شرکت دانشبنیان
شرکت دانشبنیان، شرکت یا موسسه خصوصی و یا تعاونی است که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان تشکیل میشود.
سرمایه گذاری در طرحها و شرکتهای دانش بنیان عامل مهمی در موفقیت اقتصاد دانش بنیان است. در ساختار اقتصاد دانش بنیان بخش قابل توجهی از سرمایه گذاریها میبایست به بخشهای فناورانه و ایجاد زیرساختهای آن سوق یابد. سرمایه گذاری در این زمینه لزوم صرف نظر از مصارف و هزینه کردهای جاری را میطلبد و میبایست دولت و بخش خصوصی در صورت محدودیت منابع از هزینههای جاری خود کاسته و در طرحها و شرکتهای دانش بنیان سرمایه گذاری نمایند.
معادل لاتین شرکت دانشبنیان Knowledge enterprise یا knowledge-intensive company میباشد. این نوع شرکتها در دسته شرکتهای کوچک و متوسط قرار میگیرند که در ایران در پارک علم و فناوری دانشگاهها فعالیت دارند. انواع استارتاپ، اسپین آف و شرکتهای فینتک شباهت زیادی به این نوع شرکت دارند. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به معرفی شرکتهای دانشبنیان پرداخته شده است.
اهمیت شرکت دانشبنیان
از منظر تعریف، اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که مستقیما بر مبنای تولید، توزیع و مصرف دانش و فناوری قرار گرفته باشد. برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان، صرف تولید و توزیع اطلاعات و پرداختن به آموزش و پژوهش کافی نیست. نکته مهم به کارگیری آنها در استفاده از منابع اقتصادی به صورت مستمر و پایدار است. به دیگر سخن، کاربردی کردن دانش و استفادهی مؤثرتر از آن در گسترش ظرفیتها و ارتقای درجهی بهرهبرداری از منابع است که تحقق یک اقتصاد دانشبنیان را ممکن میسازد. نقش شرکتهای دانشبنیان در این زمینه قابل تعریف است.
توسعه و بالندگی شرکتهای دانشبنیان موجب تحول در عرصه علم و دانش و کشف یافتهها و نتایج جدید اقتصادی میشود. این یافتهها میتواند در اجرای اصول اقتصاد دانشی مورد استفاده قرار گیرد. سرعت بالای رشد و تکامل دانش بشر باعث شده است تا نه تنها اطلاعات و ابزارهای علمی روزبه روز تغییر نماید بلکه، گاها قوانین و فرضیات علمی و نیز تغییر مییابند. از این رو افراد هر جامعه نیز باید متناسب با سرعت تغییرات و تکامل علمی، سطح علمی خود را بالا ببرند تا در ایجاد زیرساختهای اقتصاد دانش بنیان نقش پررنگتری ایفا کنند.
اکنون ارتباطات به عنوان عامل اصلی اشاعه و توسعه علم و دانش نقش پررنگتری را در توسعه ایفا میکند. از اینرو یکی از ملزومات توسعه اقتصاد دانش بنیان دسترسی آسان و کم هزینه آن جامعه به ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات است. تا در انتقال و آموزش دانش و فناوری با سرعت بالایی عمل کند. هرچه زیرساختهای ICT قوی تر باشد به همان میزان مرزهای اشاعه علم و فناوری در هم شکسته و دسترسی به انواع دانشها در جامعه فراهم میگردد.
عوامل پیدایش شرکتهای دانشبنیان
جهانی شدن، زیر ساختهای قابل اطمینان، فرهنگ جامعه و قانونزدایی را میتوان از مهمترین شرایط ظهور شرکتهای دانش بنیان دانست. جهانی شدن کمک میکند تا شرکتها نگاه خود را وسعت ببخشند و از تجربیات موفق و ناموفق بینالمللی درس بگیرد. دانش یک داشته بشری است و نمیتوان آن را به مرزهای جغرافیایی محدود کرد. پس چه بهتر که نگاه شرکتها جهانی و متعاقبا دانش بنیان تر شود. در این مسیر ظرفیتها و فرصتهای جدیدی نمایان میشوند.
زیرساختها، از دیگر شرایط تاثیرگذار محیطی بر بروز شرکتهای دانش بنیان هستند. امکان بالفعل کردن توان بالقوه و ایجاد پتانسیلهای منطقهای از مزایای زیرساختهای خوب است. زیرساختها از خطوط ساده اینترنت و حمل و نقل گرفته تا دانشگاهها و مراکز پژوهشی و فناوری یک منطقه همه در بروز شرکتهای دانش بنیان موثرند.
فرهنگ یک جامعه بدیهیترین عامل تاثیرگذار است. برای بروز یک نقش آفرین اقتصادی (شرکتهای دانش بنیان) باید به فضایی بالاتر از اقتصاد یعنی جامعه نیز رجوع کرد. در یک مقایسه ساده اجتماعی میتوان نتیجه گرفت که فرهنگ جوامع مختلف بر نرخ ظهور شرکتهای دانش بنیان تاثیر شگرفی دارد. کافی است دو کشور همسایه یعنی مغولستان با چین مقایسه شود. رشد شرکتهای دانش بنیان در چین تنها مدیون برنامهریزی دقیق اقتصادی مدیران سیاسی کشور نیست. بلکه فرهنگ چین نیز مانند موتوری این برنامهها را جلو میبرد.
قانون زدایی یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر بروز و ظهور شرکتهای دانش بنیان است. قانون زدایی یعنی بهینه نمودن قوانین در راستای تشویق و ترغیب فعالیتهای اقتصادی و تجاری شرکتها به سمت و سوی دانش بنیان بودن. ایجاد محیطی امن، سالم و رقابتی میتواند از مزایای قوانین خوب برای شرکتهای دانش بنیان باشد. همچنین جذب حمایتهای متعدد تنها در یک بستر قانونی پیشرفته و بهینه امکان پذیر خواهد بود.
اهداف شرکتهای دانشبنیان
اهداف شرکتهای دانش بنیان را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
- جذب و تبدیل ایدهها به محصول و مشاغل پایدار
- همافزایی علم و ثروت (تجاریسازی علم و دانش)
- تجاریسازی یافتههای پژوهشی و تحقیقاتی
- توانمندسازی دانشآموختگان به منظور ورود به فضای کسبوکار
- حمایت، هدایت و سمتدهی در جهت نوآوریها و تولید فناوریهای برتر
- ایجاد زمینه برای بهکارگیری هرچه بیشتر توانمندیهای دانشگاهها و واحدهای پژوهشی در جامعه
- ترغیب دانشگاهها و واحدهای پژوهشی برای فعالیتهای بیشتر در رفع نیازهای جامعه
- ترویج فرهنگ تجاریسازی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی
- تشویق بنگاههای اقتصادی و دستگاههای اجرایی به بهرهگیری از یافتههای پژوهشی
- بکارگیری فناوریهای شکل یافته در مراکز پژوهشی
- ارتقای فرهنگ عمومی کارآفرینی
با توجه به تعریف و کارکردهای شرکتهای دانشبنیان، این شرکتها، به عنوان بنگاههای اقتصاد دانشبنیان، نقش محوری در ساختار این نوع اقتصاد ایفا مینماید. شرکت دانشبنیان با توجه به ویژگیهای خود و پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی برای روبهرو شدن با شرایط جدید بازار جهانی را دارا هستند. همچنین توزیع عادلانهتر ثروت، بر اساس شایستهسالاری در چنین شرکتهایی، تاثیر زیادی در عدالت اقتصادی دارد. از سوی دیگر، با توجه به توانمندتر بودن این شرکتها، در مقایسه با شرکتهای سنتی، سبب افزایش بهرهوری و کارآمدی شرکتهای دولتی واگذارشده خواهد شد.
زمینههای فعالیت شرکتهای دانشبنیان
زمینههای فعالیت شرکتهای دانشبنیان را میتوان به صورت زیر برشمرد:
- انجام پژوهشهای کاربردی و توسعهای
- ارایه خدمات تخصصی و مشاورهای (خدمات علمی، تحقیقاتی و فنی)
- تولید محصولات با فناوری نوین (توسعه فناوری)
- انجام خدمات نظارتی بر پروژههای پژوهشی، اجرایی و مشاورهای
- ارایهی خدمات توسعهی کارآفرینی
- ایجاد مراکز رشد و خدمات ایجاد و توسعهی کسبوکار
- ارایهی خدمات توسعهی محصول جدید
- ارایهی خدمات ایجاد و توسعهی خوشههای کسبوکار
- تشخیص فرصتهای کارآفرینی
- انجام خدمات توسعهی فناوری
- انجام خدمات ورود کسبوکارها به بازار بینالملل و جهانی کردن آنها
- برنامهریزی و اجرای طرحهای توسعهی کارآفرینی در سطوح ملی، منطقهای و محلی
بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست. هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت میکنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم میتوانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی میدانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید.
ارزیابی عملکرد شرکتهای دانشی
موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است. از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد. همچنین ارزیابی عملکرد، موضوعی اصلی در تمامی تجزیه و تحلیلهای سازمانی است. تصور سازمانی که شامل ارزیابی و اندازهگیری عملکرد نباشد، مشکل است. ارزیابی و اندازهگیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب میشود. در واقع ارزیابی عملکرد بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است.
ارزیابی و اندازهگیری عملکرد شرکت دانشبنیان بازخورد لازم را در موارد زیر ارائه میکند:
۱- با پیگیری میزان پیشرفت در جهت اهداف تعیین شده مشخص میشود: آیا سیاستهای تدوین شده به صورت موفقیتآمیزی به اجرا در آمدهاند؟
۲- با اندازهگیری نتایج مورد انتظار سازمانی و همچنین ارزیابی و اندازهگیری و رضایت کارکنان و مشتریها مشخص میشود: آیا سیاستها به طور صحیح تدوین شدهاند؟
۳- ارزیابی عملکرد امکان شناسایی زمینههایی که مدیریت باید توجه بیشتری به آنها بنماید را میسر میسازد. همچنین به شناسایی فرصتها و محدودیتها کمک میکند.
۴- ارزیابی عملکرد باعث ایجاد اطلاعات برای مدیران در تصمیمگیریهای مدیریتی خواهد بود. چرا که بخش زیادی از اطلاعات لازم برای تصمیمگیریهای مدیریتی از طریق اندازهگیری و ارزیابی سیستم عملکرد و ارزیابی سیستم عملکرد فراهم میآید.
سخن پایانی
در اقتصاد دانشبنیان جهان معاصر شرکتهای دانشمحور نقشی اساسی در حیات و موفقیت جامعه ایفا میکنند. یک شرکت دانشبنیان با هدف پاسخ به نیازهای جامعه براساس راهکارهای نوآورانه و مبتنی بر دانش شکل میگیرد. هر تلاشی که به منظور دستیابی به موفقیت صورت میگیرد باید دارای چارچوبی باشد و بهبود عملکرد سازمانی باید بر آگهی فرآیندی باشد که «چرخه عملکرد» نامیده میشود. هر برنامه بهبود عملکرد سازمانی باید از اندازهگیری عملکرد و بعدارزیابی عملکرد شروع نماید.
علاوه بر این، استراتژی عدم تمرکز فعالیتهای تولیدی در چند شرکت بزرگ دولتی، مانع از تحریم آسان محصولات یا مواد اولیهی شرکتها میگردد. با توجه به این که یکی از عوامل اساسی رشد تولید سرانهی ملی، اقتصاد دانشبنیان و بنگاههای اقتصادی دانشبنیان است، یکی از راهکارهای اساسی خودکفایی پایدار در محصولات استراتژیک، ارتقای فناوری و افزایش بهرهوری عوامل تولید از طریق دانشبنیان نمودن اقتصاد و توسعهی شرکتهای دانشبنیان است.
یکی از اساسیترین زیرساختهای اقتصاد دانشبنیان و پیشنیاز تحقق استراتژی شرکتهای دانشبنیان، سرمایه انسانی خلاق، نوآور و دانشی است. با توجه به ترکیب جمعیتی کشور ایران و جمعیت بالای جوانان تحصیلکرده و نیروی انسانی به عنوان بزرگترین و باارزشترین سرمایهی کشور، باید مورد توجه قرار گیرد. به این ترتیب، با توانمند نمودن و تشویق و زمینهسازی فعالیت آنان در قالب شرکتهای دانشبنیان، کشور توان رویارویی با هر گونه تهدید و تحریم اقتصادی را خواهد داشت.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت , صنایع و شرکتها | ۲۴ فروردین ۰۰