رهبری هوشمند
رهبری هوشمند شیوهای برای هدایت سرمایه انسانی سازمان براساس مدیریت مشارکتی و با رویکردی مبتنی بر تفکر سیستمی به صورت اثربخش میباشد. این شیوه رهبری و هدایت سازمانی بازنمایی سبک مبادله رهبر-پیرو در عصر تحول دیجیتال و دستیابی به سازمان هوشمند است.
یکی از مواردی که باعث موفقیت یک سازمان یا جامعه میشود، تعامل میان رهبر و اعضای آن سازمان یا جامعه است. این تعامل در سایه رهبری هوشمندانه میسر است و به نوعی بر پایه تبادل نظر و برقراری ارتباط بنا شده است. در رهبری هوشمند، رهبر و افراد در موقعیتهای ضروری و خاص به یکدیگر کمک میکنند. بر اساس این شیوه رهبری، رهبر و اعضای سازمان با یکدیگر صحبت می کنند، یک موضوع خاص را مورد بررسی قرار میدهند و تا به یک نظر مشترک و اثربخش برسند.
آنچه در رهبری هوشمند به آن تاکید ویژه شده است، برقراری ارتباط و تعامل بر اساس ارزشها و فرهنگ مشارکتی است. بر همین اساس محیط اجتماعی و صنعتی کلان بر این فرآیند تاثیر میگذارند. سازمانی که از رهبران فرهمند برخوردار است وجود دارد، راهکارهای گوناگونی برای حل مشکلات در نظر گرفته می شود. هیچ فعالیتی بدون معنا و هدف در سازمان صورت نمیگیرد و سازمان با عملکرد خوبش به کارمندان انگیزه و انرژی میدهد.
تعریف رهبری هوشمند
رهبری هوشمند یک فرایدن مشارکتی است که نهتنها ویژه رهبر بلکه بوسیله پیوان نیز باید فرا گرفته و بکارگیری شود. رهبری سازمانی و هدایت یک فرایند گسترده و فراگیر است که با متغیرهای گوناگون سروکار دارد. بنابراین از طریق تفکر سیستمی باید روابط بین متغیرهای گوناگون شناسایی و پایش گردد. از این منظر الگوهای جدید رهبری مبتنی تئوری سیستمها و تفکر سیستمی است. الگوهای تازه باید به مدیران در شناسایی راهکارهای تازه برای پاسخ به چالشهای مختلف سازمانی کمک کند.
رهبری هوشمند یک تبادل نظر بین رهبر و پیروان در موقعیت ویژه است که به یاری همدیگر برای رسیدن به یک بینش مشترک و اثربخش فعالیت میکنند. این فرایند در یک سیستم و سازمان مشخص با ارزشها و فرهنگ مشارکتی روی میدهد و ابرسیستم محیط نیز بر آن اثرگذار است.
رهبری هوشمند یک تبادل نظر بین رهبر و پیروان در موقعیت خاص می باشد که به یاری همدیگر برای رسیدن به یک بینش مشترک به طور اثربخش فعالیت می کنند. این فرایند در یک سیستم و سازمان مشخص با ارزش ها و فرهنگ مشارکتی روی می دهد که محیط کلان صنعتی و اجتماعی بر آن نیز تاثیر گذار است. رهبران هوشمند با هدایت سرمایه فکری سازمان و هوشمندی منابع انسانی به مشکلات و مسائل سازمان پاسخ میدهند.
ابعاد رهبری هوشمند
براساس یک دستهبندی عمومی ابعاد مختلف هوشمندسازی رهبری عبارتند از:
- عقلانی: مبنای هدف
- هیجانی: مبنای عواطف و احساسات
- معنوی: برپایه معنا و هدفمندی
براساس یک پژوهش جهت طراحی پرسشنامه رهبری هوشمند، علاوه بر عوامل عقلایی، هیجانی و معنوی، عامل رهبری جمعی نیز شناسایی شده است.
رهبری عقلانی هوشمند (مدیریت بر مبنای هدف): مدیریت بر مبنای هدف یکی از ابعاد اساسی است که از طریق آن مدیران سطوح بالا و پایین به طور مشترص هدفهای سازمان را مشخص میسازند. این عامل حدود، مسئولیتها و وظایف هر فرد را با در نظر گرفتن نتایج مورد انتظار تعیین میکنند. همچنین تمامی این عوامل را برای ارزیابی عملکرد شغلی کارکنان به کار میبرند.
رهبری هیجانی (مدیریت بر مبنای نواطف و احساسات): بعد هیجانی عبارت است از مدیریت بر مبنای عواطف و احساسات و هیجانات به طوری که رهبر باید به همه ابعادوجودی انسان توجه کند و انسان را قلب سازمان و هسته اصلی سازمان در نظر بگیرد.
رهبری معنوی (مدیریت بر مبنای هدف): رهبری معنوی، کارهای نامفهوم و بیمبنا تبدیل به کارهای با معنا و هدفمند میگردد به گونهای که به کارکنان نیرو و انرژی میبخشد. این شیوه رهبری از فرسودگی شغلی و بیهودگی جلوگیری میکند.
سخن پایانی
یکی از تئوریهای مدیریت در زمینه رهبری و هدایت سازمانی که بهتازگی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته، هوشمندسازی رهبری است. رهبری هوشمند سبب گستردهتر شدن حوزه نفوذ رهبران از افراد به تیم و از تیم به سازمانها و جامعه میشود. رهبری هوشمند باید به افراد در جهت توسعه جامع خودشان بهعنوان یک موجود زنده کمک کند و همچنین کارکنان را در جهت رسیدن به تیمهای خودگردان حمایت کند.
از مهمترین مسائلی که در رهبری هوشمند به آن تاکید می شود، مدیریت سازمان بر اساس هدف مشخص است. بر همین اساس مدیران سازمانی در هر جایگاهی که باشند، بالا یا پایین، اهداف مشترکی را برای سازمان ترسیم می کنند و با مشخص کردن حدود وظایف کارمندان و انتظارات و معیار ها برای تحقق اهداف سازمان تلاش می کنند.
یک رهبر هوشمند باید به احساسات و عواطف کارمندان توجه کند. اهمیت به احساسات و عواطف کارمندان لازم به نظر می رسد چرا که کارمندان قلب و سرمایه اصلی سازمان هستند. سازمانی که بر اساس رهبری هوشمند اداره می شود، همه ی تلاش خود را برای ایجاد انگیزه و نیرو به کارمندان انجام می دهد. در این گونه سازمان ها هیچ فعالیتی بدون معنا و هدف صورت نمی گیرد. فعالیت های درون سازمانی هرگز به فرسودگی و نارضایتی شغلی منجر نمی شود.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت | ۲۱ مهر ۰۱