سرمایه سازمانی

سرمایه سازمانی Organizational capital ارزشی است که از فلسفه و نظام زیربنایی شرکت سرچشمه میگیرد و قابلیتهای سازمان را در ارائه محصولات و خدمات بهبود میبخشد. توجه به سرمایههای سازمانی برای موفقیت در دنیای رقابتی باید و بهبود مدیریت عملکرد الزامی است.
ستونهای جامعه صنعتی فرو ریخته است و کم کم پایههای جامعه اطلاعاتی محکمتر میشود. عصر اطلاعات حاصل رویارویی انسان با چالشهایی است که در مسیر پیشرفت او قد علم کرده بودند، اما انسان با اهرم دانایی و خرد خود توانست این موانع را از سر راه بردارد و دوران نوینی را برای خود طراحی نماید. در این بین، سازمانها نیز با گذر از شرایط جامعه صنعتی خود را با الزامات جامعه اطلاعاتی تطبیق دادهاند. توجه به سرمایههای سازمانی در عصر اطلاعات ضرورتی غیرقابل انکار است.
شکلگیری قطببندیهای جدید و سرعت چشمگیر تحولات جهانی و نیز اعمال شیوههای جدید مدیریتی سازمانها را مجبور کرده است که با دگرگونی شرایط پیرامونی خود همنوا شوند و حرکت لاکپشتی خود را در مسیر ورود به جامعه اطلاعاتی سریعتر بپیمایند. امروزه تنها عامل موفقیت سازمانها در عصر اطلاعات کارکنان و مدیران آن هستند؛ مدیرانی که هوشمند باشند و از تخصص خود در برخورد با چالشهای فراروی سازمان بهره بگیرند و کارکنانی که با قدرت خلاقیت خود و ارائه ایدههای مناسب، مدیر و سازمان خود را یاری کنند. دوام و ادامه حیات سازمانها در جامعه اطلاعاتی نیازمند سرعت، انعطافپذیری، نوآوری و رقابت تنگاتنگ در محیط متلاطم امروزی است. در این مقاله انواع سرمایه سازمانی مورد بررسی قرار میگیرد.
تعریف سرمایه سازمانی
سرمایه از مهم ترین عوامل تجارت بوده و بزرگ ترین وسیله جلب منفعت است. هر شرکت باید دارای سرمایه باشد تا بتواند از عملیات خود که تجارت است، نتیجهای برده و منتفع شود. اهمیت شرکتهای تجاری را از سرمایه آنها میتوان درک کرد. سرمایه از مهم ترین عوامل تجارت بوده و بزرگ ترین وسیله جلب منفعت است. هر شرکت باید دارای سرمایه باشد تا بتواند از عملیات خود که تجارت است، نتیجهای برده و منتفع شود. اهمیت شرکتهای تجاری را از سرمایه آنها میتوان درک کرد. برای مطالعه بیشتر در زمینه سرمایه کتاب ثروت ملل نوشته آدام اسمیت را مطالعه کنید.
سرمایه به نوعی از دارایی گفته میشود که به سازمان امکان میدهد پول بیشتری کسب کند یا در غیر این صورت سازمان را به اهدافش نزدیکتر میکند. برای نمونه ماشینآلات، ابزارها و تجهیزات سرمایه هستند. سرمایهی انسانی مجموعه دانش و مهارتهای افراد است که سازمان میتواند برای پیشبرد اهداف خود از آن استفاده کند.
تعریفهای گوناگون برای سرمایه بیان شده است. گروهی از فعالیتهای اقتصادی بخاطر رونق یک کسبوکار و بالابردن سطح زندگی افراد سازمان به عنوان سرمایه سازمانی تعریف میشود. از نظر اقتصادی سرمایه به معنای مابه التفاوت ارزش بازار داراییها و بدهیهای یک مؤسسه مالی است که در واقع همان مفهوم ارزش بازار سرمایه از دید حسابداری است. ازنگاه علمی و عملی هرکدام ازاین تعاریف بیان کننده عامل مهم و بنیادی در موفقیت یک کسبوکار است.
انواع سرمایه سازمانی
سرمایههای یک سازمان را میتوان به سه بخش عمده تقسیمبندی کرد:
- سرمایه فکری
- سرمایه اجتماعی
- سرمایه فیزیکی
- سرمایه انسانی
- سرمایه ارتباطی
- سرمایه فرهنگی
سرمایه انسانی
منظور از سرمایه انسانی سازمان، دانش، قابلیتها، مهارتها و خبرگی نیروی انسانی در سازمان است. امروزه سازمانها با این شعار که دانایی قدرت است، سعی دارند با به کــارگیری و استخدام افراد باهوش و خلاق و نیز با آموزش آنان، در جهت تحقق اهداف سازمانی گام بردارند. سرمایه انسانی نیازمند مدیـریت صحیح و برنامهریزی شده است. بدون هدایت این سرمایه و در صورت مدیریت ضعیف آن، اهداف ســازمان تحقق نخواهد یافت و زمینه برای کوچ افراد نخبه و فعال فراهم میگردد. در قرن اخیر به منابع انسانی به عنوان عنصری هوشمند توجه شده است که با مهارت و خلاقیت خود نقش اساسی در سازمان خود ایفا میکند. نیروی انسانی کارآمد در یک سازمان جزو سرمایههای ارزشمند به شمار میآید. ایجاد انگیزههای کاری و بروز خلاقیت و نوآوری به شیـوه مدیریت بستگی دارد.
تعهد و وجدان کاری زمانی به بار خواهد نشست که سازمان به افراد به عنوان سرمایههـای ارزشمند نگاه کند، به آنها مسـئولیت دهد و در تصمیمگیریهای کلان، کارکنانش را مشارکت دهد. تنها راه حفــظ و استفــاده بهینه از سرمایههای انسانی بها دادن، آموزش مستمر و تــامین نیازهای نیروی انسانی است. دیگر با شیوههای قدیمی نمیتوان در بازار رقابت دوام آورد و این مستلزم تغییر تصور ما از نقش انسان در سازمان است. سازمانی که چشمان خود بر واقعیتها میبندد و قادر به درک ارزش سرمایههای انسانی خـود نیست، محکوم به فنا و زوال است و عاقبتی تاریک او را انتظار میکشد. افسوس که در سازمانهای ایرانی، عمر مدیریتها کوتاه است و مدیران با خیال راحت، خود را از سوءمدیریتها در امان میبینند؛ وگرنه در دنیای رقابت و «مسئولیت تا خط پایان» چنین مدیرانی از تلاطمهای کسبوکار به سادگی جان به در نمیبرند.
سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی اشتراکات آشکاری با مفهم سرمایه انسانی دارد. به بیانی دیگر سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی مکمل هم هستند. سرمایه انسانی شامل افرادی است که در برخی موارد ممکن است به دنبال منافع فردی خود باشند، اما سرمایه اجتماعی بر جمع، ارزشها و تعلقات گروهی تاکید میورزد. پیر بوردیو، جامعه شناس اروپایی، سرمایه اجتماعی را این گونه تعریف میکند: سرمایه اجتماعی مجموعه منابع مادی یا معنوی است که به یک فرد یا گروه اجازه میدهد تا شبکه پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده را در اختیار داشته باشد. جیمز کلمن، جامعهشناس آمریکایی نیز سرمایه اجتماعی را به عنوان نمونه کامل یک کالای عمومی میداند که توسط عدهای ایجاد میگردد و نیازمند تعاون بین افرادی است که حتی سود شخصی خود را نیز پیگیری میکنند.
سرمایه اجتماعی نه تنها برای کسب اعتبار، بلکه برای رشد شناختی، تکامل خودشناسی و هویتیابی نیز دارای ارزش است. فرانسیس فوکویاما اعتماد را به عنوان یک ویژگی بنیادین سرمایه اجتماعی قلمداد میکند و میگوید: سرمایه اجتماعی یک توانمندی است که در نتیجه شیوع اعتماد در یک جامعه یا در برخی از بخشهای آن محقق میشود. سرمایه اجتماعی عامل مهمی است که به افراد و گروهها کمک میکند تا در جهت دستیابی به هدف مشترک همکاری نمایند. اندازهگیری سرمایه اجتماعی مشکل است، زیرا اکثر شاخصهای آن نسبی هستند. به اعتقاد فوکویاما آسانترین راه برای تولید سرمایه اجتماعی، آموزش است زیرا افراد را در ایجاد مهارتهای اجتماعی و متعهد شدن به هنجارهای مشترک و نیز قوانین یاری میدهد.
سرمایه فیزیکی
به داراییهای مشهود و ملموس سازمان از قبیل زمین، ساختمان اداری، اثاثیه و ملزومات اداری، ماشینآلات، وجوه نقدی و … سرمایه فیزیکی گفته میشود. حفظ و نگهداری از این سرمایهها برای سازمان هزینهبراست و به مرور زمان مستهلک میشوند. با این وجود این سرمایهها برای سازمان ارزش و اعتبار خاص خود را دارند، چرا که بدون داشتن این سرمایهها نه کالایی تولید میشود و نه سازمان میتواند به ارائه خدمات بپردازد. در واقع این قبیل سرمایهها جزو زیرساختهای زیربنایی و اساسی سازمان به حساب میآیند. با پیدایش سازمانهای مجازی که سازمانهای هزاره سوم لقب گرفتهاند، بیش از پیش از اهمیت سرمایهای فیزیکی کاسته شده است. آنچه در چنین فضای سازمانی نمود پیدا میکند، شبکه است که بر محور ارتباطات و اطلاعات میچرخد. بسیاری از وظایف سنتی و کارکردهای معمول آن وجود خارجی ندارند، کارکنان نیز چه بسا که چهره همدیگر را نمیبینند، چون محل کار ثابتی ندارند.
سرمایه فکری
سرمایه فکری ارزشی غیرقابل لمس برای سازمان است که افراد (سرمایه انسانی)، روابط (سرمایه ارتباطی) و داراییهای فیزیکی (سرمایه ساختاری) را شامل میشود. در عصر رقابت جهانی، سرمایه فکری مزیت اصلی شرکت خواهد بود. سرمایه فکری یک عنصر اساسی در دستیابی به اهداف مدیریت عملکرد در یک سازمان است. سازمانهای موفق به شدت بر سرمایه فکری از طریق کارمندان، ارتباطات، و فرایندهای سرمایهگذاری و از چنین سرمایهگذاریهایی برای ترویج نوآوری سازمانی در شرکت استفاده میکنند. بنابراین، ارتباط بین توسعه، تجمع و توزیع دانش (تسهیل شده توسط توسعه سرمایه فکری) و عملکرد، احتمالا غیر مستقیم خواهد بود. این مقوله در حوزه مدیریت منابع انسانی سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است.
توجه بر سرمایههای سازمان بخصوص سرمایه فکری که یک سرمایه بسیار مفید برای رشد سازمانها محسوب و توجه به آن، باعث افزایش عملکرد سازمان میشود. بهره برداری از توان فکری و توانمندیهای ذهنی کارکنان سازمان که به عنوان سرمایه نهفته از آن نام میبرند نیازمند به وجود آمدن ساختارهایی است که بتواند عملکرد شغلی کارکنان سازمان را در راستای تحقق اهداف فعلی و آینده سازمان سوق دهد. ر نگرشهای نوین مدیریت بهرهگیری از داراییهای چون سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایههای ارتباطی در توسعه کسب کارها نقش بسزایی دارد.
سرمایه ساختاری
سرمایه ساختاری میتواند به عنوان طیف وسیعی از دانش و دانش اشتراک گذاری شده متعلق به شرکت تعریف شود. ماهیت آن را میتوان به دانش نهفته در رویههای کاری یک سازمان و از طریق تحلیل سازمان، فرآیند، نوآوری تولید شده نسبت داد. سرمایه ساختاری شرکت شامل چهار عنصر میباشد که عبارتند از :
سیستمها
ساختار
استراتژی
فرهنگ
سرمایه ارتباطی
منظور از سرمایه مشتری، استفاده از اطلاعات بازار برای جذب و نگهداری مشتریان است. موضوع اصلی سرمایه مشتری، دانش موجود در کانالهای بازاریابی و روابط با مشتریان است. سرمایه مشتری نشاندهنده توانایی بالقوه سازمان، به دلیل عوامل نامشهود بیرونی اش است. هرچند واژه سرمایه مشتری را ابتدا هیوبرت ساینت بیان کرد، تعاریف جدید مفهوم آن را با عنوان سرمایه رابطهای توسعه داده اند. این مقوله دانش موجود همه روابطی را در بر میگیرد که سازمان با مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان، انجمنهای تجاری یا دولت برقرار میکند.
سرمایه فرهنگی
سرمایه فرهنگی داراییهای اجتماعی یک فرد در تعامل با گروههای مختلف در یک جامعه چندلایه میباشد. در واقع این مقوله یک مفهوم جامعهشناسی است و به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل گفته میشود. هر فرهنگ دارای الگویی مشترک برای اندیشیدن است. مشخصه اندیشیدن در هر فرهنگی از برداشتی که در آن فرهنگ از واقعیت میشود و از جهانبینی که آن فرهنگ دارد، ریشه میگیرد. تغییر در جهانبینی نه تنها تغییرات معانی فرهنگی را موجب میشود، بلکه چیزی را در بر دارد که تاریخدانان آن را تغییر عصر مینامند. در سطح کلان سرمایه فرهنگی هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد و همه پیشرفتهای جامعه در راستای تعیین جایگاه واقعی این سرمایه معنوی در جوامع منعکس میشود،
اصطلاح سرمایه فرهنگی نخستین بار توسط پیر بوردیو (۱۹۳۰ـ ۲۰۰۲) به ادبیات علوم اجتماعی و انسانی وارد شده است. فرهنگ از نظر بوردیو مانند نوعی اقتصاد یا بازار است. از نظر بوردیو تمام افراد بشر کنشگر هستند، چه آنهایی که آگاهانه عملی را انجام میدهند و چه آنهایی که ناخودآگاه پذیرای سلطهاند، به عبارتی دیگر افراد فعال و منفعل یک کنشگرند. کنش، عملی است که در یک میدان رخ میدهد. هر میدانی عرصهای است که در آن نیروی بالقوه یا بالفعل با یکدیگر وارد تبادل میشوند. پس برای درک معنی عمل باید معنی میدان را درک کرد که خود حاصل تبادل میان نیروها است. این مقوله در ادبیات سازمان و مدیریت در کنار سرمایه انسانی، سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی قابل مطالعه است. در مقاله حاضر به مفهومسازی مقوله سرمایه فرهنگی پرداخته شده است.
سخن پایانی سرمایه سازمانی
سرمایه سازمانی نه تنها به خودی خود یک دارایی نامشهود ایستا است، بلکه یک فرآیند ایدئولوژیکی است و وسیلهای برای رسیدن به هدف محسوب میگردد تعریفهای مختلفی از سرمایه فکری در منابع مختلف ارائه شده است، اما هنوز پژوهشگران بر سر یک تعریف واحد توافق ندارند، بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیرمالی جایگزین میکنند.
سرمایه فکری شامل سه بعد انسانی، ساختاری و ارتباطی است. اولین و مهمترین این ابعاد سرمایه انسانی سازمان است. سرمایه ساختاری آن دسته از داراییهای شرکت است که با حمایت از سرمایه انسانی، سرمایه رابطهای را موجب میشود .بدین معنی که شرکت با داشتن رویه ها، سیستم ها، برنامهها و راهبردهای مناسب میتواند به کارکنان در رسیدن به هدف نهایی شرکت که همان رضایت مشتری و کلیه ذینفعان است، کمک کند. سرمایه رابطهای شامل روابط با ذینفعان درون و بیرون سازمان است. یکی از نشانههای سرمایه رابطهای که به مشتریان مربوط میشود« بازارگرایی» است.بیان میکنند که سرمایه رابطهای روابط رسمی و غیررسمی سازمان را با ذینفعان برون سازمانی و ادراک آنها درباره سازمان و نیز تبادل اطلاعات بین سازمانی را مشخص میکند. در قالب این سرمایه، مواردی چون قراردادها و توافقات، رضایت مشتریان و وفاداری مشتریان مدنظر قرار میگیرد.

نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت منابع انسانی | 16 خرداد 99
از نظر موسسه بین المللی ایزو سرمایه های یک سازمان که هدف ارزیابی امنیتی قرار میگیرند