جهتگیری کارآفرینی (گرایش کارآفرینانه)
جهتگیری کارآفرینی (گرایش کارآفرینانه) رویکردی استراتژیک است که با استفاده از نوآوری و ریسکپذیری در جستجوی پیشگامی در شکار فرصتها میباشد. این رویکرد یک گرایش راهبردی در سطح بنگاه است که شامل رویههای ایجاد راهبردهای سازمان، فلسفه مدیریتی و رفتار شرکت با ماهیتی کارآفرینانه است. شرکتهایی که گرایش کارآفرینانه آنها در سطح بالایی قرار دارد، رفتارهایی خلاقانه، اثرگذار و خطرپذیر از خود بروز میدهند.
جهتگیری کارآفرینی با آگاهسازی مدیران از تغییرات صنعت و تقاضای مشتریان به شرکتها در شناسایی فرصتها و راهاندازی سرمایهگذاری جدید یاری میرساند. گرایش کارآفرینی به عنوان یک مفهوم مهم در ادبیات موضوع بینالمللی شدن و مدیریت کارآفرینی در طول دو دهه گذشته ظهور پیدا کرده است.
گرایش کارآفرینانه در ابتدا به وسیله میلر (۱۹۸۳) مطرح شد. این مفهوم بیانگر تمایل سازمان به نوآوری، پذیرش ریسک از طریق امتحان کردن محصولات و خدمات جدید و بیش فعال بودن نسبت به رقبا در جستجو فرصتهای بازار است. گرایش کارآفرینانه پس از حدود سه دهه از مطرح شدن توسط پژوهشگران به ییکی از پرکابردترین سازههای کارآفرینی سازمانی تبدیل شده است. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله جهتگیری کارآفرینی (گرایش کارآفرینانه) تشریح شده است.
تعریف جهتگیری کارآفرینی (گرایش کارآفرینانه)
گرایش کارآفرینانه فرایند خلق راهبرد است که شرکت را به سمت نوآوری مستمر هدایت میکند. این گرایش به موضعیابی شرکت در بازار کمک میکند و به شرکت توان تقبل سرمایهگذاری ریسکدار را میدهد. جهتگیری کارآفرینی شرکتها را از طریق قرار دادن آنها در معرض فناوریهای جدید همواره در زمینه روندهای بازار آگاه و هوشیار نگه میدارد. همچنین به آنها در ارزیابی امکانات جدید کمک میکند.
گرایش کارآفرینانه فرایندی است که راههای جدیدی را برای توسعه و تجاریسازی محصولات جدید، حرکت به سوی بازارهای جدید و ارائه خدمات تازه به مشتریان خلق میکند.
جهتگیری کارآفرینی به عنوان رویکردی استراتژیک به مقوله کارآفرینی تعریف میشود که به سیاستهای اساسی، شیوه توسعه اقدامات کارآفرینی، تصمیمگیریها فرایندی که تصمیمگیرندگان برای تقویت هدف سازمان استفاده میکنند، مرتبط است. بنابراین یک فرد یا سازمان با جهتگیری کارآفرینی قابلیت کشف و بهرهبرداری از فرصتهای جدید بازار را دارد.
ابعاد جهتگیری کارآفرینی (گرایش کارآفرینانه)
مفهوم سازی این سازه توسط صاحبنظران گوناگون صورت گرفته است. سه جنبه در بیشتر نظریهها وجود داشته است:
- نوآوری
- پیشگامی
- ریسکپذیری
پژوهشهای گذشته، گرایش کارآفرینانه را از پیشبینهای اصلی برای عملکرد کسبوکار معرفی نموده اند. رابطه گرایش کارآفرینانه و عملکرد کسبوکار به خوردن قرص خواب و بهرهمندی از خواب بهتر تشبیه شده است. چنین رویکردی از ویژگیهای اصلی افراد کارآفرین جهت رهبری کارآفرینانه است.
برای سنجش ابعاد مختلف این مقوله مقیاسی استاندارد توسط کوین و اسلوین طراحی شده است. این مقیاس شامل سه بعد ریسکپذیری، نوآوری و پیشگامی است. در ادامه هاگس و مورگان مقیاسی شامل پنج بعد طراحی و ارائه نمودند. هر دو مقیاس در پرسشنامه گرایش کارآفرینانه ارائه شدهاند.
مدل پنج بعدی لامپکین و دس
در سالهای اخیر انواع عملیاتیسازی برای گرایش کارآفرینانه ارائه شده است. یک مدل در این زمینه، مدل پنج بعدی لامپکین و دس میباشد. به اعتقاد این دو پژوهشگر، گرایش کارآفرینانه جنبههای تصمیمگیری، رویهها و طرز عمل یک شرکت را برای مشخص کردن جهتگیری راهبردی و چگونگی اداره شرکت با هم ترکیب میکند.
ابعاد پنجگانه گرایش کارآفرینی مطرح شده توسط لامپکین و دس عبارتند از:
- ریسکپذیری
- نوآوری
- پیشگامی
- رقابت تهاجمی
- استقلال
این عوامل با تأثیر گرفتن از عوامل محیطی و سازمانی، بر عملکرد کسبوکار تأثیر میگذارند.
نوآوری: گرایش شرکت برای به کارگیری و حمایت از ایدههای جدید، تازگی، آزمایشگری و فرایندهای خلاقانه نشانهای است که شاید به تولیدات، خدمات یا فرایندهای فناورانه جدید بیانجامد.
ریسکپذیری: به میزان تمایل سازمان برای دادن تعهدات بزرگ و پرخطر در شرایطی که احتمال شکست پرهزینه نیز وجود دارد، اطلاق میگردد.
پیشگامی: با عمل پیش از مشکلات، نیازها و شانسهای آینده نمایان میشود.
رقابت تهاجمی: نشاندهنده تمایل یک شرکت برای چالشهای مستقیم و شدید با رقابت کنندهها برای به دست آوردن ورودی یا موقعیت بهتر است.
استقلال کاری: بر فعالیتهای مستقل فرد یا تیم در جهت ارائه یک ایده و به تحقق رساندن آن تأکید دارد.
سخن پایانی
گرایش کارآفرینی بهمنظور تجدید پیشنهادهای بازار، ریسکپذیری برای آزمودن محصولات جدید، خدمات، بازارها و پیشگامی نسبت به رقبا در جهت بهرهگیری از فرصتهای جدید بازار، بهعنوان مؤلفه وضعیت استراتژیک در نظر گرفته میشود.
کسبوکارهایی که رویکردهای کارآفرینی اجتماعی را دنبال میکنند بسیار بهتر میتوانند نسبت به سازمانهای مشابه که فاقد گرایشهای کارآفرینی هستند دست به برندسازی بزنند. به عبارت دیگر چنین شرکتهایی از جهتگیری برند قابل توجهی برخوردار هستند. این امر حاکی از وجود رابطه معناداری بین گرایش کارآفرینی و برندسازی میباشد.
سازمانهایی با این گرایش به محیط شکل داده و آن را تغییر میدهند. این سازمانها مایل هستند تا جهت بهرهبرداری از فرصتهای نامطمئن از منابع سازمان استفاده کنند. این سازمانها ایدههای خلاق و جدید را که ممکن است منجر به تغییر در بازار شود کشف میکنند. در پیشبینی تقاضا نسبت به رقیبان پیشرو هستند. این سازگاری بهتر و شکلدهی به محیط تأثیر مثبتی بر روی عملکرد دارد.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت کارآفرینی | ۲۲ تیر ۰۰
من به پرسشنامه جهتگیری کارآفرینی یا پرسشنامه گرایش کارآفرینانه شدیداً نیاز دارم. پرسشنامه استانداردش رو میخام لطفا