زنجیره تامین ناب

زنجیره تامین ناب (Lean supply chain) رویکردی با هدف تولید و ارائه محصولات در سریعترین زمان ممکن با کمترین ضایعات تولید است. این رویکرد برگرفته از دو تفکر تولید ناب و مدیریت زنجیره تامین است.
حذف اتلاف و استفاده بهینه از منابع همواره یکی از اهداف اساسی مد نظر در هر سازمان بوده و هست. در مفهوم نابسازی سازمان به آن به طور ویژه تمرکز شده و بهآن جامه عمل پوشانده میشود. امروزه فواید و مزایای بهکارگیری رویکرد ناب برای بسیاری از رهبران و مدیران بنگاههای اقتصادی مشخص و محرز است. این تفکر به عنوان پارادایم مدیریتی ناب در سازمانهای تولیدی و غیرتولیدی، زمینهساز حرکت رو به جلوی بنگاهها است.
ایده تولید ناب که از بخش تولید آغاز شد به سرعت با توجه به مزایا، منافع و بهبودهایی که از آن حاصل شد گستره آن به سطح سازمان رسید. پس از آن مرزهای سازمان را درنوردید و تامینکنندگان، پیمانکاران، شرکاء و مشتریان را در برگرفت. در نهایت زمینه ساز شکلگیری زنجیرههای ارزش درون و برون سازمانها شد. نظر به اهمیت موضوع در این نوشتار، زنجیره تامین ناب مفهومسازی و تعریف خواهد شد.
تاریخچه ناب
تاریخچه زنجیره تأمین ناب به مفهوم “ناب” (Lean) که بهطور عمده به عنوان یک فلسفه تولید شناخته میشود، به اوایل دهه ۱۹۵۰ و شرکت تویوتا موتورز در ژاپن بازمیگردد. این فلسفه ابتدا در بخش تولید تویوتا تحت عنوان تولید ناب یا Toyota Production System (TPS) شکل گرفت و بعدها به مفهوم وسیعتری تحت عنوان زنجیره تأمین ناب گسترش یافت.
توسعه سیستم تولید تویوتا (TPS): در دهه ۱۹۵۰، کیچیرو تویودا و تاکوچی اوهونو (که بعدها به عنوان بنیانگذاران تولید ناب شناخته شدند) در تلاش بودند تا سیستم تولید شرکت تویوتا را بهگونهای بهینه کنند که همزمان با کاهش هزینهها، انعطافپذیری و کیفیت بالاتر را به ارمغان بیاورد. نتیجه این تلاشها ایجاد سیستم تولید تویوتا بود که بر کاهش ضایعات و تولید بر اساس تقاضا تأکید داشت.
تعریف مفاهیم ناب: در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، جیمز ووماک و دانل جونز از دانشگاه MIT کتابی به نام “The Machine That Changed the World” منتشر کردند که در آن، اصول سیستم تولید تویوتا را معرفی و به تشریح موفقیتهای آن پرداختند. آنها این مفاهیم را تحت عنوان “ناب” معرفی کردند و نشان دادند که این اصول میتوانند در تمامی جنبههای کسبوکار، از جمله زنجیره تأمین، به کار روند.
گسترش به زنجیره تأمین: پس از دهه ۱۹۹۰، زنجیره تأمین ناب بهطور گستردهتری مطرح شد. شرکتها شروع کردند به اعمال اصول ناب در تمامی بخشهای زنجیره تأمین، نه فقط در تولید. این امر به کاهش هزینهها و بهبود ارتباطات با تأمینکنندگان و مشتریان کمک کرد.
تاکید بر تکنولوژی و نوآوری: در دهههای اخیر، با پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، امکان پیادهسازی زنجیره تأمین ناب بهبود یافته است. استفاده از سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته، نرمافزارهای مدیریت زنجیره تأمین، و ابزارهای دادهکاوی به شرکتها این امکان را میدهد که فرآیندها را با دقت بیشتری مدیریت کنند و ضایعات را شناسایی و کاهش دهند.
تعریف زنجیره تامین ناب
زنجیره تأمین ناب (Lean Supply Chain) به رویکردی اشاره دارد که هدف آن کاهش ضایعات و بهبود کارایی در تمامی مراحل از تأمین مواد اولیه تا تحویل محصول نهایی به مشتری است. این رویکرد بر بهینهسازی فرآیندها و افزایش ارزش برای مشتری تمرکز دارد.
زنجیره تامین ناب عبارت است از حاکم کردن اصول و تفکار ناب در پایین و بالای جریان ارزش، یعنی نه تنها تفکر و اصول ناب باید به کل زنجیره تسری یابد، بلکه باید از مرزهای سازمان فراتر رود تا در مجموع کل جریان ارزش در زنجیره تامین بهینه شود.
رویکرد زنجیره تامین ناب نیز به سازمانها و کسبوکارها کمک میکند تا با استفاده از فلسفه بهبود مستمر و با بکارگیری فرهنگ و کار گروهی، اتلافهای موجود در فرآیندها را شناسایی، تحلیل و سپس حذف کنند.
رویکرد زنجیره تامین ناب یکی از مهمترین راهبردهای کمک کننده به مدیران در سازمان به جهت ماهیت فعالیت آن و حجم و تنوع محصولات، تامینکنندگان و مشتریان درون سازمان، با نیازهای بسیار متنوع و متفاوت و پراکندگی جغرافیایی بسیار بالا است که میتواند به عنوان یک ابزار موثر، نقش بسیار کارکردی را در کاهش ضایعات از زنجیره تامین و ادیریت هزینههای سازمانی ایفا کند.
اصول زنجیره تأمین ناب
کاهش ضایعات: همه چیز از جمله موجودی اضافی، زمانهای انتظار، حمل و نقل و هر چیزی که ارزشی افزوده نمیآورد باید کاهش یابد.
تولید بر اساس تقاضا: فقط بهاندازه نیاز واقعی بازار و مشتری، تولید صورت گیرد.
بهبود مستمر (Kaizen): فرآیندها باید همیشه در حال بهبود باشند.
جریان مداوم: محصولات باید بدون وقفه و به صورت یکنواخت جریان یابند.
مشارکت و همکاری نزدیک: تأمینکنندگان و مشتریان باید در فرآیندها مشارکت فعال داشته باشند.
این تاریخچه و اصول باعث شدهاند که زنجیره تأمین ناب یکی از مهمترین و مؤثرترین رویکردها در مدیریت زنجیره تأمین امروزی باشد.
ابعاد زنجیره تأمین ناب
ابعاد اصلی زنجیره تأمین ناب شامل موارد زیر است:
کاهش ضایعات (Waste Reduction):
مدیریت ضایعات به شناسایی و حذف ضایعات در تمام فرآیندهای زنجیره تأمین تمرکز دارد، از جمله ضایعات ناشی از موجودی اضافی، زمانهای انتظار، حمل و نقل غیرضروری، و موارد مشابه.
جریان مداوم (Continuous Flow):
ایجاد جریان یکنواخت و مداوم از مواد و محصولات در تمامی مراحل زنجیره تأمین بهمنظور کاهش زمان تأخیر و بهبود کارایی.
تولید بر اساس تقاضا (Demand-Driven Production):
تولید کالاها فقط بر اساس تقاضای مشتری و نه بر اساس پیشبینی، که به کاهش موجودیهای اضافی و افزایش انطباق با نیازهای واقعی مشتریان کمک میکند.
کاهش زمان تغییر (Changeover Time Reduction):
بهبود فرآیندهای تولید بهگونهای که زمان تغییر بین تولید محصولات مختلف به حداقل برسد، که باعث افزایش انعطافپذیری و بهرهوری میشود.
همکاری نزدیک با تأمینکنندگان و مشتریان (Supplier and Customer Collaboration):
همکاری و ارتباط نزدیک با تأمینکنندگان برای بهبود کیفیت، کاهش هزینهها و زمانهای تحویل، و ایجاد تعامل نزدیکتر با مشتریان برای پاسخگویی سریعتر به نیازهای آنها.
بهبود مستمر (Continuous Improvement):
فرهنگ بهبود مستمر و جستجوی همیشگی برای بهینهسازی فرآیندها و کاهش ضایعات در همه بخشها.
کنترل کیفیت (Quality Control):
تضمین و کنترل کیفیت بالا در تمامی مراحل تولید و توزیع، بهویژه در زنجیره تأمین ناب که تأکید زیادی بر بهبود کیفیت در طول فرآیند دارد.
این ابعاد بهطور کلی بهگونهای طراحی شدهاند که در نهایت موجب افزایش ارزش برای مشتری، کاهش هزینهها، و بهبود عملکرد کلی زنجیره تأمین میشوند.
عوامل کلیدی زنجیره تأمین ناب
در تفکر زنجیره تأمین ناب، تأمینکنندگان براساس قیمت پیشنهادی انتخاب نمیشوند. بلکه اساس انتخاب آنها سابقه همکاری و تجربه عملکرد آنهاست از جلمه نکات بارز این روش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

عوامل کلیدی زنجیره تامین ناب
۱. تأمینکنندگان، به لایههای مختلف تقسیمبندی شده و در لایه اول، تأمینکنندگان اصلی قرار میگیرند. در لایههای بعد، تأمینکنندگان لایههای بالاتر. در نتیجه، در هر سطح تعداد کمی تأمینکننده وجود دارد.
۲. برای تعیین قیمت در این روش، مونتاژگر براساس تحلیل بازار، قیمت هدف را در نظر میگیرد. سپس با توجه به این قیمت، با تأمینکننده بر سر قیمت مناسبی که سود هر دو طرف را در برداشته باشد، به توافق میرسد.
۳. تأمینکنندگان رده اول (لایه اول) پس از شروع طراحی و تا ۲ سال قبل از تولید هیئتی به نام مهندسان طراح دائم به شرکت مونتاژگر معرفی میکنند. بین این گروه و طراحان شرکت مونتاژگر تعامل و همکاری در مراحل طراحی وجود دارد.
۴. تأمینکنندگان، عرضه یک سازه کامل را برعهده دارند. مثلاً مونتاژگر، تأمین صندلی را به جای چند تأمینکننده، به یک تأمینکننده واگذار میکند.
۵. اگر تأمینکننده در حین تولید و به مرور زمان با استفاده از روشهای مختلفی همچون آنالیز ارزش، موفق به کاهش قیمت تمام شده شود.
۶. یکنواختی تولید. از آنجا که مونتاژگر در خط تولید خود موجودی بسیار پایینی دارد و نیز به دلیل محدودیت مونتاژگر برای کاهش منابع انسانی، مجبور است تغییرات تولید خود را تا حد ممکن کاهش دهد.
۷. با توجه به پایین بودن موجودی مونتاژگر و تأمینکننده، وجود قطعات معیوب باعث توقف خط مونتاژگر میشود، اما معمولاً چنین مشکلی بروز نمیکند.
۸. در سیستم عرضه ناب با گرایش به کیفیت سعی در بهبود فرایند میشود. مثلاً، شرکتهای ژاپنی از ۱۹۵۰ به بعد، کاربرد SPC را آغاز کردهاند.
مدیریت ارتباط با تامینکنندگان در تفکر ناب
در رویکرد تولید انبوه طراحی کامل محصول توسط خود شرکت تولیدکننده یا مونتاژگر انجام میشود و برای انتخاب تامینکننده مناقصه برگزار شده و از شرکتکنندگان در مناقصه درخواست قیمت میشود. همچنین شرکت تولیدکننده برنامه زمانبندی تحویل قطعه و حد کیفی قطعات را در مناقصه تعیین میکند و نهایتا بر اساس قیمت تامینکننده انتخاب میشود.
این رویکرد دارای مشکلات زیر است:
در تولید ناب تامینکنندگان ردهبندی میشوند و انتخاب تامینکنندگان رده اول براساس سابقه همکاری وتجربهای که از عملکرد آنها وجود دارد، انجام میشود.
همچنین شرکت سازنده در طراحی کلی محصول از همکاری تامینکننده استفاده میکند.
طراحی دقیق زیرمجموعهها توسط تامینکننده با همکاری تامینکنندگان ردههای بعدی انجام میشود.
سخن پایانی
از جمله رویکردهای جدید در تولید که مورد توجه بسیاری از شرکتهای تولیدی قرار گرفته است، زنجیره تامین ناب است. دیدگاه ناب را میتوان فلسفه مدیریتی و رهبری نوین سازمان در جهت حذف اتلاف و اجرای بهبود مستمر و ارزشآفرینی برای ذینفعان کلیدی محسوب کرد که در این راستا، از ابزارها و تکنیکهای مختلفی بهره میبرد. با توجه به افزایش رقابت بین شرکتها و تغییر قابل ملاحظه شرایط کسبوکار، پیروی از روشهای سنتی تولید پاسخگوی نیازهای مشتریان نیست. در این راستا لازم است روشهای جایگزینی برای تولید مورد استفاده قرار گیرند.
مدیریت زنجیره تامین ناب در کانون تفکرات یک سازمان پیشرفته در صنعت امروز است. تولید ناب تلفیقی از تولید دستی و تولید انبوه است. به شکلی که انعطافپذیری در تولید را از تولید دستی و قیمت ارزان کالا تولید شده را از تولید انبوه وام میگیرد. به طور کلی فلسفه تولیدی تولید ناب این است که زمان تدارکی بین سفارش مشتری و ارسال محصولات و قطعات را با از بین بردن انواع اتلافها کوتاه میکند.
سازمانهایی که میتوانند محصولات و خدمات خود را با کیفیت بالا، قیمت پایین و بهموقع مطابق با درخواست و سلیقه مشتریان خود به بازارهای مختلف عرضه کنند، بازار رقابتی در در دست دارند. حذف اتلاف و استفاده بهینه از منابع همواره یکی از اهداف اساسی مد نظر در هر سازمان بوده و هست که در مفهوم نابسازی سازمان به آن به طور ویژه تمرکز شده و بهآن جامه عمل پوشانده میشود. دیدگاه ناب را میتوان فلسفه مدیریتی و رهبری نوین سازمان در جهت حذف اتلاف و اجرای بهبود مستمر و ارزشآفرینی برای ذینفعان کلیدی و بهبود مدیریت موجودی به حساب آورد.
منبع: کاعب، سلیمه. مدیریت زنجیره تامین. تهران: پارسمدیر.

نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت تولید | 17 آذر 91