رقابتپذیری سازمان
رقابتپذیری سازمان (Competitiveness) قابلیتها و توانمندیهایی کسبوکار است که به کسب مزیتی رقابتی پایدار در بازار منجر میشود. رقابت عنصر ثابت و ویژگی بارز حاکم بر فضای کسبوکارهای کنونی است. هر سازمانی برای موفقیت و بقا در صنعت باید از توانمندی رقابتی بالایی برخوردار باشد.
افزایش شدت رقابت بازار در نهایت منجر به آن شده است تا کسبوکارها به دنبال راهکارهایی برای افزاش توان رقابتی خود باشند. مطالعه نظریات صاحب نظران و پژوهشگران مختلف نشان میدهد که از رقابتپذیری تعریف و تعبیر واحدی وجود ندارد. اما به طور کلی میتوان رقابتپذیری را ویژگیهایی دانست که یک کسبوکار، صنعت یا کشور دارا هستند و میتوانند آنها را حفظ کنند تا در عرصه رقابت، نرخ بازگشت بالایی را در فاکتورهای تولید ایجاد کرده و نیروی انسانی خود را در وضعیت نسبتاً بالایی قرار دهند.
رقابتپذیری توانایی افزایش سهم بازار، سوددهی، رشد ارزش افزوده و ماندن در صحنه رقابت عادلانه و بینالمللی برای یک دوره طولانی است. در بررسی رقابتپذیری میتوان از زاویه دیگری نیز به مسئله نگریست و آن منابع ایجاد رقابتپذیری است. منابع ایجاد رقابتپذیری را میتوان در سه دسته فناوری، سازمان و نیروی انسانی تقسیمبندی کرد. مزیت رقابتی حاصل از نیروی انسانی دوام و پایداری بیشتری نسبت به سایر مزیت رقابتی دارند. مدت زمان بیشتری لازم است تا رقبا بتوانند این مزیتهای رقابتی را تقلید کنند.
تعریف رقابتپذیری ملی
مفهوم خلق ثروت که امروزه مترادف استاندارد سطح زندگی محسوب میشود، اگرچه جذاب است ولی معلوم نمیکند که این ارزش افزوده از کجا سرچشمه میگیرد. در هر جامعه صنعتی، خلق ثروت از بنگاهها یا اشخاص سرچشمه میگیرد که در واقع تولیدکنندگان کالاها یا خدمات هستند. دولت در این فرآیند اقتصادی مشارکت مستقیم ندارد، هرچند میتواند مالک سرمایه بنگاهها باشد. آنچه در مورد دولت اهمیت دارد و نقش کلیدی آن در تعیین استاندارد زندگی در کشور است، قانونگذاری و سیاستگذاری دولت است که در واقع منجر به تعریف یک چارچوب منطقی و پایدار برای خلق ثروتهای اقتصادی میگردد. در این تعریف خلق ثروت بعنوان موتور محرکهای برای بهبود استاندارد زندگی محسوب میشود. تعریف OECD از رقابتپذیری ناظر به همین بخش است :
رقابتپذیری درجهای است که بر اساس آن توانمندی یک کشور در تولید کالاها و خدمات در شرایط اقتصاد آزاد، سنجیده میشود به گونهای که این تولیدات بتواند در بازارهای بینالمللی حضور پیدا کنند و به صورت پیوسته به تثبیت و ارتقای درآمد واقعی مردم آن کشور در درازمدت منجر گردد. در بحث رقابتپذیری رابطه بین محیط اقتصادی داخل یک کشور که دولت در آن نقشی کلیدی دارد و فرآیند خلق ثروت که توسط بنگاهها و اشخاص صورت میگیرد، اصلیترین موضوعی است که به آن پرداخته میشود.
چهار فاکتور رقابتپذیری میباشد که عموما تعریفکننده فضای حاکم بر اقتصاد داخلی یک کشور میباشند، عبارتند از :
- عملکرد اقتصادی
- کارآیی دولت
- کارآیی کسبوکارا
- زیرساختار
بر پایه این چهار فاکتور و با در نظر گرفتن بیش از ۳۰۰ معیار، سالنامه رقابتپذیری جهان نتیجه میگیرد که عملکرد صحیح در این ابعاد چهارگانه، فضایی در کشور بوجود میآورد که رقابتپذیری در سطح جهان را تضمین میکند.
تعریف رقابتپذیری سازمانی
رقابتپذیری سازمانی به معنای توانایی و عملکرد یک شرکت، یک بخش اقتصادی یا یک کشور در فروش و عرضه کالا و خدمات در یک بازار در مقایسه با دیگر شرکتها، زیر بخشها، و کشورهای حاضر در همان بازار است. این اصطلاح همچنین برای بازارها نیز استفاده میشود که اشاره به میزان رقابتپذیر بودن ساختار بازار دارد. باید توجه شود که رقابتپذیر بودن یک بازار ارتباطی به رقابتپذیری شرکتهای حاضر دراین بازار ندارد. رقابتپذیری «توانایی افزایش سهم بازاری و یا سوددهی و ماندن در صحنه رقابت جهانی برای یک دوره طولانی» است.
رقابتپذیری یکی از استراتژیهای تهاجمی برای مقابله با رقبا است که با توجه به شرایط ناپایدار و پر مخاطره بازار اتخاذ میشود. البته یک بنگاه اقتصادی برای پیشبرد این استراتژی، میبایست قابلیتهای ایجاد توانمندی دربیشتر محورهای اساسی یک کسب وکار را دارا باشد. شناسایی فرصتهای رقابتی ،تلاش برای ایجاد مزیای قابل رقابت و برخوردارشدن مشتریان ازمزایا و منافع بیشتر به شکلی که کالا وخدمات قابل ارائه دارای ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به سایر رقبا گردد ،ازجمله راهکارهایی است که علاوه برکمک به شکلگیری شخصیت رقابتپذیری دریک بنگاه اقتصادی با اهداف توسعه پذیری و گسترش منافع آن سازمان نیز همپوشانی دارد.
پرسشنامه ادبیات پژوهش رقابت سازمانی
فصل دو شامل ادبیات پژوهش و مبانی نظری طرح رقابت سازمانی به صورت فایل ورد همراه با منابع فارسی و لاتین
دانلود پرسشنامه رقابتپذیری سازمان همراه با روایی و پایایی و منبع شناسی استاندارد
مدیریت فناوری و رقابتپذیری
مدیریت فناوری، پیش شرط رقابتپذیریدر شرایط امروز جهانی و باتوجه به تجارب و شواهد به دست آمده و واقعیتهای موجود، نقش محوری و کلیدی فناوری در رشد و توسعه بنگاهها و درنتیجه کشورها امری روشن و تردیدناپذیر است. در این میان، کشورها، سازمانها و بنگاهها برای کاهش زیانهای ناشی از فرایند جهانی شدن اقتصاد و ادامه بقای خود ناگزیر از پذیرش شرایط جدید و محیط رقابتی با بهرهگیری از ابزارها و سازوکارهای مختلف هستند.
بدیهی است که تنها با اتکا به ابزارهای سنتی و بدون بهرهگیری از فناوریهای جدید و رقابتی و بدون استفاده از الگوهای نوین مدیریتی، این نوع فناوریها نیز نمی توانند توفیق لازم را در این بازارها به دست آورند. از همین رو است که امروزه مدیریت فناوری به عنوان یکی از موضوعهای اصلی و مهم موسسات صنعتی، تجاری و خدماتی تبدیل شده است. مدیریت فناوری یکی از زمینه هایی است که علی رغم اهمیت آن در کشور ما تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. به همین منظور سازمان مدیریت صنعتی در راستای رسالت خود برای کمک به سازمانهای دولتی و خصوصی در زمینههای مختلف مدیریتی به موضوع مدیریت فناوری پرداخته است و در این راه علاوه بر ارائه خدمات مشاورهای – تحقیقاتی و آموزشی در این زمینه تصمیم بر تالیف و نشر یک سلسله مقالات مرتبط گرفته است.
سخن پایانی
رقابتپذیری سازمان توانایی سازمان برای موفقیت در عرصه رقابتی میباشد. از طریق شنناسایی و تمرکز بر عوامل مشخصی میتوان جایگاه رقابتی سازمان را تحکیم کرد. عوامل متعددی وجود دارند که بر کسب مزیت رقابتی و به تیع آن بر جایگاه رقابتی شرکت تاثیر میگذارند.
در این مقاله به بررسی تعدادی از این عوامل پرداخته شد. عوامل موثر بر رقابتپذیری در سطح بنگاه را میتوان به عوامل درونی بنگاه و عوامل بیرونی آن تقسیم نمود؛ عوامل بیرونی، خود به دو دسته عوامل محیط خرد و عوامل محیط کلان تقسیم میگردد. محیط خرد، محیط نزدیک به سازمان و در واقع بازار آن است که عوامل تشکیل دهنده آن از ارتباط تنگاتنگی با سازمان و فعالیت هایش برخوردارند.
واژه رقابت به معنی تمایل یک شرکت برای مبارزه با سایر شرکتها است. بر این اساس رفتار رقابتی شامل تمامی اقدامات و فعالیتهایی است که یک شرکت انجام میدهد تا رقابتی را با سایر شرکتها شروع نموده و بدین ترتیب بتواند سهم بازاری خود را افزایش دهد. بازار متشکل از افراد و سازمان هایی است که مایلند تا کالایا خدمتی را بخرند تا بتوانند منافعی به دست آورند که یک نیاز یا خواسته خاص را تامین کند و منابع لازم برای شرکت در چنین مبادلهای را نیز در اختیار دارند. همچنین یک صنعت، گروهی متشکل از چند بنگاه است که یک محصول یا طبقه و دستهای از محصولات مشابه و جایگزین نزدیک یکدیگر را تولید یا عرضه میکنند.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت بازاریابی | ۲۱ اسفند ۹۳