدی را عموما تسهیلات فیزیکی که جزو دارایی­‌های سرمایه‌­ای محسوب می­شوند همچون ساختمان، انبار و مانند آن می­‌دانیم. بی­گمان، ساختمان کارخانه تولیدی مهمترین زیرساختی است که در مرحله راه­اندازی یک کارخانه مورد توجه قرار می­گیرد؛ چراکه این زیرساخت یکبار برای همیشه (مدتی خیلی طولانی) ایجاد می‌­شود که بیشترین هزینه ایجاد را نیز تحمیل می­کند. متاسفانه اقداماتی همچون طراحی چیدمان استقرار دستگاه­های تولیدی و برنامه­ریزی جریان مواد عموما پس از اینکه ساخت بنای ساختمان به پایان رسید صورت می­گیرد که البته خیلی دیر است. چرا که شکل و اندازه ساختمان ساخته شده، محدودیتی اساسی برای طراحی چیدمان و جریان مواد خواهد بود که به آن تحمیل می­شود.

حال آنکه چنانچه از منظر هزینه نیز به موضوع نگاه کنیم، عموما هزینه­های اضافی که بابت استقرار نادرست ماشین­آلات و در نتیجه انتقال­های اضافی و تکراری کالا در مراحل ساخت پرداخته می‌­شود (که جزو هزینه­های لجستیک درونی محسوب می­شود) به‌­طور سرجمع و در طول عمر کارخانه، از هزینه ایجاد کارخانه فراتر خواهد رفت. اما متاسفانه این امر غالبا از سوی مدیریت مغفول می­ماند.

مسافت­های طولانی که کالاهای در جریان ساخت طی فرایند تولید باید بپیمایند، مسیرهای پرپیچ و خم جریان مواد که به دلیل برنامه­ریزی جریان ضعیف بوده و کارخانه را بیشتر شبیه یک ظرف پر از ماکارونی کرده است (کاریکاتور تصویری این شماره تاحدی گویای این واقعیت است) و تراکم بالا که ناشی از کمبود فضا برای نگهداری مواد و قطعات موردنیاز تولید بوده و باعث آسیب­های مالی و انسانی زیادی می­شود، جملگی مشکلاتی هستند که از عدم توجه به مسایل لجستیکی به هنگام ایجاد زیرساخت­ها ناشی شده و تا همیشه گریبانگیر تولید خواهد بود.

سازماندهی لجستیک درونی

نوع سازماندهی یک کارخانه یکی دیگر از مسایل مهمی است که تاثیر به سزایی بر تولید و هزینه­های تولید دارد. در حالیکه داشتن مقیاس اقتصادی در تولید یکی از مهمترین مولفه­های فعالیت اقتصادی در دنیای امروزی است اما باید دقت کنیم که این موضوع ما را به تله ایجاد کارخانجات بزرگ و متمرکز کردن امور نیاندازد. در همین دنیای رقابتی کنونی که داشتن مقیاس اقتصادی، مهم و حیاتی است شاهد آنیم که شعار «کوچک بودن زیباست» بسیار مورد توجه است. و این نکته ظریفی است که وسیع بودن کارخانه تولیدی و متمرکز کار کردن معنایی نیست که امروزه از مقیاس اقتصادی استفاده می‌­شود.

وسعت و تمرکز برخلاف مسیر حرکت موفقیت است. این منجر به هزینه­‌های بالا، زمان‌های تحویل طولانی، موجودی­‌های بالا، چابکی پایین، کنترل ضعیف و در نتیجه عدم رضایت مشتریان می­‌شود. مقایس اقتصادی را باید در فعالیت به‌­صورت شبکه­‌ای و زنجیره تامین دانست. در حالیکه روند کنونی به سمت کارخانجات کوچک، غیرمتمرکز و تخصصی می­‌باشد. این کوچک‌­سازی کارا به مدد کاهش قابل توجه مسافت‌های جریان کالا، کوچک شدن فضای انبارهای دایمی موقت موردنیاز، کاهش قابل توجه تسهیلات لجستیکی و مواردی مشابه، باعث کاهش قابل توجه هزینه­‌های لجستیکی درون­‌کارخانه‌­ای و در نتیجه قیمت تمام شده محصول نهایی می­‌شود.

با داشتن سیستم­‌های برنامه‌­ریزی و جریان اطلاعات یکپارچه که به مدد پیشرفت فناوری اطلاعات کاملا دردسترس است، این کارخانجات کوچک و تخصصی می‌­توانند با یکدیگر ارتباطات شبکه­ای گسترده­ای داشته و از آن طریق یک محصول اصلی در مقیاس اقتصادی تولید کنند. هرچند که برخی از فعالیت­‌های پشتیبانی همچون امور مالی، طراحی محصول اصلی، بازاریابی و مانند آن که حالت عمومی دارند می‌­توانند و بهتر است به صورت متمرکز و مشترک بین واحدهای تولیدی یک شبکه انجام شوند.

سیستم‏‌های لجستیک درونی

لجستیک درونی یک فضای تولیدی، سه سیستم اصلی وجود دارد: سیستم‌های فیزیکی، سیستم‌های اطلاعاتی و سیستم‌های مدیریتی.
منظور از سیستم‌های فیزیکی لجستیک درونی همان سیستم­های ذخیره­سازی و جابجایی می­باشد. با توجه به شناخته شده بودن این سیستم­ها، زیاد بدان نمی­پردازم و تنها به یک نکته اکتفا می­کنم که در بهره­برداری از سیستم­های فیزیکی و ابزارهای مربوط به آن (همچون نقاله­ها، لیفت­تراک­ها و …) در دسترس بودن سیستم بسیار مهمتر و حیاتی­تر از میزان بهره­برداری از سیستم است. به بیانی دیگر، تلاش در جهت بهره­برداری هرچه بیشتر از یک سیستم فیزیکی نباید منجر به کاهش دسترسی بدان سیستم شود. به عنوان نمونه، به صرف اینکه حداکثر بهره­برداری از یک لیفت­تراک در طول روز انجام شود نباید آن را بین چندین انبار به اشتراک گذاشت چنانچه این امر منجر به عدم دسترسی به این وسیله در برخی زمانهای لازم برای یک انبار شود.

سیستم­های مدیریتی (مثل WMS)، نرم­افزارهای یکپارچه­سازی (مثل ERP) و فناوری­های کنترلی (مثل بارکد و RFID) نمونه­های از سیستم­های اطلاعاتی هستند. البته باید توجه داشت که سیستم اطلاعاتی لزوما یک سیستم کامپیوتری نیست و به عنوان مثال، سیستم کانبان ژاپنی نیز یک سیستم اطلاعاتی محسوب می­شود.
سیستم­های مدیریتی قسمت مهمی از هر فرایند و سیستم کلان از جمله لجستیک درونی را شکل می­دهد. این سیستم­ها درواقع هماهنگ­کننده و هدایت­کننده دو سیستم قبلی و نیز یکپارچه­کننده لجستیک درونی با سیستم تولید و نیز با لجستیک بیرونی می­باشد.

دانلود ادبیات پژوهش لجستیک و زنجیره تامین

فصل دو شامل ادبیات پژوهش و مبانی نظری لجستیک و زنجیره تامین به صورت فایل ورد همراه با رفرنس فارسی و انگلیسی

پرسشنامه لجستیک

پرسشنامه لجستیک و پشتیبانی زنجیره تامین سازمان همراه با روایی و پایایی و منبع شناسی معتبر و استاندارد

خلاصه و جمع‌بندی

مدیریت لجستیک و پشتیبانی در زنجیره تامین سازمان از اهمیت بسیاری برخوردار است. از یک منظر می‌توان فعالیت‌های پشتیبانی را در دسته لجستیک درونی و بیرونی تقسیم‌بندی کرد. لجستیک درونی بیشتر بر فعالیت‌های پشتیبانی درون سازمان تمرکز دارد. برخی از مهمترین مسایل مطرح در سیستم مدیریتی لجستیک درونی عبارتست از:

مدیریت جریان مواد: حمل­‌ونقل اصلی­‌ترین مولفه لجستیک محسوب می­‌شود. بنابراین مدیریت این بخش اصلی‌­ترین قسمت از سیستم مدیریتی لجستیک می‌­باشد. این بخش را در لجستیک درون کارخانه‌­ای با عنوان مدیریت جریان مواد می­‌شناسند. تصمیم­گیری درخصوص نوع وسیله جابجایی، زمانبندی جابجایی‌­ها، تعیین نقاط بارگیری/بارانداز و مسیریابی از مهمترین مسایل مدیریت جریان مواد می‌باشد.

مدیریت موجودی: مدیریت و کنترل موجودی به­‌صورت درون کارخان‌ه­ای، برون‌سپاری، مدیریت توسط خریدار و یا مانند آن انجام شود.

هماهنگی با سیستم تولید: سیستم مدیریتی لجستیک درونی باید همسو و هماهنگ با سیستم تولید برنامه­ریزی شود. به عنوان مثال، وقتی که تولید به صورت «تولید به موقع» انجام می‌­شود سیستم لجستیک درونی نیز باید به شکل «لجستیک به موقع» درآید. همچنین درصورتیکه استراتژی تولید کارخانه­ای، تولید ناب یا چابک باشد سیستم لجستیک درونی نیز باید همسو با آن لجستیک ناب و لجستیک چابک را برگزیند.

تعیین مرز فشاری/کششی: با توجه به اینکه اقدامات لجستیکی موردنیاز برای تولید به صورت فشاری کاملا متفاوت و گاه متضاد با اقدامات لجستیکی موردنیاز برای تولید کششی است لازم است نسبت به تعیین محدوده و مرز تولید فشاری و تولید کششی قبل از طراحی سیستم­های فیزیکی لجستیک (مثل انبارهای ثابت و موقت یا ماشین­آلات لجستیکی) اقدام شود.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله