حسابداری سبز (زیستمحیطی)
حسابداری سبز Green accounting شیوهای از حسابداری است که کوشش میکند هزینههای زیستمحیطی را در نتایج مالی فعالیتهای سازمان وارد کند. در چند سال در کنار افزایش آگاهی و رشد اخلاقی مصرفکنندگان، علاقه جهانی نسبت به مسائل زیست محیطی روند صعودی داشته است. حسابداری نیز از این قاعده مستثنی نیست و مفهوم حسابداری زیستمحیطی در همین راستا شکل گرفته است.
رشد روزافزون جمعیت جهان از یک سو و محدود بودن منابع طبیعی از سوی دیگر، باعث شده حفاظت از محیطزیست به یکی از مهمترین چالشهای بشر امروزی تبدیل شود. نکته قابل تامل این است که اقتصاد و محیطزیست از هم جدا نیستند. هیچ تصمیم اقتصادی یافت نمیشود که بر محیطزیست اثر نداشته باشد و هیچ تحول زیست محیطی وجود ندارد که در آن تاثیر اقتصادی مشاهده نگردد. به عبارت دیگر پایداری و توسعه پایدار حوزه حسابداری را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
از جمله این چالشها میتوان به مخاطرات مختلف زیستمحیطی و کاهش منابع برای نسل آینده اشاره کرد. همین موضوعات باعث شده انتظار از مدیران و سهامداران شرکتها برای هم سو کردن استراتژیهای تجاری خود با طرحهای زیست محیطی بیشتر گردد. در اینجا حسابداری زیستمحیطی به عنوان دانشی که به توسعه و بهرهگیری پایدار از منابع طبیعی کمک میکند، پا به عرصه میگذارد. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به تشریح حسابداری سبز پرداخته میشود.
تاریخچه حسابداری سبز (زیستمحیطی)
این اصطلاح نخستین بار توسط یک اقتصاددان به نام پیتر وود (Peter Wood) ساخته و مطرح گردید. در اواسط دهه هفتاد میلادی با افزایش بدهیهای زیست محیطی، شرکتها ناچار به افشای زیانهای وارد به محیطزیست شدند. اولین اقدام در سال ۱۹۷۵ توسط سازمانهای تدوین کننده استاندارد و از طرف هیات تدوین استانداردهای حسابداری انجام گرفت. این شیوه خیلی زود در حوزه بانکداری سبز و بانکداری پایدار برای تامین مالی پایدار مورد استفاده قرار گرفت.
این سازمان نشریهای را با عنوان افشا و تعلق پذیری بدهیهای احتمالی منتشر کرد که هدف آن کمک به شناسایی بدهیهای مربوط به محیطزیست بود. در سال ۱۹۷۶ به منظور تکمیل استاندارد مذکور از طرف هیات تدوین استانداردهای حسابداری، تفسیری با عنوان برآورد معقول از مبلغ یک زیان منتشر شد. این استانداردها با اهداف بازاریابی سبز، زنجیره تامین سبز و منابع انسانی سبز همراستا است.
با افزایش خسارتهای زیست محیطی در سال ۱۹۷۶، کنگره آمریکا در پاسخ به تقاضای جامعه، قانون حفاظت و بازیافت منابع محیطزیست را تصویب کرد. به دنبال آن قانون فدرال در سال ۱۹۸۰ با عنوان قانون جامع مسئولیت، غرامت و بدهی محیطزیست را به تصویب رساند. هیات تدوین استانداردهای حسابداری در سال ۱۹۹۰، به انتشار نشریهای تحت عنوان سرمایهای کردن هزینههای آلودگی محیطزیست پرداخت.
تعریف حسابداری سبز
حسابداری سبز (زیستمحیطی) به مجموعه قوانین و قواعدی گفته میشود که باعث میشود سیستم حسابداری بتواند بهتر و قویتر، آثار ناشی از تخریب و آلودگی محیطزیست را شناسایی، ثبت، گزارش و افشا کند.
بسیاری از شرکتها با چالشهای زیستی روبرو هستند و به دنبال شیوههای مناسب جهت گزارش و افشای اطلاعات برای عموم مردم میباشند. در این راستا استفاده از حسـابداری سـبز، تلاشی در جهت حفاظت از محیطزیست قلمداد میشود.
حسابداری سبز یکی از جنبههای نوظهور دانش حسابداری است و در مراحل ابتدایی توسعه قرار دارد. در واقع از یک سو بسیاری از مردم جهان هنوز با این شیوه آشنایی ندارند و از سوی دیگر، قوانین آن در کشورهای مختلف گوناگون است و استانداردهای چندانی در این میان وجود ندارد. این در حالی است که مخارج زیست محیطی شرکتها به نوبه خود حائز اهمیت بوده و باید در محاسبه بهای تمام شده و هزینه تولیدات، به عنوان مخارج کلی مد نظر قرار گیرد.
عملکرد مهم حسـابداری سـبز آن است که هزینههای زیست محیطی به اطلاع سهامداران شرکتها برسد. زیرا در این حالت به شناسایی راههای کاهش و حذف این هزینهها تشویق میشوند که این امر به نوبه خود پاسداری از محیطزیست را به دنبال دارد.
تفاوت حسابداری سبز و سنتی
در حسابداری سنتی، تنها بر سودآوری (بدون در نظر گرفتن منابع طبیعی و محیطزیست) تمرکز میشود و دغدغه اصلی، ابعاد تجاری و اعداد و ارقام کمّی است. به این معنا که عمده آثار زیست محیطی که به پول یا عدد و رقم تبدیل نشده است، ثبت نشده باقی میماند. در واقع سخن بر سر این است که حسابداری سنتی برای تاثیر انسان بر محیط طراحی نشده است و این شیوه، برای حسابداری محیطزیست مناسب نیست.
حال آن که در حسابداری سبز، محیطزیست به عنوان یک منبع سرمایه در نظر گرفته میشود و هزینههای زیست محیطی نیز به عنوان یکی از هزینههای قابل قبول در فرایندهای اقتصادی و محاسباتی لحاظ میگردد. این شیوه از حسابداری نیازمند نوآوری سبز در سراسر سازمان است.
مهمترین مزایای حسابداری زیستمحیطی عبارتند از:
- به تعیین فرصتهای محیطی میپردازد و هزینههای اضافی فاقد ارزش افزوده را محدود میکند.
- هزینههای محیطی که در هزینههای سربار تولید قرار میگیرند را برآورد میکند.
- به شناسایی فرصتهای محیطی موجود برای تولید درآمد خالص میپردازد.
- اطلاعات اجرایی و دیگر جنبههای مدیریت عملیاتی را به اجرا درآورده و حفظ میکند.
- به تدوین روشهای حسابداری هزینه و قیمت گذاری محصولات محیطی میپردازد.
- به طراحی فرآیند تولید محیطی برای کالاها و خدمات میپردازد.
کاربردهای حسابداری محیطزیست
این شاخه از حسابداری در سطح اقتصاد خرد و کلان مورد استفاده قرار میگیرد ولی اگر بخواهیم به طور مختصر به فواید اطلاعات حاصل از حسابداری زیست محیطی اشاره کنیم، میتوانیم به مواردی همچون هزینهیابی، سرمایهگذاری در داراییهای فیزیکی و برنامهریزی استراتژیک اشاره نماییم.
با این حال برخی پژوهشگران در یافتههای خود به این نتیجه رسیدهاند که حسابداری سبز تاثیرات سازمانی اندکی بر عملکردهای مالی شرکتها داشته است. برخی هزینههایی که در حسابداری سبز میتواند مورد توجه قرار گیرد، عبارتند از:
- جلوگیری از آلودگی آب و هوا
- تجهیزات تصفیه آب و هوا
- اقدامات انجام شده برای صرفهجویی در انرژی و کاهش گرمایش زمین
- مربوط به حفظ آب و استفاده از آب باران و دیگر منابع طبیعی
- فعالیتهای تجدید محیطزیست
- کاهش آلودگیهای خاک و آبهای زیرزمینی و غیره
- حمایت از محیطزیست از جمله فعالیتهای توسعه محیطزیست
- فعالیتهای اجتماعی مثل شرکت در سازمانهای مرتبط با حفظ محیطزیست و غیره
- تحقیقات و توسعه
- کسب و حفظ گواهی ایزو ۱۴۰۰۱
استاندارد ایزو ۱۴۰۰۱
استاندارد ایزو ۱۴۰۰۱ یا استاندارد سیستم مدیریت زیست محیطی، به دنبال ایجاد الزاماتی برای سازمانهایی میباشد که میخواهند دوستدار محیطزیست بوده و کمترین آلایندگی و آسیب را به محیط اطرافشان وارد کنند.
این استاندارد سیستمی برای هدایت و کنترل یک سازمان با مد نظر قرار دادن محیطزیست میباشد. ایزو ۱۴۰۰۱ یک استاندارد عمومی میباشد که تمام سازمانها صرفنظر از اندازه، خدماتی یا تولیدی بودن میتوانند آن را دریافت کنند.
مدیریت بهینه هزینههای زیست محیطی باعث اجرای بهتر سیستم مدیریت زیست محیطی شده و فواید مهمی برای جامعه و موفقیت واحد تجاری دارد که کاهش هزینهها و رعایت دقیقتر مسئولیتهای اجتماعی از آن جمله است.
مزایای حسابداری سبز (زیستمحیطی)
شرکتها با استفاده از تصمیمگیریهای تجاری بهتر، سرمایهگذاری در صنایع سبز و بازطراحی فرایندها و محصولات خود، میتوانند بسیاری از هزینههای زیست محیطی را کاهش داده یا حذف کنند. برخی از هزینهها ممکن است هیچ ارزش افزودهای برای سیستم و یا محصول ایجاد نکنند.
درک درست هزینههای زیست محیطی و اطلاع از عملکرد زیست محیطی فرایندها و محصولات تولیدی میتواند هزینهیابی و قیمتگذاری محصولات را بهبود بخشیده و به شرکتها در طراحی فرایندهای محصول سازگارتر با محیطزیست یاری رساند.
ثابت شده است که محصولات سازگارتر با محیطزیست، از مزیت رقابتی در بازار برخوردار هستند. حسابداری زیستمحیطی در زمینه حسابداری مدیریت، خدماتی را به مدیران واحد تجاری ارائه میکند. مدیریت سازمان میتواند در تعدادی از تصمیمات داخلی خود به شرح زیر از اطلاعات حاصل از حسابداری زیستمحیطی بهرهمند شود:
- طراحی محصول
- طراحی فرایند تولید
- ارزیابی عملکرد
- سرمایهگذاری در داراییهای ثابت
- کنترل هزینهها
- مدیریت ضایعات
چالشهای حسابداری سبز
در ابتدای به وجود آمدن مباحث مربوط به حسابداری سبز، شرکتها تمایل نداشتند زیانهای وارده به محیطزیست را در صورتهای مالی خود افشا کنند ولی به مرور زمان و افزایش میزان خسارتها، شرکتها ناگزیر به رعایت این مسائل شدند.
با این حال کارشناسان متفقالقولند که استفاده گستردهتر از این شیوه، مستلزم ایجاد تغییر در فرهنگ است چرا که توجه به مقوله حسابداری سبز، نگرشی است که به اهمیت حفظ محیطزیست و استفاده از روشهای بهینه کمک میکند و باید در این زمینه فرهنگسازی شود.
نتیجهگیری
امروزه بسیاری از شرکتها با مسائل زیستمحیطی روبرو هستند. این شرکتها به دنبال شیوهای مناسب جهت گزارش و افشای اطلاعات برای عموم مردم و استفاده از این اطلاعات در مسیر توسعه و حفاظت از محیطزیست میباشند. در این راستا استفاده از حسابداری محیطزیست به عنوان تلاشی در جهت حفاظت از محیطزیست تلقی میشود.
در سالهای اخیر، حسابداری زیستمحیطی توجه بسیاری از پژوهشگران رشته حسابداری و طرفداران محیطزیست را به خود جلب کرده است. استفاده از این شیوه نسبتاً نوظهور بالاست ولی چالشهایی نیز بر سر راه وجود دارد. فرهنگسازی و اقبال عمومی جامعه از جمله مهمترین آنها به شمار میرود. هدف نهایی حسابداری سبز آن است که شرکتها بتوانند ارتباطات، فرایندها و فعالیتهای خود را بدون آسیب رساندن به محیطزیست به اجرا و انجام برسانند.
مدیریت مالی | ۲۶ خرداد ۰۱