توانمندسازی ساختاری

توانمندسازی ساختاری شامل ایجاد شرایطی در سازمان که به کارکنان امکان دسترسی به اطلاعات، منابع، پشتیبانی مدیریتی و فرصت‌های پیشرفت را می‌دهد. این مفهوم در کنار توانمندسازی روانشناختی ابعاد اصلی توانمندسازی کارکنان سازمان را تشکیل می‌دهد.

توانمندسازی منابع انسانی فرایندی است که طی آن سازمان با فراهم‌سازی منابع، اطلاعات، اختیار تصمیم‌گیری و حمایت‌های لازم، زمینه را برای افزایش انگیزش، مسئولیت‌پذیری و بهره‌وری کارکنان فراهم می‌کند. این مفهوم به معنای تقویت احساس خودکارآمدی، استقلال و تأثیرگذاری کارکنان در محیط کار است.

تمرکز بر تواناکردن کارکنان موجب می‌شود که آن‌ها بتوانند با اعتمادبه‌نفس و انگیزه بالا وظایف خود را انجام دهند و در رشد سازمان نقش فعال‌تری ایفا کنند. بسیاری از سازمان‌ها بر رشد حرفه‌ای و شایستگی‌های کارکنان خود تمرکز دارند تا بتوانند با تغییرات و تحولات محیط سازمان سازگار شوند. نظر به اهمیت موضوع در این نوشتار، توانمندسازی ساختاری مفهوم‌سازی و تعریف خواهد شد.

تعریف توانمندسازی ساختاری

توانمندسازی ساختاری به مجموعه‌ای از فرآیندها، سیاست‌ها و ساختارهای سازمانی اشاره دارد که به کارکنان اجازه می‌دهد به منابع، اطلاعات، حمایت مدیریتی و فرصت‌های یادگیری دسترسی پیدا کنند. مؤلفه‌های این سازه بر اساس مدل کانتر عبارتند از:

  • دسترسی به اطلاعات: کارکنان باید از اهداف سازمانی، عملکرد و انتظارات مدیریتی آگاه باشند.
  • دسترسی به منابع: وجود ابزارها، فناوری‌ها و پشتیبانی مالی برای انجام وظایف ضروری است.
  • حمایت مدیریتی: تشویق و حمایت از کارکنان در محیط کار.
  • دسترسی به فرصت‌های توسعه: ارائه آموزش‌ها و فرصت‌های رشد شغلی برای کارکنان.

این نوع توانمندسازی بیشتر بر عوامل محیطی و سازمانی تمرکز دارد و تلاش می‌کند تا موانع سازمانی را کاهش داده و مسیر رشد کارکنان را هموار کند. بهسازی منابع انسانی راهکاری برای بهبود توانمندی‌های کارکنان است که در عملکرد فردی و گروهی موثر می‌باشد.

تاریخچه و مبانی نظری توانمندسازی ساختاری

ریشه‌های این مفهوم را می‌توان در نظریات کلاسیک مدیریت، به‌ویژه در نظریه‌های مشارکت کارکنان و تفویض اختیار مشاهده کرد.

در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، رویکردهای مشارکتی مدیریت مانند مدیریت کیفیت جامع (TQM) و تیم‌های خودگردان اهمیت بیشتری یافتند.

در دهه ۱۹۹۰، کانتر (Kanter) مفهوم توانمندسازی ساختاری را معرفی کرد و بر اهمیت دسترسی کارکنان به اطلاعات، حمایت، منابع و فرصت‌ها تأکید کرد.
مهم‌ترین نظریه‌پردازان این حوزه عبارت‌اند از:

راسک و کانتر (Kanter, 1993): این دو پژوهشگر نشان دادند که توانمندسازی ساختاری به افزایش اثربخشی سازمان و رضایت شغلی کارکنان منجر می‌شود.

توماس و ولتهوس (Thomas & Velthouse, 1990): این نظریه‌پردازان تأکید داشتند که توانمندسازی سازمانی باید از طریق افزایش منابع و حمایت‌های مدیریتی انجام شود.

مقایسه توانمندسازی ساختاری و روانشناختی

توانمندسازی کارکنان به دو بعد کلی تقسیم می‌شود:

توانمندسازی ساختاری: شامل ایجاد شرایطی در سازمان که به کارکنان امکان دسترسی به اطلاعات، منابع، حمایت مدیریتی و فرصت‌های پیشرفت را می‌دهد. این مفهوم بیشتر بر عوامل بیرونی تاکید دارد.

توانمندسازی روان‌شناختی: بر درک و احساس کارکنان نسبت به توانایی‌های خود تمرکز دارد و به عواملی مانند خودمختاری، معناداری، شایستگی و تأثیرگذاری وابسته است. این مفهوم بیشتر بر عوامل درونی تاکید دارد.

مقایسه توانمندسازی ساختاری و روانشناختی

مقایسه توانمندسازی ساختاری و روانشناختی

مزایای توانمندسازی کارکنان عبارت است از:

توانمندسازی کارکنان یکی از راهکارهای کلیدی برای ارتقای فرهنگ سازمانی، بهبود کیفیت کار و افزایش رقابت‌پذیری سازمان در محیط‌های کاری پویا و متغیر است.

سخن پایانی

توانمندسازی ساختاری یکی از مهم‌ترین راهکارها برای افزایش بهره‌وری، انگیزه و مشارکت در سازمان‌ها است. در حالی که جنبه ساختاری بر دسترسی به منابع و حمایت‌های سازمانی تأکید دارد، توانمندسازی روان‌شناختی بر افزایش انگیزه‌های درونی و احساس خودکارآمدی متمرکز است. ترکیب این دو رویکرد می‌تواند به ایجاد یک محیط کاری پویا و مؤثر منجر شود که در آن کارکنان نه‌تنها از لحاظ سازمانی حمایت می‌شوند، بلکه از نظر روانی نیز احساس قدرت و ارزشمندی می‌کنند.

دانلود پرسشنامه توانمندسازی ساختاری

منبع: ناهد، نوشین. منابع انسانی پیشرفته. تهران: پارس‌مدیر.