مدیریت تعاونی

مدیریت تعاونی سازوکارهای برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل شرکت‌های تعاونی برای دستیابی کارا و اثربخش به اهداف است. شرکت تعاونی اجتماع عده‌ای از اشخاص است که با اشتراک مساعی و از طریق با هم کار کردن در پی تحصیل منافعی هستند که در حالت فردی به دست آوردن آن امکان پذیر نیست.

در کشورهای توسعه یافته، تعاونی‌ها نقش برجسته‌ای در اقتصاد ملی و محلی ایفا می‌کنند. تعاونی‌ها در تمامی بخش‌ها حضور دارند و با عهده‌گیری وظایف چندگانه خدمات رسانی می‌کنند. از فعالیت‌های کوچک تا تعاونی‌های بزرگ محلی و تا تجارت‌های بین‌المللی را شامل می‌شوند. آنها همچنین از نظر بدنه مالکیت متفاوت هستند. مدیریت تعاونی اهمیت بسیار زیادی در شکوفایی اقتصادی کشورها دارد لذا حائز اهمیت بسیاری است.

بیشتر تعاونی‌ها به طور مستقیم در مالکیت اعضای خود هستند، اما برخی از تعاونی‌ها نیز با مالکیت دیگر تعاونی‌ها اداره می‌شوند. برخی از تعاونی ها، اعضای شاغل در تعاونی را به تعداد مشخصی محدود می‌کنند در حالی که شماری دیگر از تعاونی‌ها اعضای خود را با کارگران خود تکمیل می‌کنند. در برخی کشورها، تعاونی‌ها عضویت خود را برای حضور طبقه سرمایه‌گذار نیز آزاد گذاشته‌اند. در ایران تعاونی روستایی و شرکت‌های تعاونی اهمیت بسیاری دارد. نظر به جایگاه موضوع در مدیریت دولتی در این مقاله به تشریح مدیریت تعاونی پرداخته می‌شود.

تاریخچه تعاونی

نخستین شرکت تعاونی در سال ۱۸۴۴ میلادی در یکی از شهرهای کوچک انگلیس به نام «راچ دیل» در دکانی کوچک با سرمایه اولیه ۲۸ لیره و پس انداز ۳۰ پنی در هفته شروع به کار کرد. در ابتدا فقط ۲ شب در هفته فعال بود و پنج نوع کالا عرضه می‌کرد. به فاصله یک سال، تعداد اعضای این شرکت از ۲۷ نفر به ۹۰۰ نفر رسید و سرمایه آن نیز به ۷ هزار لیره افزایش یافت. صد سال بعد میلیون‌ها انگلیسی عضو این شرکت تعاونی شدند.

امروزه شرکت‌های تعاونی مصرف قدرتمندی در جای جای دنیا به وجود آمده که توان تأثیرگذاری روی سطح قیمت ها، ایجاد اشتغال و جلوگیری از انحصار را دارند. الگوی تعاونی با فعالیت‌های تجاری پرشمار و گوناگونی تطبیق داده شده است. در سال ۱۹۴۲ ایوان املیانوف، عالم فرهیخته علوم تعاون، به این مطلب اشاره کرد که «کثرت فعالیت در تعاونی‌ها بسیار و گوناگونی آنها به واقع نامحدود است» در نتیجه این تنوع، هیچ تعریف واحد جهانی برای تعاونی وجود ندارد.

تعریف مدیریت تعاونی

واژه (Co-Operation) را اولین بار رابرت آون در مقابل واژه رقابت (Competition) به کار گرفت. تاکنون تعاریف متعددی ازتعاون و تعاونی ارائه گردیده است. تعاون را می‌توان نوعی کار و زندگی مشترک در سطوح گوناگون فعالیت‌های اجتماعی دانست. تعاون به معنی همکاری به منظور تأمین متقابل است. کلمه تعاون به معنای کار مشترک می‌باشد و یا بعبارت دیگر منظور از تعاون، گروهی متشکل از افراد است که با مشارکت یکدیگر بتوانند اموری را انجام دهند که یک نفر به تنهایی قادر به انجام آن نیست.

یک تعریف بین‌المللی در سی و یکمین کنگره اتحادیه بین‌المللی تعاون که درسال ۱۹۹۵ در منچستر ارائه گردید. تعاونی انجمنی مستقل و متشکل از افرادی است که به طور داوطلبانه برای تأمین نیازهای مشترک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اعضا تأسیس شده و فعالیت خود را با مشارکت و با مدیریتی دموکراتیک به اجرا در می‌آورد.

براساس تعریف «اتحادیه بین‌المللی تعاون» (ICA) تعاونی یک اجتماع مستقل از افرادی است که به طور داوطلبانه برای رفع نیازها و آرمان‌های مشترک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود به وسیله یک بنگاه اقتصادی با مالکیت مشترک و نظارت مردمی گرد هم می‌آیند. رهبران تعاون در سراسر دنیا، آی.س.ای را یک سازمان غیردولتی با بیش از ۲۳۰ تشکل عضو در بیش از ۱۰۰ کشور جهان به عنوان صاحب نظر پیشرو در تعریف تعاون و ارزش‌های آن به رسمیت می‌شناسند.

اهداف مدیریت تعاونی

افرادی که تعاونی را سازماندهی می‌کنند، به دلایل بسیار اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی دست به این کار می‌زنند. مدیریت تعاونی در اغلب موارد روشی رضایت بخش برای تحقق اهداف فردی و در عین حال کمک به دیگران برای دستیابی به اهداف آنان تلقی می‌شود.

کشاورزان و دامداران، تعاونی‌های عرضه و بازاریابی محصولات کشاورزی و دامی ایجاد می‌کنند تا سودخالص خود را به بالاترین حد برسانند. این امر مستلزم بازاریابی کارآمد محصولات تعاونی برای یافتن قیمت‌های بهتر و نیز پائین نگاه داشتن هزینه‌های مواد اولیه است. کشاورزان و دامداران در می‌یابند که در نقش تولیدکننده، کاراتر و آگاه تر از یک بازاریاب و خریدار عمل می‌کنند. آنان همچنین می‌توانند با خرید و فروش حجم بیشتر، به نرخ‌های بهتری دست یابند.

و به طور خلاصه، تعاونی‌ها به منظور ارائه خدمت به اعضا و برای رفع نیازهای آنان سازماندهی شده اند و بیش ا ز آن که بر برگشت سرمایه سرمایه گذاران اهمیت دهند، بر تولید منفعت بیشتر برای اعضا متمرکز شده اند. این رویکرد عضومدارانه، تعاونی‌ها را در اساس از دیگر شرکت‌های سهامی متفاوت می‌کند.

طبقه‌بندی تعاونی‌ها

تعاونی‌ها تقریباً در هر بخش اقتصادی وجود دارند و بسیاری از آنها به شکل چند منظوره فعالیت می‌کنند. طیف گسترده‌ای از تعاونی‌ها از کوچک تا اتحادیه‌های محلی و شرکت‌های مشترک چندملیتی فعالیت دارند. با وجود این تنوع، به منظور سهولت در تعریف و تحلیل، تعاونی‌ها را اغلب براساس یکی از سه روش زیر طبقه بندی می‌کنند:

طبقه‌بندی تعاونی‌ها بر اساس فعالیت عمده تجاری
تعاونی‌ها را بیشتر به عنوان تولیدی، بازاریابی، خرید، مصرف یا خدماتی دسته بندی می‌کنند. هر یک از این گروه‌ها شامل مقوله‌های ظریف تری است که طیف وسیع محصولات را در زیر چتر تعاونی‌ها دربرمی گیرد.

طبقه‌بندی تعاونی‌ها بر اساس حوزه بازار

  • تعاونی‌های محلی
  • محلی بزرگ
  • منطقه ای
  • ملی
  • بین‌المللی

طبقه‌بندی تعاونی‌ها بر اساس ساختار مالکیت

  • متمرکز
  • فدراسیونی
  • تعاونی‌های نسل نو
  • پیوندی-پیوند تعاونی متمرکز و فدراسیونی
  • «تعاونی‌های وایومینگ» جدید
  • تعاونی‌های با مالکیت کارکنان

تعاونی الگوی تجاری جایگزین

تعاونی‌ها از بسیاری جهات به طور کامل به دیگر انواع شرکت‌های سهامی شباهت دارند. آنها در همان بازارهای کار و سرمایه مشارکت می‌کنند که شرکت‌های سهامی آنها باید دستمزدهای مشابه، حق مدیریت و نرخ‌های سود یکسان بپردازند. بسیاری فعالیت ها، از جمله بسته بندی، انبارداری، حمل ونقل، فرآوری و تبلیغات نیز در همه الگوهای تجاری یکسان است.

مطالعات پژوهشی نشان داده است که تعاونی‌ها و دیگر شرکت‌های سهامی به طور مساوی کارآمد هستند و بدون تردید، شرایط عمومی اقتصادی از جمله بیکاری، نرخ‌های بهره، تورم وغیره همان اثرات را بر همه شرکت‌های سهامی برجای می‌گذارد. مصرف‌کننده فصلی (موقت) به طور معمول نمی تواند اعلام کند که با یک تعاونی سروکار دارد یا با یک غیرتعاونی (مگر آن که واژه «تعاونی» بخشی از نام شرکت باشد).

تفاوت بنیادین بین تعاونی‌ها و دیگر شرکت‌های سهامی در موضوع عضو در برابر تجارت بر محور سرمایه گذار است. تعاونی‌ها بر سودرسانی بیشتر به اعضا تمرکز دارند (این مفهوم می‌تواند سود به معنای پولی کلمه باشد یا نباشد)، در حالی که دیگر شرکت‌های سهامی بر تولید عایدات و سود برای سرمایه گذاران خود تأکید می‌کنند. به دلیل این وجه تمایز، فلسفه‌های کارکردی بین این دو می‌تواند بسیار متفاوت باشد. تعاونی‌ها بیشترشان برای اصلاح بازار (برای مثال ارائه خدمات اساسی محلی) و نه فقط برای تولید سود تشکیل می‌شوند.

وظایف و مسئولیت‌های تعاونی

ایجاد یک تعاونی قدرتمند و رقابتی، مسئولیت مشترک همه اعضای هیأت مدیره، مدیران و کارکنان تعاونی است. اهداف چندگانه شرکت و نظارت مردمی، تعاونی‌ها را به تجارت‌های منحصربه فرد چالش زا تبدیل کرده است. وجود یک مدیرعامل ماهر و خبره برای موفقیت تعاونی حیاتی است همانگونه که یک برنامه کیفی ارتباطی و آموزشی دارای اهمیت است. فضای متحول تجاری و رشد تعاونی ها، نیاز اعضا به اطلاعات را دوچندان کرده است. ایجاد ارتباط با اعضای جدید، اعضای آینده، مراکزدولتی و مردم نیز همواره یک چالش بزرگ برای تعاونی‌ها بوده و خواهد بود.

در حالی که رسالت اولیه بیشتر شوراهای تعاونی، حضور در برابر گروه‌های قانونگذار و سیاست‌گذار به نمایندگی از طرف اعضا است، بسیاری از آنها برنامه‌های آموزشی بسیار فعالی برگزار می‌کنند. اغلب این برنامه‌ها با همکاری مراکز دولتی خدمات ترویجی، مراکز دانشگاهی و اتحادیه‌های صنعتی تجاری اجرا می‌شود. چندین دانشگاه از وجود مراکز فعال تعاون برای برگزاری دوره‌های تعاون به عنوان بخشی از برنامه‌های آموزشی با اعطای مدرک تحصیلی بهره مندند که تحقیقات مرتبط با کار تعاونی و آموزش‌های تکمیلی را به طور معمول از سوی دفتر خدمات ترویج تعاون برگزار می‌کنند.

مراحل تشکیل یک تعاونی

تشکیل یک تعاونی جدید یک امر زمان بر و بیشتر فرآیندی دلسردکننده است. این کار نیازمند تعهد بسیار از طرف کمیته سازماندهی است. هر تجارتی مستعد رویارویی باشکست است و تعاونی‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما جای امیدواری است که تعاونی‌ها پس از تشکیل با نرخ کمتری از ناکامی نسبت به دیگر انواع تجاری مواجه می‌شوند.

کامیابی به چند عامل کلیدی وابسته است. ایجاد یک هسته مرکزی از اعضای متعهد و حمایت فراگیر مردمی ضرورت دارد زیرا اعضا باید در تأمین سرمایه اولیه مشارکت کنند. انجام یک امکان سنجی جامع، با در نظر گرفتن تحلیل‌های مالی و بازار، عنصر مهم دیگری محسوب می‌شود. در این امکان سنجی میزان تقاضا در مورد کالاها و خدمات تعاونی و استعداد بالقوه آن برای موفقیت تعیین می‌شود.

تعاونی باید هدف (رسالت) ودیدگاه مشخص خود را که برآن اساس، اعضا و مدیریت تعاونی تلاش می‌کنند، تبیین نماید. اهداف روشن تجاری به مدیرعامل و اعضا کمک می‌کند تاجایگاه خود و آنچه برای تحقق بیشتر اهداف نیاز دارند را بیابند. با این کار همه افراد در متن فعالیت‌ها قرار می‌گیرند و مطمئن می‌شوند تشکل تعاونی از اهداف خود منحرف نمی شود، بلکه در مسیر درست خود حرکت خواهد کرد.

تعاونی باید رفتارهای منطقی تجاری از خود نشان دهد. تعاونی باید بازار خود را بشناسد و بداند چگونه به طور شایسته و سودآور در خدمت آن بازار قرار گیرد. هیأت مدیره و مدیریت تعاونی باید در حفظ سوابق، دقیق و صحیح فعالیت‌های مالی کوشا باشند. مدیر و هیأت مدیره باید به طور دقیق بدانند که جایگاه مالی تعاونی کجاست تا بتوانند تصمیمات درست تجاری اتخاذ کنند. علاوه بر این، تعاونی باید به وسیله یک شرکت حسابداری خارج از تعاونی، حسابرسی شود.

مزیایای مدیریت تعاونی

تعاونی‌های بازاریابی به اعضای خود کمک می‌کنند تا حجم فروش خود را با دستیابی به بازارهای جدید و بزرگ تر با قدرت چانه زنی و مذاکره بیشتر افزایش دهند.

تعاونی‌ها اغلب به روستاییان کمک می‌کنند تا کیفیت کالاهای خود را به وسیله درجه بندی، تعیین علامت تجاری، و بسته بندی دقیق بهبود بخشند، در نتیجه، اعضا قیمت‌های بهتری را در قبال کالا‌های خود دریافت می‌کنند و در نتیجه سود بیشتری عاید آنها می‌شود.

برخی تعاونی‌ها نیز خدمات کمکی تجاری ارائه می‌دهند که می‌تواند به بازاریابی مؤثر و نرخ‌های ارزانتر بی‌انجامد.

تعاونی‌های صنایع تبدیلی، ارزش افزوده و سود محصولات اولیه اعضا را افزایش می‌دهند.

گاهی تعاونی‌های عرضه به اعضای خود کمک می‌کنند با خرید حجم بیشتر محصول، قیمت کمتری بپردازند.

تعاونی‌های مصرف نیز به اعضا در زمینه پس انداز پول و رفع تقاضاهای تأمین نشده آنان کمک می‌کنند.

تعاونی‌های کارگری می‌توانند شرایط بهتر کار از جمله امنیت شغلی را برای کارگران فراهم کنند.

محدودیت‌های تعاونی

یافتن سرمایه گذار، وکیل و تحلیلگر مسائل مالی که با مدل تعاونی آشنا باشد.

ناموفق بودن در شناخت پیچیدگی‌های تعاونی می‌تواند به مشارکت و مشورت‌های نادرست بینجامد.

آموزش اعضای هیأت مدیره بویژه در تعاونی‌های بزرگ و پیچیده ضروری است.

حفظ ذخایر کافی سرمایه و یافتن سرمایه تازه برای توسعه از جمله مشکلات همیشگی تعاونی هاست.

تعاونی‌های بازاریابی نیز با چالش عظیم رقابت با شرکت بزرگ (اغلب چندملیتی) مواد غذایی روبه رو هستند.

مشکل تأمین سرمایه از محل بانک‌ها به وسیله تعاونی ها، به دلیل این که تعاونی‌ها نسبت به دیگر شرکت‌ها چندان شناخته شده نیستند.

نتیجه‌گیری

مدیریت تعاونی به افراد امکان می‌دهد تا منابع انسانی و مالی خود را در یک جا جمع کنند و به تشکیل سرمایه بیشتر بپردازند. افرادی که شاید به تنهایی قادر به شروع یک فعالیت تجاری نبوده اند از راه تعاونی عمل کنند. مزیت‌های تعاونی برای اعضا و جامعه هم قابل لمس و هم ناملموس است. مزیت‌های ملموس را می‌توان بی درنگ در قالب خدمات بهبود یافته، فراوانی بیشتر کالاها و قیمت‌های کم تر مشاهده کرد، در حالی که برای آشکار شدن مزیت‌های ناملموس ناشی از تشکیل تعاونی به گذشت زمان نیاز است.

اعضا از راه تشکیل و نظارت بر تعاونی (به واسطه کمیته‌ها و هیأت مدیره) مهارت‌های رهبری، مشکل‌یابی و اعتمادسازی و خودیاری را توسعه می‌دهند. مدیریت تعاونی اعضا را تشویق می‌کنند تا برای رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی به جای دولت به خود تکیه کنند. تعاونی‌ها می‌توانند از راه آموزش مستمر به اعضا کمک کنند تا کیفیت کالا و خدمات را بهبود بخشند. فناوری نوین را به خدمت گیرند و شناخت بهتری در مورد روش‌های جدید تجاری و مباحث اقتصادی به دست آورند. مدیریت تعاونی می‌تواند با حفظ و ایجاد مشاغل محلی تأثیر چشمگیری بر جوامع خود گذارند.

دانلود مقاله مدیریت تعاونی