آموزش شهروندی
آموزش شهروندی (Civic education) به معنای رشد و پرورش ظرفیتهای افراد و گورهها برای مشارکت آگاهانه و فعال در زندگی اجتماعی است. در این آموزش کوشش میشود تا شهروندان به صورتی مسئولانه در امورات زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود شرکت کنند. این آموزشها شامل حقوق انسانی، رشد پیوسته و همهجانبه، اخلاق و ارزشها، صلح و مسالمتجویی، برابری اجتماعی و حرمت نهادن به تفاوتها است.
شهروندی نوعی قرار اجتماعی است که هدف اصلی آن ارتقای رفاه و امنیت در سطح جامعه است. این مفهوم ضرورتاً به این امر میپردازد که افراد یک جامعه چگونه باید رفتار کنند تا به این هدف برسند. به همین خاطر آموزش شهروندی در دستور کار مدیریت دولتی و مدیریت آموزشی قرار دارد. هزینهها و کوششهای مداومی میشود تا این آموزش به صورت بهینه صورت گیرد. اگر اهداف آموزشی موردنظر محقق شود در این صورت موفقیت جامعه تضمین میشود.
آموزش شهروندی ابزاری توانمند برای دستیابی به مشارکت شهروندی است. در چشمانداز ملی، فلسفه اصلی تربیت شهروندان دستیابی به آماجی چون وفاداری ملی، افزایش دانش و آگاهی عمومی است. آگاهی افراد از تاریخ و ساختار سیاسی، ایجاد نگر مثبت نسبت به اقتدار سیاسی، تسلیم بودن در مقابل قانون و هنجارهای اجتماعی از نمودهای آن هستند. اعتقاد به ارزشهای بنیادین جامعه نظیر تساوی، برابری، علاقه، مشارکت سیاسی و مهارت در تحلیل روابط سیاسی از دیگر جنبههای آن هستند. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به آموزش شهروندی پرداخته شده است.
تعریف آموزش شهروندی
آموزش شهروندی به عنوان ارائه اطلاعات و تجارب یادگیری جهت تجهیز و توانمندسازی شهروندان برای مشارکت در فرایندهای دموکراتیک تعریف میشود. این مهم شامل تجلیات کلامی، نموداری یا تصویری، اصول، مفروضات و چارچوبهایی است که برای تربیت شهروندان الزامی است. تربیت شهروندان به آن بخش از فعالیتهای تربیتی گفته میشود که در شکلهای رسمی و غیررسمی افراد یک جامعه برای عضویت در جامعه سیاسی آماده میکند.
آموزش شهروندی، کسب آگاهی در مورد حقوق شهروندی است. این عامل، نقش مهمی در نهادینه شدن حقوق شهروندی دارد. آموزش شهروندی منجر به تحکیم و تقویت نظام ارزشی مهارتهای شهروندی در جهت استحکام دموکراسی و مشارکت پایدار شهروندان میگردد. این مؤلفه ضامن بقاء و تداوم حیات اجتماعی و میزان توسعه همهجانبه جوامع صنعتی و رو به پیشرفت است. چنین تربیتی از همان آغاز طفولیت نوعی اعتماد به نفس و رفتارهای مسؤولانه را از نظر اجتماعی و اخلاقی به وجود میآورد.
اهمیت آموزش شهروندی
استراتژی یونسکو در قلمرو آموزش شهروندی و حقوق انسانی مبنی بر رویکرد جامع برای حقوق انسانی است. این حقوق غیرقابل تقسیم بوده و وابستگی متقابلی با همه حقوق شهروندی (فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) دارد. در این دیدگاه، هدف آموزش شهروندی انتشار و توزیع اطلاعات برای ساختن یک فرهنگ کلی حقوق انسانی با بهرهمندی دانش و مهارت قالب بندی نگرشهای مثبت و آماده کردن فراگیران با تواناییهای لازم برای همراهی و ایجاد تغییرات اجتماعی است.
نقش دیگر این مولفه، ارائه اطلاعات و آگاهی در مورد مسایل عمومی جامعه در ابعاد محلی، ملی و جهانی است. چنین آموزههایی واجد فضایل و اخلاق مدنی و جمعی است و جستجویی برای مساوات طلبی است. در واقع آموزش شهروندمداری در یک جامعه باعث این شده که تمام اعضای جامعه از حس شهروندی مثبتی به صورت ملی برخوردار باشند و ضمن برخوداری از احترام ملی، از حقوق مشخص اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بهرهمند گردند.
بنابراین هدف آموزش حقوق انسانی و شهروندی عبارت است از: تلاش و کوشش فراوان در رابطه با حقوق انسانی و آزادیهای اساسی. توسعه کامل شخصیت انسانی و احساس وی از جایگاه و مرتبه خود. رشد ادراک افراد، برابری جنسیتی و دوستی و برادری بین همه ملل، افراد بومی و گروههای نژادی، تقویت فعالیتهایی در جهت برقراری صلح.
نتیجهگیری
مفهوم شهروندی بر پذیرش مسئولیتهای خود در مسائل اجتماعی و داشتن باورهای مثبت و ذاتا ارتباطی درباره همکاری با دیگران برای اداره زندگی دلالت دارد همچنین به سوی اصلی حقوقی که دربردارنده وظایف و تعهدات اجتماعی نیز معطوف شده است. از این نظر مفهوم شهروندی، هم برای سیاستمداران و هم برای اندیشمندان اجتماعی و مجریان طرحهای فرهنگی، دارای اهمیت است. زیرا همه آنها بر مسئولیتهایی تأکید میکنند که زمینه بقای جوامع سیاسی و محیط طبیعی ما را استحکام میبخشد.
اگرچه از لحاظ تاریخی، مفهوم شهروندی تا حدودی با اندیشههای نوین تفاوت داشته اما تحلیلهای مدرن از این مفهوم، ما را به ماهیت مساواتگرایانه آن نزدیک کرده است؛ به همین دلیل، شهروندی ذاتا با سلطهگری از هر نوع آن ناسازگار است. در این جا است که آموزش کلیه امور شهروندی به یک الزام غیر قابل کتمان تبدیل میشود. موضوع شهروندی حاوی یک منطق و عنصر معقول درونیاست که منافع آن حتما باید هر چه بیشتر، همگانی و مساواتگرایانه شوند.
بنابراین موقعیت هر شهروند بر حس عضویتداشتن در یک جامعه گسترده دلالت دارد. این موقعیت، کمکی را که یک فرد خاص به آن جامعه میکند، میپذیرد؛ درحالیکه به او استقلال فردیاش را نیز میدهد. این استقلال در مجموعهای از حقوق انعکاس مییابد که هرچند از نظر محتوا در زمانها و مکانهای مختلف متفاوتند اما همیشه بر پذیرش و کارگزاری و نقش فاعلیت سیاسی دارندگان آن حقوق، دلالت دارند.
منبع: رفیعی، مهسا. (۱۴۰۰). آموزش شهروندی، نشر الکترونیک مدیر آماری.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت آموزشی , مدیریت دولتی | ۰۲ فروردین ۰۱