قابلیتهای استراتژیک
قابلیتهای استراتژیک (Strategic capabilities) شامل منابع و شایستگیهای محوری یک سازمان یا کسبوکار برای رقابت در بازار یا صنعت است. تمرکز بر قابلیتهای پویای سازمان با رویکردی بلندمدت در نهایت مزایایی استراتژیک برای سازمان به همراه خواهد داشت.
شکلگیری مفهوم مدرن استراتژی مربوط به زمانی است که عمده بازارها وضعیت بالغ و قابل پیش بینی داشتند. یعنی دگرگونیهای کمی در مولفههای مختلف مانند عرضه و تقاضا، نیازمندیهای مشتریان،تکنولوژی و شیوه رقابت اتفاق میافتاد. در این شرایط ساختار اغلب بازارها و الگوی رقابت میان شرکتهای موجود در آنها طوری شکل گرفته بود که معمولا تک تک بازیگران، قدرت چندانی برای تغییر ویژگیهای حاکم بر آن را نداشتند و بسیار بیش از آنکه بتوانند بر محیط تاثیر بگذارند، محکوم به تبعیت از آن بودند.
آنها تنها با بکارگیری تمهیدات رقابتی مانند کاهش قیمت، افزایش تمایز و نوآوری، تمرکز بر بازارهای گوشهای و افزایش قابلیتهای رقابتی میتوانستند برتری بنگاه خود را بر رقبایشان رقم بزند، طبیعتا در چنین شرایطی، تعدادی شایستگی مدیریتی مشخص میتوانست برای موفقیت همه شرکتها مفید باشد و آن سازمانی که بیشتر از بقیه از آنها برخوردار بود، میتوانست استراتژیهای کارامدی و موثری را طرح ریزی و اجرا کند. اما افزایش تواتر دگرگونیهای محیطی، قابلیت پیش بینی آینده را کم کرده و امکان تاثیر گذاری بر محیط را برای شرکتها به وجود آورد. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله قابلیتهای استراتژیک سازمان تشریح شده است.
تعریف قابلیتهای استراتژیک
قابلیتهای استراتژیکی که زیر بنای استراتژی سازمان هستند، اغلب مزیت رقابتی پایدار را تأمین میکنند. قابلیت استراتژیک آن چیزی است که یک واحد کسبوکار آن را به خوبی انجام میدهد، مانند برنامه مدیریت ارتباط با مشتری، تولید یا ترویج، و برای آن کسبوکار، اهمیت استراتژیک دارد. این قابلیت معمولاً بر پایه دانش با فرآیند است. یک دارایی استراتژیک یک منبع است، نظیر نام یک برند یا پایگاه مستقر مشتری که در ارتباط قدرتمندی با رقبا است. برای فرموله کردن استراتژی باید به هزینهها و امکان پذیری تولید یا حفظ داراییها یا قابلیت هایی را که مبنایی برای مزیت رقابتی پایدار خواهند بود توجه شود.
داراییها و قابلیتها میتوانند طیف وسیعی از ساختمانها و مکانها تا کارشناسان تحقیق و توسعه و نمادی مانند میشلین من را شامل شوند. اگر چه دستیابی به یک دارایی یا قابلیت قدرتمند بسیار سخت است، اما میتواند امتیازی قابل ملاحظه و بادوام را حاصل کند. در این صورت ارتقای قابلیتهای بازاریابی نیز میسر خواهد بود. برای سنجش این مقوله پرسشنامه قابلیتهای استراتژیک را دانلود کنید.
تغییرات سریع تکنولوژی، پدیدار شدن بازارهای جوان و نابالغ و ازهم گسیختگی هائی که در روندهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی مرتبا اتقاق میاقتد فرصتها و تهدیدهای جدیدی را فراروی بنگاهها قرار میدهد که گونههای سنتی استراتژی در بهره گیری از آنها ناکارمدند و امروزه متناسب با این فضای جدید، گونههای نوینی از استراتژیها شکل گرفته اند که ماهیتا با استراتژیهای سنتی متفاوتند و طبیعتا به انواع دیگری از شایستگیهای مدیریتی نیازمندند.
انواع قابلیتهای استراتژیک
میزان پیشبینیپذیری بازار و قابلیت شکلدهی آن، دو مولفه اساسی برای تفکیک محیطهای کسبوکار مختلف از یکدیگر هستند. چهارگونه استراتژی متفاوت به وجود خواهد آمد که بایکدیگر تفاوت اساسی خواهند داشت. ماهیت این چهارگونه از استراتژی آنقدر با یکدیگر متفاوت است که شایستگیهای مدیریتی لازم برای هر یک نیز با دیگری فرق دارد و اگر هیات مدیره سازمانها نتوانند این شایستگیها را متناسب با نوع استراتژی، برای بنگاهشان فراهم کنند، نمی توانند از مزیتهای یک نظام مدیریت استراتژیک بهره مند گردند. در ادامه با یاداوری گونههای مختلف استراتژی، قابلیتها و شایستگیهای مدیریتی متناسب با هر یک را تشریح کنیم.
استراتژیهای سنتی
اگر فضای کسب و کار پایدار و پیش بینی پذیر باشد، یعنی قواعد و مولفههای بازار به سرعت تغییر نکند، ضمن آنکه بنگاههای موجود در آن محکوم به تبعیت از آن باشند و امکانی برای تغییرشان متصور نباشد، نوع استراتژی موثر در این محیط، گونه “سنتی” خواهد بود. مانند محیط کسب و کار در صنعت فولاد یا بازار صنعت خودرو قبل از بوجود آمدن خودروهای هوشمند جدید.
این محیط پایدار است پس باید تمرکز استراتژیک بر دقت تحلیل و توان اجرای یک برنامه کاملا مشخص و جزئی شده، زمان دار و کم تغییر باشد، پس مدیرانی که در این فضا، استراتژیها را تدوین و اجرا میکنند باید از قدرت تفکر و تحلیل گری چارچوب مند برخوردار باشند، ویژگیهای محیطی برای آنها تا حدود زیادی آشکار است پس قابلیت ممتاز آنها در این خواهد بود که بتوانند آن را به خوبی به زبان سازمان ترجمه کنند و تعهد کارکنان را به اجرای دقیق و مطلق آن جلب نمایند.
ذهن اقتصادی، آنها را از گام برداشتن در فضای عدم قطعیت باز میدارد و تمرکزشان را بر بهره گیری حداکثری از منابع قرار میدهد. در این شیوه همسوئی کامل میان تمام مولفههای سازمان با استراتژی، کلید اصلی موفقیت است، استراتژیها معمولا بلند مدت تر وضع میشوند کمتر تغییر میکنند. پس مدیران باید جزئی نگر و متمرکز باشند و توان برنامه ریزی خود را گسترش دهند.
استراتژیهای سازگاری
امروزه بسیاری از بازارها دیگر چندان قابل پیش بینی نیستند، ویژگیهای محصولات و خدمات، شیوه رقابت، تکنولوژی و روندهای اجتماعی تاثیر گذار بر آنها مدام تغییر میکند اما نوع محیط کسب و کار به گونهای است که یک بنگاه به تنهائی نمی تواند بر قواعد محیط تاثیر بگذارد و پس منطقا گونه مناسب استراتژی در چنین شرایطی آن است که قابلیت منطبق شدن سریع با این تغییرات را در سازمان ایجاد کند. کارامدی در بهره گیری از فرصتها در این فضا در آن است که مدیران از شایستگی تحلیل سریع تغییرات برخوردار باشند، برخلاف گونه سنتی آنها باید بتوانند توان واکنش سریع به دگرگونیهای محیطی را در سازمان ایجاد کنند یعنی ساختار سازمانی، فرایندها و سبک رهبری را منعطف طرح ریزی نمایند تا قابلیت تغییر دائمی در آنها فراهم باشد.
شایستگیهای گونه انطباق پذیر میطلبد که مدیران بتوانند چند سناریو را هم زمان پیش ببرند، فرصتها را سریع تشخیص بدهند و تحلیل کنند و دیدگاه بسیار بازی نسبت به تغییر در رویکردها بر مبنای سعی و خطا داشته باشند ویژگی هائی که ماهیتا با گونه استراتژی سنتی متفاوت است. در اینجا تمرکز چندانی بر برنامه ریزی دقیق وجود ندارد بلکه بر تکامل و یادگیری تدریجی تاکید میشود. مدیران باید بتوانند سرعت خلق ارزشهای جدید در محصولات و خدمات را بالابرند.
استراتژیهای بلندپروازانه
گونه راهبردهای بلند پروازانه مربوط به فرصت های محیطهای کسب و کار است. یعنی جائی که آن محیط مرتبا تغییر میکند و البته این تغییرات قابل پیش بینی است. محیط فرصتهای جدیدی را برای کارافرینان خلاق فراهم میکند. ضمن آنکه آنقدر نابالغ است و قواعد آن به صورت متصلب شکل نگرفته اند که با خلاقیت و ابتکار میتوان آنها را تغییر داد و بر محیط اثر گذاشت. این نوع بازارها اگرچه اندک هستند اما بهشتی برای کارافرینان نوآور به شمار میروند. پس قابلیتهای استراتژیک (مانند استراتژی اقیانوس آبی) عمدتا در راستای خلاقیت و نوآوری و تفکر بیرون از جعبه است.
پرواز (شِلِه خَیِه) آن هنگام که شبانی میکرد را باید به خاطر سپرد. توان تصمیمگیری و اجرای سریع خصوصیت متمایز مدیران در این فضا است چون ضرورت موفقیت در این گونه استراتژی میطلبد که بنگاه “اولین” باشد. برای اینکه ویژگیهای نوآوری و سرعت در تصمیم گیری با هم جمع گردند، مدیران باید از بینتشهای ممتازی که در اثر تجارب گذشته به وجود آمده است برخوردار گردند. پس در این مدل، مدیریت دانش سازمانی به عنوان یک ضرورت مطرح خواهد بود. ضمن آنکه قدرت نقادی تصمیمات و اعتماد به نقس در طرح ریزی نوآوری باید به عنوان یک شایستگی ممتاز در مدیرانی که با این فضا مواجهند نهادینه گردد.
استراتژیهای شکل دهی بازار
در فضای کسب و کار پرتلاطم و نابابغ اما غیرقابل پیش بینی، جائی که قواعد بازار هنوز مشخص نشده است. هنوز امکان نوآوری برای شکل دهی بازار وجود دارد، گونه استراتژیهای شکل دهی بازار به کار خواهد آمد. در این فضا برخلاف محیط بلند پروازانه، ریسک غیر قابل پیش بینی بودن وجود دارد که باید در سازمان متعادل شود. پس قابلیت تحلیل ریسک و همزمان با آن، کاهش آن با انتقالشان به حلقههای دیگر اکوسیستم، شایستگی است که رهبران سازمانی باید از آن برخوردار باشند. یعنی هم بتوانند از هم افزائی دیگر بنگاهها استفاده کنند و هم برای آنها فرصت ایجاد نمایند.
ریسکهای این محیط که فراوانند از جمله آنها ریسکهای مثبت و منفی است، باید حساب شده برخورد شود پس توان طرح ریزی و مدیریت سناریو در این فضا نیز بسیار پر کاربرد خواهد بود که البته به دلیل غیر قابل پیش بینی بودن باید توان تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت را هم به آنها افزود. کسب و کار در این محیط به شدت به اعتماد متقابل میان سازمان و ذی نفعانش وابسته است پس برخورداری از توان تاثیر گذاری بالا بر ذی نفعان از مشخصههای ضروری این فضا خواهد بود.
استراتژی بازسازی
در فضای کسب و کار سخت و راکد، جائی که رشد تقاضا کم است و رقابُت دشوار شرایط بسیار سخت است. جائی که فرصتهای محیطی از تهدیداتش کمتر است راهکار بازسازی باید در دستور کار قرار گیرد. از طریق بازسازی شاید بتوان واکنش سریع برای بازسازی قابلیتهای سازمان انجام داد. از منابع به صورت بسیار اقتصادی استفاده کرد و سپس بازی را به سمت رشد چرخاند.
در این حالت شایستگی هائی از جمله پایائی منظور از پایایی، توان واکنشی سریع و شایستگی اولویت بندی اهداف و بهره گیری از منابع ممتاز مینماید. قابلیت تصمیمگیری و پابرجائی در شرایط سخت است. در شرایط سخت و رکورد پابرجائی و حفظ سازمان اولین اولویت است پس تمرکز منابع در این حالت مهم ترین نقش استراتژیک را ایفا خواهد کرد.
سخن پایانی
قابلیتهای استراتژیک اهرمی کلیدی و توانمند برای کسبوکارها و سازمانهای گوناگون است. پرسش آن است که آیا میتوان از این شایستگیها و قابلیتهای استراتژیک برخوردار گردید؟ تحقیق گروه مشاوران بوستون نشان داد با استفاده از روشهای یادگیری سازمانی میتوان همه این قابلیتها را در سازمان توسعه داد. اما درجات دشواری آنها برای فراگیری و تبدیل شدن به فرهنگ سازمانی متفاوت است. قابلیتهای مرتبط با حوزه استراتژیک سنتی و بازسازی را میتوان به سرعت یادگرفت اما گونههای استراتژیک شکل دهی و بلندپروازانه دشوار است.
دشواری در یادگیری آنها به معنی سخت بودن تصمیم گیری در این شرایط است که هرچه عدم قطعیتها بیشتر باشد توان تجزیه و تحلیل دقیق و کافی کاهش مییابد. در محیط شکل پذیر، پیش بینی نتیجه اقدامات سخت است و باید سناریوهای متعددی را به کار گرفت در حالی که در فضای سنتی امکان ایجاد همسوئی میان فرایندهای استاندارد و اهداف استراتژیک آسان تر است و اگر این طرح ریزی درست انجام شده باشد میتوان تا حدود زیادی از نتیجه بخش بودن اقدامات استراتژیک اطمینان داشت.
با تقدیر از حسین نوری به فرماندهی نسیبه فرجی
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت , مدیریت استراتژیک | ۲۲ بهمن ۰۱