ارتباطات پیوند انسانی

ارتباطات پیوند انسانی روشی مبتنی بر فناوری است که ویژگی‌های یک پدیده را به شکلی که برای انسان قابل درک باشد، به سایر افراد انتقال دهد. در واقع ارتباطات پیوند انسانی، تمامی احساسات انسانی را با هم ادغام می‌کند تا یک شی فیزیکی را به صورت مجازی، مدلسازی کند.

این واژه برگردان پارسی Human bond communications است. تمرکز اصلی این فناوری بر انتقال داده‌های مربوط به یک شی فیزیکی از طریق بسترهای ارتباطی است. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و افزایش نفوذ آن در حوزه‌های مختلف، باعث تغییر نیازهای کاربران به خدمات جدید ارتباطی شده است. تاکنون، توسعه سیستم‌های ارتباطی تنها بر بهبود تبادل اطلاعات بین دو یا چند نفر متمرکز بوده است.

با این حال در سالیان اخیر، انتظارات کاربران بیشتر شده و خواستار روش‌هایی شده است که امکان تبادل احساسات، افکار و عواطف در بستر مجازی را ممکن سازد. ارتباطات پیوند انسانی در راستای همین تغییر پارادایم ارتباطی شکل گرفته است. در این مطالعه کوشش شده است تا مفهوم ارتباطات پیوند انسانی به‌عنوان یکی از نمودهای هوش مصنوعی در مدیریت تشریح شود.

اهمیت ارتباطات پیوند انسانی

سیستم‌های ارتباطی متعارف فقط بر چگونگی تبادل اطلاعات بین افراد یا گروه‌های مختلف تأکید می‌کند. لذا طراحی آنها، انتقال مستقیم اطلاعات به ادراک کاربران را تسهیل نمی کند. ارتباطات پیوند انسانی (HBC) یک رویکرد جامع را نشان می‌دهد که روابط میان انسان‌ها را هدف قرار می‌دهد.

در این رویکرد کلیه حواس انسان را برای مدل سازی یک جسم فیزیکی به یک حوزه اطلاعاتی دیجیتالی، فعال سازی و انتقال داده‌های دیجیتال داده شده از طریق سیستم‌های ارتباطی معمولی را در بر می‌گیرد. سیستم HBC این امکان را می‌دهد تا شیء فیزیکی توسط کاربران نهایی HBC به همان روشی که توسط کاربر به صورت جداگانه مشاهده می‌شود درک و فهمیده شود.

الگوی ارتباطات پیوند انسانی

الگوی ارتباطات پیوند انسانی

فناوری اطلاعات و ارتباطات در حال حاضر قادر به انتقال داده­‌های دیداری و شنیداری هستند و امکان بهره‌گیری از بازاریابی حسی در بستر فضای مجازی مفهوم جدیدی است که تحت عنوان ارتباطات پیوند انسانی مطرح شده است.

عناصر ارتباطات پیوند انسانی

ترکیب مفاهیم بازاریابی حسی (مشخصا انتقال داده­‌های حسی مربوط به ویژگی­‌های محصول و نه غیرمرتبط با آن) و ارتباطات پیوند انسانی موضوعی است که اخیرا در مدل‌های کسب­‌و­کار به آن پرداخته شده است. کسب‌­و­کارهای بهره­ گیرنده از بستر فضای مجازیِ معمول، عملا قادر به انتقال ابعاد مربوط به ویژگی­‌ها و داده­‌های حسی غیر از بینایی و شنوایی نبوده­اند و این موضوع زمینه عدم تمایل مشتریان به تجارب جدید و محصولات جدید شرکت را باعث شده است.

توسعه HBC‌ هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد. این سیستم دارای ویژگی‌های منحصر بفردی است که در ادامه توضیح داده می‌شود. تقلید احساسات و حواس انسانی از جمله ویژگی‌های HBC‌ به شمار می‌ورد. در واقع یکی از اهداف عمومی توسعه این سیستم، میسر ساختن تبادل اطلاعات مربوط به نحوه ادراک انسان از جهان پیرامونی است.

انعکاس احساس و عواطف انسان، دستیابی به این هدف را میسر ساخته است؛ چرا که فناوری‌های جدید می‌توانند احساسات انسان مانند لامسه، چشایی و بویایی را شبیه سازی کند. از سوی دیگر، HBC‌ این امکان را برای کاربران نهایی فراهم می‌کند تا از طریق ارتباط مغز-مغز، افکار و احساسات خود را انتقال دهد.

سازوکارهای مورد استفاده

عموما انسان‌ها برای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مناسب از حواس پنجگانه خود استفاده می‌کنند. با این وجود باید توجه داشت که مهمترین اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری صحیح، با استفاده از حواس پنجگانه قابل درک نیستند. این اطلاعات و دانش به شکل دیجیتالی و در بستر اینترنت قرار دارند. سیستم HBC در پی آن است که اطلاعات ناملموس دیجیتالی را وارد فضای فیزیکی واقعی کند؛ لذا این امکان را فراهم می‌آورد که با دنیای مجازی ارتباطات ملموس‌تری پیدا کند.

در واقع HBC بعنوان حلقه واسطی برای ادغام جهان واقعی و جهان دیجیتال عمل می‌کند. ارتباطات پیوند انسانی شامل مفاهیم مختلف پژوهشی است که بر هم افزایی و تعامل بین رشته‌های مختلف علمی اعم از فناوری اطلاعات و ارتباطات، روان شناسی و پزشکی، فناوری بیونیک، علوم کامپیوتر و غیره اتکا دارد. در مجموع می‌توان گقت که اساس HBC‌ بر دو مفهوم انعکاس عواطف انسان و انعکاس حواس انسانی مبتنی است.

فعالیت‌های پژوهشی حوزه HBC عمدتاً بر طراحی دستگاههای حسی که قادر به دستیابی به اطلاعات لمسی از طریق لمس فیزیکی هستند، متمرکز می‌باشند. این مفهوم تحقیقاتی، همچنین به عنوان احساس لمسی شناخته می‌شود. در احساس لمسی، خصوصیات بدنی تحریک شده می‌تواند شامل خواصی از قبیل دما، لرزش، نرمی، بافت، شکل، ترکیب و غیره باشد.

معمولاً تحقیق و توسعه سنسورهای لمسی روی چندین تکنیک انتقال مختلف متمرکز است که بر پایه فناوری‌های مقاومت الکتریکی، دما، پیزو الکتریک، مغناطیسی و نوری طراحی شده‌اند. اصول ذاتی مرتبط با این تکنیک‌ها دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. به طور خاص، روشهای خازنی، مقاومت الکتریکی، پیزوالکتریک، القایی و نوری عملکرد و کاربردی بالقوه‌ای را نشان می‌دهد و اغلب در طراحی سنسور مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شکل‌گیری ارتباطات پیوند انسانی

ارتباطات پیوند انسانی علاوه بر انتقال حس، به انتقال عواطف انسان نیز می‌پردازد. انعکاس عواطف انسانی نوعی فناوری است که به افراد اجازه می‌دهد کلمات، تصاویر و حتی افکارشان را مستقیما به ذهن افراد دیگر انتقال دهند. انعکاس عواطف انسانی از طریق واسط‌های ارتباطی مغز به مغز (B2B) تحقق می‌یابد. تا پیش از این انتقال پیام‌ها زا ذهن یک کاربر به کاربر دیگر تنها با استفاده از اندام‌های موجود در بدن انسان ممکن بود. با این حال تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که با استفاده از واسط مغز به مغز (BBI) می‌توان اطلاعات را از ذهن یک کاربر به نفری دیگر انتقال داد. سیستم BBI‌ بر اساس دو مفهوم کلیدی پایه‌ریزی شده است:

  • قابلیت خواندن (رمزگشایی) اطلاعات از فعالیت اعصاب (که به آن واسط مغیز به کامپیوتر یا BCI‌ می‌گویند.
  • قابلیت نوشتن (یا رمزگذاری) اطلاعات دیجیتال به صورت فعالیت عصبی (که به آن واسط کامپیوتر به مغز یا CBI‌ می‌گویند).

در سال‌های اخیر پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای در هر دو حوزه BCI‌ و CBI صورت گرفته است. پژوهشگران چندین دانشگاه در آمریکا با استفاده از تکنیک‌های مختلفی چون الکترودهای ایمپلنت، طیف سنجی کاربردی نزدیک به مادون قرمز (FNIRS)، الکتروانسفالوگرافی، MRI‌کاربردی و انسفالوگرافی مغناطیسی موفق شده‌اند اطلاعات حرکتی، دیداری و حتی مفهومی را از فعالیت‌های سیستم عصبی بدن، رمزگشایی کنند. این پیشرفتها می‌تواند تاثیر بسیار زیادی در توسعه و کاربرد سیستم ارتباطات پیوند انسانی داشته باشند.

خلاصه و جمع‌بندی

همانطور که گفته شد ارتباطات پیوند انسانی زمینه ی نو و جدیدی است که امکان مشارکت داده­های حسی و انتقال آنها از راه دور را فراهم می­آورد. با توجه به نو بودن این زمینه مطالعاتی و ماهیت بین‌رشته­‌ایِ مفهوم HBC که بر انتقال اطلاعات حسی انسان استوار است، تحقیقات در این حوزه محدود می‌­باشد. عمده مطالعات صورت گرفته بر مفاهیم اولیه تمرکز نموده و مفاهیمی انتزاعی از موضوع را ارائه نموده‌­اند.

البته مطالعات کاربردی و توسعه‌­ای در زمینه­‌های تخصصی بصورت مستقل نیز صورت گرفته است که نیاز به انطباق با مفاهیم HBC و سازگاری با یکدیگر در آن­ها به شدت احساس می­شود. مطالعات این حوزه با عنوان مشخص HBC از سال ۲۰۱۴ آغاز شده است بررسی مطالعات انجام شده در این حوزه، بین رشته­ای بودن موضوع ارتباطات پیوند انسانی و مطالعات مربوط به آن را آشکار می‌کند.

پیشرفت‌های تحقیق در زمینه حس لامسه، بر ادراک هر دو اطلاعات لمسی و نیرویی توسط کاربران متمرکز شده است. نیاز به ادراک لمس در سال‌های اخیر بویژه به دلیل توسعه سیستم‌های روبوتیکی و همچنین سیستم‌های جراحی پیشرفته و کم خطر، افزایش یافته است. علاوه بر این، پیشرفت‌های اخیر در سیستم‌های واقعیت مجازی منجر به ایجاد دستکش‌های لمسی شده است که به محض لمس کردن کاربران اشیاء در محیط مجازی، نیرویی را به نوک انگشتان کاربر وارد می‌کند. ترکیبی از فن آوری‌های جدید در حوزه HBC می‌تواند فرایند ارسال اطلاعات مربوط به لمس بین اشخاص ارتباطی از راه دور را تسهیل کند. به طور خاص‌تر، این سیستم‌ها باعث می‌شوند که فرستنده و گیرنده اطلاعات به صورت مشابهی یک آیتم را لمس کنند.

منبع: قوامی، محبوبه. (۱۴۰۳). هوش مصنوعی در سازمان. نشر پارس‌مدیر.