رابطه صنعت و دانشگاه
رابطه صنعت و دانشگاه اشاره به سازوکارهایی نظاممند دارد که ارتباط میان عرصه علمی و آکادمیک را با عرصه عملی و صنایع را تسهیل و تقویت مینماید. دانشگاهها باید استعدادهای جامعه را با رویکردی کاربردی، آموزش و پرورش داده و در اختیار صنایع قرار دهند. به دیگر سخن شیوه آموزش دانشگاهی باید متناسب با نیازهای بازار کار باشد.
دنیای امروز، دنیای آموزش و پژوهش و ارتباط آنها با صنعت و جامعه است. پیوند دانشگاه و صنعت، یکی از شناختهشدهترین راههای رسیدن به توسعه اقتصادی و اجتماعی بوده به گونهای که توسعه جوامع سخت به چندوچون پیوند میان این دو نهاد وابسته شده است. به سخن دیگر، دستیابی به توسعه ملی، توجه بوه همبستگی بخش صنعت و دانشگاهها را ایجاب میکند. ضرورت همبستگی میان صنعت و دانشگاه، برآمده از نیازهای دوسویه و لزوم سرعتبخشی به فرایند توسعه است.
توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه به دلیل اثرات و پیامدهای بسیار مثبت آن در ایجاد تحول فناورانه، اقتصادی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان دانشگاهی و صنعت قرار داشته و تلاشهای فراوانی برای ایجاد پیوندی اثربخش بین صنعت و دانشگاه صورت گرفته است. برای سنجش این مقوله میتوان از پرسشنامه ارتباط صنعت و دانشگاه استفاده کرد. در این مقاله کوشش میشود تا به تشریح موضوع رابطه صنعت و دانشگاه پرداخته شود.
اهمیت رابطه صنعت و دانشگاه
در سالهای اخیر انگیزه دانشگاههای مختلف جهت توسعه تمرکز از تحقیق و توسعه محض به سمت توسعه علوم کاربردی و ورود به دنیای کسبوکار افزایش یافته است. بسیاری از دانشگاههای بزرگ اقدام به توسعه برنامههای انتقال فناوری نمودهاند که نتیجه آن، توسعه مراکز رشد فناوری و ارتباط نزدیک با پارکهای فناوری بوده است. پیشرفت این برنامهها موجب شده است تا ارتباط نزدیکتری میان دانشگاهها و صنایع مختلف برقرار شود. بدین ترتیب دانشگاهها میتوانند نقش فعالتری در اقتصاد کشورها ایفا کنند.
اساساً مفهوم دانشگاه کارآفرین به عنوان نسل سوم از نظام آموزش عالی ریشه در رابطه صنعت و دانشگاه دارد. دانشگاه از یک سو، تأمینکننده نیروی انسانی متخصص موردنیاز در سطح عالی بوده و ا ز سوی دیگر، بسیاری از تواناییهای علمی، تحقیقاتی و آزمایشگاهی در دانشگاهها مستقر میباشد. یعنی دو پیش شرط اساسی توسعه صنعتی کشور در دانشگاهها تعریف شده است. از دیگر سو، صنعت نیز به عنوان بازوی اجرایی دانشگاهها در تبدیل دانش به فناوری و توسعه نوآوری و کارآفرینی در نظر گرفته میشود.
همکاری و رابطه صنعت و دانشگاه یا به عبارت دیگر ارتباط پژوهشگران دانشگاهی با دانشمندان حوزه صنعتی تجاری سابقهای تاریخی دارد. پژوهشها نشان داده است که دانشگاهها به عنوان مهم ترین مشارکت کنندگان در مراکز صنعتی دانش محور به سه شکل به دولت، سازمان ها، موسسات و صنعت خدمت رسانی مینمایند:
- تربیت و تولید دانش آموختگان در رشتههای پراهمیت مرتبط با بخشهای مورد نیاز صنعت
- انجام پروژههای پایه و کاربردی
- همکاری با سازمان ها، موسسات و صنعت در جهت نوآوری و خلق فناوریهای جدید
ضرورت ارتباط دانشگاه و صنعت
رابطه صنعت و دانشگاه فرایندی است که در طول زمان شکل میگیرد و برگرفته از نیازها و ضرورتهای ملی در دورههای تاریخی است. این ارتباط موضوعی است که از سالهای گذشته در جامعه مطرح بوده و اقدامات نظری و عملی فراوانی در این حوزه انجام شده است. دانشگاه و صنعت دو نهاد اصلی جامعه در جهان دانش محور کنونی هستند.
در هزاره سوم ضرورت ارتباط و تعامل بین این دو نهاد بیش ازپیش احساس میشود. ضرورت ارتباط دانشگاه و صنعت حاصل نیازهای متقابل این دو نهاد و سرعت بخشیدن به فرایند توسعه است. صنعت هم به نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص برای مشاغل فنی و مدیریتی و هم به تحقیق و توسعه نیاز دارد. براین اساس، اگر توانمندیهایی که در دانشگاهها وجود دارند برای رفع نیازهای جامعه استفاده شوند، گامهای نخست برای خودکفایی صنعتی با هدف توسعۀ ملی برداشته میشود.
ارتباط و همکاری دانشگاه و صنعت در پیشرفت علمی کشورها اهمیت ویژهای دارد و مؤلفۀ مهمی در توسعۀ دانش کشورها به شمار میرود. در بیشتر کشورهای توسعه یافته، میتوان بالندگی علمی در دانشگاهها را حاصل همکاری نزدیک آنها با صنایع و توسعۀ صنعتی در فضای رقابتی را ناشی از داشتن ارتباط هدفمند و تقاضامحور صنایع با دانشگاهها دانست. با همکاری دانشگاه و صنعت، پژوهشگران دانشگاهی میتوانند پس از اینکه دیدگاهشان را ارائه کردند و صنعت آن را پذیرفت، منابع مالی لازم برای پژوهش را کسب کنند. شرکتها نیز میتوانند مهارتهای لازم را بیاموزند و از آنها برای ارتقا و پیشرفت علمی و نوآوری محصولات خود بهره برند.
مزایای ارتباط دانشگاه و صنایع
به طور تاریخی، از دیدگاه صنعت، دانشگاه محلی برای آموزش و شناسایی کارمندان آینده میباشد. با تحول نظامهای اقتصادی جهان، شرکتها و صنایع به همکاری با دانشگاه هایی تمایل پیدا کرده اند که با استفاده از دانش و تکنولوژی به انجام پژوهش میپردازند. همکاری و ارتباط صنعت و دانشگاه مزایای فراوانی به همراه داردکه در ادامه به بیان برخی از آنها میپردازیم:
مزایای اجتماعی
جامعه از پژوهشهای دانشگاهی صنعتی با تولید محصولات وتکنولوژیهای نوآورانه بهره میبرد. تحقیقات دانشگاهی حمایت شده توسط صنعت، اغلب به برنامههای عملی تبدیل میشوند که برای جامعه سودمند هستند.
منافع دانشگاهی
تعامل و ارتباط صنعت و دانشگاه منافع زیادی برای دانشگاه در بر دارد و به همین علت مورد توجه دانشگاهها قرار گرفته است. هدف بعضی از دانشگاهها از ارتباط با صنعت، کسب مزایای بالقوه مالی ثبت امتیاز و کسب گواهینامه هایی میباشد که از تجاری شدن دانشگاه حاصل میشوند. بعضی مواقع امتیازات حاصل از تحقیقات حمایتی توسط صنعت، بین شرکتها و دانشگاهها به اشتراک گذاشته میشوند. علاوه بر این به وسیله ارتباط صنعت و دانشگاه، اساتید از تجهیزات علمی پیشرفته تری بهرهمند میشوند. همچنین فرصتهای شغلی فراوانی برای دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه فراهم خواهد شد.
منافع برای شرکتهای صنعتی
همکاری و ارتباط صنعت و دانشگاه به عنوان یکی از عوامل شتاب دهنده فعالیتهای پژوهشی شرکتهای صنعتی و باعث توسعه این شرکتها میشوند. پژوهشگران دانشگاهی به دانشمندان صنعتی کمک میکنند تا تحقیقات فعلی که ممکن است برای طراحی و توسعه فرایندهای نوآورانه و محصولات بالقوه سودمند باشد؛ شناسایی کنند.
چالشهای ارتباط صنعت و دانشگاه
البته هر دانشگاهی که با مراکز صنعتی همکاری مینماید؛ دچار چالش هایی میگردد. این چالشها به شرح زیر میباشند:
- شکست در پرورش دانش آموختگان واجد شرایط برای همکاریهای صنعتی
- عدم درک درست از ماهیت صنعتی
- نبود دسترسی به منابع کافی
- بیتوجهی به دانشگاهها به عنوان یک مشارکت کننده موثر در اقتصاد
- نبود عزم واقعی دانشگاهها برای همکاری جدی با صنایع
آسیبشناسی موضوع در کشور ایران بسیار ساده است. سازمانهای دولتی بزرگترین نهادهایی هستند که حجم بزرگی از نیروی کار را جذب میکنند. ماهیت نهادهای دولتی بهگونهای است که اهدافی مانند اشتغال، پایبندی به اصول و قوانین و مواردی از این دست با روحیه پژوهشمحوری در تعارض و تضاد است. صنایع بزرگ غیردولتی کشور نیز عموماً توسط مالکان (سرمایهداران) اداره میشوند نه مدیران. دیدگاه یک مالک با دیدگاه یک مدیر آکادمیک فاصله بسیاری دارد. بنابراین مجالی برای بروز استعدادها برای نیروی کار این صنایع وجود ندارد. در نهایت شرکتهای کوچک و متوسط و کارآفرین وجود دارد. حوزه کارآفرینی در ایران آنقدر با دستانداز و موانع همراه است که بیشتر نخبگان تمایل به مهاجرت دارند و عطای کارآفرینی در کشور را به لقای آن میبخشند.
نتیجهگیری
در مجموع میتوان اینگونه استنباط کرد که تقویت رابطه صنعت و دانشگاه از عوامل مهم در پیشرفت هر کشور است. این در حالی است که در ایران با وجود توان بالقوه بالا این ارتباط با اندازه کافی وجود ندارد. به عبارت دیگر محیط و بستر لازم برای استعدادهای کشور فراهم نشده و جامعه علمی و صنعتی کشور پژوهشگر محور نیست. از یک سو دانشگاهها مهارتهای علمی و عملی را به درستی در اختیار دانشجویان قرار نمیدهند. از سوی دیگر صاحبان صنایع و مالکان شرکتها نیز روی خوشی به پژوهشگران نشان نمیدهند و استقبالی از آنها نمیشود. به نظر میرسد در سالهای اخیر با توجه به اینکه دانشگاهها تبدیل به بنگاههای تجاری و اقتصادی بزرگی شدهاند این شکاف گسترش بیشتری نیز پیدا کند.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت کارآفرینی | ۱۴ بهمن ۰۰