مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی
مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده از فناورهای هوشمند برای برنامهریزی بلندمدت و فراگیر در راستای اهداف بلندمدت سازمان است. با رشد و گسترش هوش مصنوعی در مدیریت و پیچیدهترین شدن محیط، سازمانها نیازمند استقبال از استراتژی هوشمند هستند.
هوش مصنوعی در سالهای اخیر به طور فزایندهای پیچیدهتر شده است و طیف گستردهای از برنامههای کاربردی را برای نیازهای تجاری متنوع در سراسر صنایع، کارکردها و تیمها ارائه میدهد. هوش مصنوعی از بهبود تعامل در بازاریابی با شخصیسازی تا ارتقای امنیت مالی با تشخیص سریع تقلب، همچنان به انقلاب در نحوهی عملکرد کسب و کارها در سراسر جهان ادامه میدهد.
در حالی که برنامههای کاربردی آن میتواند به توسعه، اجرا و ارزیابی استراتژی گسترش یابد، استفاده از هوش مصنوعی در استراتژی سازمان سوالاتی را ایجاد میکند. مزایای اجرای هوش مصنوعی برای استراتژی کسب و کار چیست؟ کسب و کارها هنگام استفاده از هوش مصنوعی در استراتژی کسب و کار با چه چالشهایی روبرو هستند؟ شرکتها چگونه میتوانند به طور مؤثر از هوش مصنوعی برای دستیابی به نتایج مدیریت استراتژیک استفاده کنند؟
بیان مساله مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی
تاثیر تغییر ماهیت فضای کسبوکار در جهان طی دهههای گذشته سبب شد در سالهای پیش روشهای مدیریت استراتژیک با تغییرات بنیادین مواجه شوند. سازمانها از محیطی قابل پیشبینی و با ثبات به فضایی کاملا دگرگون و غیرقابل پیشبینی وارد شدهاند. در این دنیای پرآشوب دیگر روشهای سنتی شامل تحلیلهای ساده داخلی و محیط سازمان و صنعت و رقابت و مانند آن کارگشا نیستند.
شیوههای مبنتی بر عدم قطعیت شامل مدیریت ریسک، سناریو، جایگزینشان شوند! تاثیر تغییر این فضا در مدیریت استراتژیک محدود به انجام تکنیکهای تحلیل استراتژیک نبوده بلکه ماهیت استراتژی عمومی شرکتها را هم از انتخابهایی سنتی به سمت استراتژیهای نوظهور سوق دادهاست. انعطافپذیری، انطباقپذیری، تابآوری، استحکام و پادشکنندگی سازمانی ویژگی مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی است.
همزمان در یکی دو سال اخیر، افزایش اثربخشی و تاثیرگذاری راه حلهای مبتنی بر هوش مصنوعی، دومین جهش را در شیوههای مدیریت استراتژیکایجاد کرده و اکنون این تکنولوژی به کمک روش برنامهریزی سناریو و ریسک آمده تا شرکتها بتوانند فهم دقیقتر، شفافتر و جامعتری از فضای کسب و کار خود داشته باشند و بر مبنای آن با شیوههای چابکی استراتژیک و هدف گذاری کنند.
اکنون هوش مصنوعی مولد، تبدیل به ابزاری بالقوع شده که میتواند جانشین بسیاری از روشها و تحلیلهای سنتی بشود و با بهرهگیری از دادههای حجیم و تحلیل آنها سناریوهای دنیای پیچیده کار و کسب و را با دقت مناسب و هزینه کم برای مدیران شرکتها بازگو نماید. مدیران میتوانند ازاین روش مبتنی بر تکنولوژی استفاده کنند تا بتوانند سناریوهایآینده آن را کشف کنند. سپس شکل دهند و آنگاه بر مبنای آن استراتژیهای انطباق پذیزی با آن سناریوها، ایجاد استحکام و تاب آوری در برابر بدترین وضعیتها و پادشکنندگی دربرابر فرصتهای بکر و پرمنفعت آنایجاد نمایند.
اهمیت و ضرورت مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی
این یک پرسش کلیدی و چالشی است که آیا هوش مصنوعی میتواند امر راهبرد پردازی را بر اساس پیشرفتهای فعلی هوش مصنوعی، خودکار کند؟ در پاسخ کوتاه و صریح به این پرسش باید گفت نه. بااینحال حسب گزارش اخیر مکنزی باید اضافه کرد که جنبههای متعددی از فعالیتهای راهبرد پردازان هست که در آن هوش مصنوعی و ابزارهای تحلیلی پیشرفته میتوانند ارزش عظیمی ایجاد کند و روشها و فناوریهای جدید این حوزه، میتواند اصول اساسی راهبرد را پشتیبانی نماید.
براساس تحلیلهای میدانی، بسیاری از سازمانها نسبت به استفاده از هوش مصنوعی در راهبرد نظر مثبت دارند. هرچند در زمینههایی مانند بازاریابی، زنجیره تأمین و عملیات خدماتی نرخ استفاده از هوش مصنوعی بیشتر است.
مدیران به دنبال دستیابی به راهبرد مناسب و اجرایی کردن آن هستند و در این مسیر، فعالیتهای مختلفی را انجام میدهند. هوش مصنوعی میتواند در بخشهای مختلف راهبرد کمک کند. دراین بین، سطوح تشخیص و پیشبینی حوزههایی هستند که امروزه هوش مصنوعی میتواند تا حد زیادی آنها بهبود دهد. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند تجزیهوتحلیل مدیران را تقویت کنند. اما سطوح بالاتر خودکارسازی تحلیل و تصمیم، مواردی هستند که انتظار میرود در آینده و حسب میزان پیشرفت و بلوغ فناوری هوش مصنوعی، امکانپذیر شود.
مزایای کاربرد هوش مصنوعی در استراتژی سازمان
کاربرد هوش مصنوعی در استراتژی کسب و کار میتواند مزایای زیادی به همراه داشته باشد، از جمله توانمندسازی تصمیمگیری آگاهانه، پیشبینی ریسک و عملیات کارآمد – که همگی به توسعه، اجرا و ارزیابی مؤثر استراتژی کمک میکنند.
برخی از مزایای کلیدی استفاده از هوش مصنوعی در استراتژی کسب و کار عبارتند از:
تقویت تصمیمگیری: با استفاده از چارچوبهای استراتژیک ساختاریافته، هوش مصنوعی اهداف تجاری را با قابلیتها، منابع و شرایط داخلی شرکت همسو میکند.
امکان تجزیه و تحلیل لحظهای حجم زیادی از دادههای ساختاریافته و غیرساختاریافته برای کشف بینشهای ارزشمند.
پیشبینی و ارزیابی ریسکها در زمینهها و جهتگیریهای استراتژیک خاص.
استفاده از دادههای تاریخی و تحلیلهای پیشبینیکننده برای اطلاعرسانی در مورد استراتژیها و اقدامات آتی.
تسهیل تبدیل اسناد و اطلاعات استراتژیک به خلاصههای مختصر یا برنامههای عملی و تسهیل تبدیل استراتژی به نتایج ملموس
چالش های کاربرد هوش مصنوعی در استراتژی سازمان
در حالی که مزایای هوش مصنوعی گسترده است، ممکن است کسب و کارها در استفاده از آن تردید داشته باشند. این تردید زمانی بیشتر میشود که هوش مصنوعی در استراتژی کسب و کار دخیل شود. شایعترین چالشهای اجرای هوش مصنوعی برای استراتژی کسب و کار عبارتند از:
عدم اعتماد و شک و تردید
عدم اعتماد و شک و تردید نسبت به هوش مصنوعی ناشی از نگرانی بابت شفافیت و قابلیت اطمینان آن است. برخلاف تصمیمگیریهای انسانی، الگوریتمهای هوش مصنوعی اغلب به عنوان «جعبه سیاه» عمل میکنند. درک شیوه رسیدن به تصمیم مبتنی بر هوش مصنوعی برای ذینفعان دشوار است. کسبوکارها به سادگی نمیدانند هوش مصنوعی واقعاً چه کاری میتواند انجام دهد. همین امر باعث ترس از جابهجایی شغل و از دست دادن کنترل بر فرآیندهای تصمیمگیری میشود.
کیفیت داده
قابلیت اطمینان و کیفیت بینشهای استراتژیکی که توسط هوش مصنوعی ایجاد میشوند، به شدت به کیفیت دادههایی که با آنها کار میکند، بستگی دارد. دادههای بیکیفیت، نادرست، متناقض و همراه یا سوگیری آفت بزرگی است. این امر به تصمیمهای استراتژیک لطمه میزد و به طور بالقوه منجر به اشتباهات پرهزینه خواهد شد.
کمبود مهارت و راهنمایی
کسب و کارها ممکن است به دلیل کمبود تخصص، مهارت یا رویکردهای ساختاریافته، استفاده از هوش مصنوعی برای استراتژی کسب و کار را چالشبرانگیز بدانند. کارمندانی که در یادگیری ماشین، علم داده و مهندسی هوش مصنوعی مهارت دارند، برای حفظ راهحلهای هوش مصنوعی همسو با اهداف استراتژیک ضروری هستند.
سطوح مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی
مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی در سطوح گوناگونی قابل بررسی است که عبارتند از:
سطح ۱) تجزیهوتحلیل ساده: شامل تحلیل رقابتی یا مطالعه عملکرد در حوزههای مختلف کسبوکار.
سطح ۲) هوش تشخیصی: شامل توانایی پسنگری حوزه کسبوکار. درک علل اصلی و پیشرانها و محرکهای عملکرد.
سطح ۳) هوش پیشبینی: توانایی پیشبینی سناریوها یا گزینههای خاص و ارزشیابی پدیدهها در آینده. بر اساس تحلیل روندهای گذشته و همچنین علائم برجسته بازار.
سطح ۴) خلق ارزش: اقدامات توصیهای و پیشنهادهای ارزشآفرین هوش مصنوعی برای مدیران مبتنی بر تحلیل.
سطح ۵) تفویض اختیار محدود: تفویض اختیار به هوش مصنوعی در تصمیمگیریهای خاص و موارد محدود. این سطح مقدمهای بر مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی است.
سطح ۶) هوش مصنوعی خودکار: هوش مصنوعی کاملاً مستقل و بدون مداخله و تعامل انسانی دست به تجزیهوتحلیل و تصمیم میزند. سطح پذیرش و بهکارگیری هوش مصنوعی درزمینه راهبرد پردازی در صنایع و موقعیتهای مختلف و جغرافیایی جهانی بسیار متفاوت است.
پایان سخن
مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی حقیقت حاکم بر دنیای کنونی سازمانها است. مدیران استراتژیک باید خود را با تغییرات سریع فناوری همگام سازند و در نظر گیرند که چگونه میتوانند از این تغییرات برای پیشبرد اهداف سازمانی استفاده کنند.
مدیران باید روی آموزش و توسعه مهارتهای کارکنان خود سرمایهگذاری کنند تا از پتانسیل کامل AI بهره ببرند. این مورد شامل آموزشهای تخصصی در زمینههای دادهکاوی، تحلیل دادهها و یادگیری ماشین است. بنابراین باید مدیریت استراتژیک مبتنی بر هوش مصنوعی در دستور کار سازمانها و کسبوکارها قرار گیرد.
با استفاده از دادههای جمعآوری شده، مدیران باید استراتژیهایی را توسعه دهند که بر پایه تحلیلهای دقیق و بینشهای عمیق دادهای استوار باشند. این کار به سازمانها امکان میدهد تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و برنامهریزیهای استراتژیک خود را بر اساس دادههای واقعی انجام دهند.
فهرست منابع
قوامی، محبوبه. (۱۴۰۳). هوش مصنوعی در سازمان. نشر پارسمدیر.
بسینه، انسیه. (۱۴۰۳). کاربرد هوش مصنوعی در استراتژی. گروه مشاورین غزال.
نوریان، حسین. (۱۴۰۲). کاربرد هوش مصنوعی در مدیریت استراتژیک. نشریه تدبیر.
نظری، فرهاد؛ فارسیجانی، احسان؛ خزاییل، حمید. (۱۴۰۲). آینده هوش مصنوعی در مدیریت راهبردی سازمان. علوم حیاتی و عرصههای نوپدید, ۱(۱), ۱۱۹-۱۵۶.
مدیریت استراتژیک , هوش مصنوعی | ۲۳ شهریور ۰۳