شناخت علمی

شناخت علمی (Scientific epistemology) شیوه معرفت‌شناسی و پاسخ به پرسش‌ها و نادانسته‌های انسان با استعانت از روش پژوهش علمی است. این مفهوم زیربنای پدیدار شدن روش پژوهش در علوم گوناگون است.

از زمانی که بشر اندیشه را آغاز کرد همواره در جستجوی پاسخی برای نادانسته‌های خود بوده‌است. اینکه از کجا آمده است، هدف از خلقت چه بوده و پس از مرگ چه خواهد شد پرسش‌هایی بوده است که ذهن انسان اندیشمند را از دیرباز درگیر خود کرده است. همچنین انسان در جستجوی پی‌بردن به قوانین و نظم میان پدیده‌ها و رویدادهای پیرامون خود بوده است.

از این منظر همواره کوشش شده است تا قوانین، اصول و نظریه‌های حاکم بر پدیده‌ها و رویدادها شناسایی شود. شیوه پاسخگویی به این پرسش‌ها با عنوان شناخت‌شناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد. هر پژوهشگر علاقه‌مند به روش پژوهش روزی به این پرسش آغازین خواهد رسید که اساساً روش پژوهش چیست و از کجا نشات می‌گیرد. پاسخ به این پرسش در مفهوم شناخت‌شناسی پنهان است بنابراین در این نوشتار شناخت علمی، مفهوم‌سازی و تعریف خواهد شد.

تعریف شناخت‌شناسی (معرفت‌شناسی)

«شناخت‌شناسی» یا «معرفت‌شناسی» برگردان واژه یونانی «Epistemology» است. واژه «Epistemology» از دو واژه «Episteme» به معنای «دانش و معرفت» یا (knowledge) و «Logos» به معنای «نظریه» یا (Theory) تشکیل شده است که در مجموع به معنای «نظریه شناخت» یا «Theory of knowledge» به کار می‌رود.

معرفت‌شناسی به معنای شناخت معرفت است؛ یعنی این که چگونه می‌توان به شناخت دست یافت. در دیکشنری آکسفورد معرفت‌شناسی اینگونه تعریف شده است: نظریه دانش و معرفت که اشاره به روش، اعتبار و پایه دانش دارد.

روش‌ها و منابع شناخت

منابع شناخت در طول تاریخ بشریت در چند دسته اصلی قابل تقسیم است:

  • جادوگران برای شناخت از نیروهای ماورایی استفاده می‌کردند.
  • عارفان برای شاخت و معرفت به تزکیه نفس و کشف و شهود پرداختند.
  • پیامبران برای شناخت آموزه‌های وحیانی و الهی را مطرح کردند.
  • فلاسفه بر قدرت عقلانی تمرکز کرده و خردگرایی را ایجاد نمودند.
  • اثبات‌گرایان با تکیه بر تجربه حسی روش تحقیق علمی را بنیان نهادند.
  • تفسیرگرایان کاربرد اثبات‌گرایی در مطالعات علوم انسانی را به چالش کشیدند.
  • جنبش عمل‌گرایی به مصالحه‌ای بین تفسیرگرایی و اثبات‌گرایی دست یافت.

در هر شیوه‌ای از شناخت که بدان‌ها اشاره شد پیش‌فرض‌هایی وجود دارد. برای نمونه جادوگران و ساحران معتقد هستند که عالم ماوراءالطبیعه‌ای وجود دارد که می‌توان با آن ارتباط برقرار کرد و پاسخی برای پرسش‌ها پیدا کرد.

یا عارفان معتقد هستند که ره آسمان زمین است و باید پر عشق را جنبانید. بوسیله تزکیه نفس می‌توان به درجه‌ای از شناخت و معرفت دست یافت که دیگر هیچ پرسشی بدون پاسخ نخواهد ماند.

از این پیش‌فرض‌های شناخت با عنوان «فلسفه پژوهش» یا «پارادایم پژوهش» یاد می‌شود. از آنجا که مباحث سحر و جادو خارج از دایره این بحث است دیگر به آن پرداخته نمی‌شود. همچنین مباحث دینی و عرفانی نیز نیازمند دانش تخصصی و الهی است بنابراین در ادامه تنها بر فلسفه‌های عقلانی، تجربی و تفسیری تمرکز خواهد شد.

شناخت علمی و روش پژوهش علمی

شناخت علمی با خردگرایی یا مکتب اصالت عقل (Rationalism) پدیدار شد. خردگرایی بر اساس تکیه بر اصول عقلی و منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار استوار است. این مکتب توسط رنه دکارت مطرح شد و ریشه در اندیشه‌های فیلسوفان یونان همچون افلاطون دارد.

تجربه‌گرایی یا آروین‌گرایی (Empiricism) یکی از گرایش‌های اصلی در شناخت‌شناسی و نقطهٔ مقابل خرد‌گرایی است. بر اساس این دیدگاه همه معرفت‌های بشری مستقیم یا غیرمستقیم برآمده از تجربه است. تجربه از منظر این دیدگاه نه فقط ادراک حسی بلکه دریافتهایی مانند حافظه یا گواهی دیگران را هم در بر می‌گیرد.

عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی

مقایسه مکتب اصالت عقل و پوزیتیویسم

نمی‌توان خط‌کشی دقیقی بین «اثبات‌گرایی» و تجربه‌گرایی» داشت چرا که فلسفه اثبات‌گرایانه مبتنی بر اندیشه‌های تجربه‌گرایی است. در مقام مقایسه، اثبات‌گرایی در جستجوی ماهیت دانش و تجربه‌گرایی در جستجوی منشاء دانش است.

اندیشه‌های مکتب اصالت تجربی بر تجربه حسی تاکید دارد. برخلاف اندیشه‌های پیچیده عقل گرایان، مباحث و استدلال‌های تجربه گرایان بسیار ساده است و بر «عقل سلیم» و «تجربه حسی» تاکید می‌شود. هر دو اندیشه و مکتب فکری، قوانین و نیروهای فراطبیعی را رد می‌کنند.

عقل سلیم (Common Sense) یا شعور متعارف به آن‌گونه از فهم و درک و قضاوت اشاره دارد که معمولاً از انسان‌هایی با درک و فهم متعارف انتظار می‌رود و به‌طور عادی مناقشه‌ای بر سر آن نیست. البته باید در نظر داشت که عقل سلیم نباید باعث اریبی در نظریه‌های علمی شود.

سخن پایانی

شناخت علمی یا معرفت‌شناسی علمی از این ایده شروع می شود که صدق یک گزاره جهانی، مانند یک قانون علمی، هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود. مهم نیست که یک فرضیه در گذشته چقدر موفق بوده است، زمانی که در یک موقعیت جدید به کار می رود، همیشه می تواند پیش‌بینی‌های نادرستی انجام دهد. شناخت مفهوم زیربنایی روش پژوهش علمی است که بنای همه علوم بر آن استوار است. از سوی دیگر ذخیره شناختی یا معرفتی بشر خود از روش پژوهش علمی سیراب می‌شود.

حبیبی، آرش. روش پژوهش پیشرفته. تهران: پارس‌مدیر.