انعطافپذیری استراتژیک

انعطافپذیری استراتژیک (Strategic flexibility) میزان توانایی سازمان در شناسایی تغییرات مهم و آنی محیطی و سرعت تطبیق با تغییرات است. در این تعریف، منظور از تغییرات، آن دسته از وقایع محیط سازمان میباشد که بر روی عملکرد سازمان تأثیر شگرف دارند. انعطافپذیری راهبردی از طریق کاهش وابستگی سازمان به یک سری منابع و سرمایههای خاص خود صورت میگیرد. هر چه سازمان بتواند منابع و برنامههای جایگزین بیشتری داشته باشد نسبت به محیط خود انعطاف بیشتری خواهد داشت.
میزان انعطاف پذیری سازمان، اغلب به عنوان یک اولویت رقابتی، در کنار هزینه، کیفیت و نوآوری تفسیر میشود. همان طور که هزینه پایین و کیفیت بالا، از نیازهای ورود به یک بازار هستند، انعطاف پذیری را میتوان کلید نهایی ایجاد قابلیتهای رقابتی سازمان دانست. عدم قطعیت محیط برای بسیاری از سازمانها تهدیدی جدی است. با این وجود سازمانهای با انعطافپذیری بالا میتوانند این تهدید را تبدیل به فرصت نموده و از آن استفاده نمایند.
با توجه به افزایش پویایی و تغییرات محیطی، موضوع انعطاف پذیری جایگاه مهمتری در بحثهای سازمانی کسب نموده است. همواره در پژوهشهای صورت گرفته به این اشاره شده است که نقش منابع کلیدی سازمان برای ایجاد انعطافپذیری استراتژیک بسیار مهم و حیاتی است. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به تشریح انعطافپذیری استراتژیک پرداخته شده است.
تعریف انعطافپذیری استراتژیک
انعطافپذیری استراتژیک از استفاده انطباقی منابع و پیکره بندی مجدد فرآیندها حمایت میکند و توانایی لازم برای پاسخ سریع به تغییرات محیط را دارد. انعطاف پذیری راهبردی منابع را بهصورت منعطف به توسعه، تولید، فروش و توزیع محصولات اختصاص میدهد. این رویکرد از طراحی ماژولار و منعطف محصولات، تولید دامنه وسیعی از محصولات مختلف، بازاریابی خطوط محصولات مختلف و تعریف مجدد راهبردهای تولید حمایت میکند.
انعطاف پذیری را به عنوان شاخص ارتباط دهنده بین سیستم و محیط خارجی اش برای جذب عدم قطعیت، درجه پویایی سیستم و همچنین بهعنوان توانایی تغییر و سازگاری میتوان در نظر گرفت. همچنین انعطافپذیری استراتژیک را میتوان بهعنوان توانایی شرکت برای تغییر موقعیت خود در بازار توسط تغییر برنامههای خود و یا کنارگذاشتن راهبردهای فعلی شرکت تعریف کرد. پژوهشگران مدیریت استراتژیک این گونه استدلال میکنند که مهمترین مشخصهای که شرکتها برای بررسی فضای رقابتی نیاز دارند، انعطاف پذیری راهبردی است.
انعطافپذیری استراتژیک را به عنوان توانایی شرکت برای پیشبینی و پذیرش سریع تغییرات محیط و درنهایت کسب مزیت رقابتی تعریف میکنند. انعطافپذیری راهبردی، توانایی شرکت جهت ساخت مجدد خود از درون و همچنین روابط شرکت با محیط بیرونی است. براساس این تعریف، انعطاف پذیری راهبردی مفهومی شامل موقعیتهای بیرونی و درونی میشود. بنابراین، شرکت هایی که به دنبال کسب انعطاف پذیری راهبردی هستند. در این راستا باید عوامل مرتبط با محیط سازمانی را مورد بررسی قرار دهند.
اهمیت انعطافپذیری استراتژی و اجرای آن
پیتر دراکر معتقد است برنامه فقط حاکی از حسن نیت شما برای دنبال کردن مجموعهای از هدفهای مطلوب است، مگر اینکه آن را بلافاصله به کار و تلاش زیاد تبدیل کنید. این عبارت و انبوهی از سخنان مشابه، منعکسکننده دیدگاهی مشترک از اجرای استراتژی است که از خود استراتژی متمایز است، دشوارتر از تعریف استراتژی تست. به همین دلیل برای موفقیت امری اساسیتر محسوب میشود. مسلماً شالوده این موفقیت ویژگیهای غیرقابلانکاری از قبیل سختکوشی، انضباط، استقامت، اتحاد و تمرکز است. اما چنین دید ساده انگارانهای به مقوله «اجرا» میتواند گمراه کننده باشد و تأثیر واقعی آن را کاهش دهد.
با توجه به شرایط رقابتی، شرکتها برای ادامه حیات و دستیابی به جایگاه بهتر در مقایسه با سایر شرکتها در جهت بهبود عملکرد خود تلاش میکنند. شرکتها برای پذیرش شرایط پیشبینی نشده و تغییر سریع محیط باید به طور استراتژیکی منعطف شوند. شرکتها به دنبال بهینه سازی فرآیندهای کسبوکار خود جهت بهبود عملکرد باشند. عامل کلیدی انعطافپذیری استراتژیک میباشد که تعیینکننده مقصد نهایی سازمان است.
برنامههای عملیاتی و نمودار گانت تا حدودی میتوانند دقت و صحت برنامه موردنظر را بررسی نمایند. اما باید توجه داشت که پیچیدگی بیش از، میتواند فعالیت اجرایی جدی و عمقی را بهاندازه شکستهایی که مشخص کننده تاکتیک هستند، تضعیف کند. در بدترین حالت، تلاشهای شرکت میتواند به هدفی ضمنی یا عرف فرهنگی تبدیل شود. قصد استراتژیک اصلی را میتوان در سلسلهای از جزئیات و فعالیتهای بیمورد از دست داد. فعالیت اجرایی مستلزم بصیرت کافی بر جنبههای حیاتی یک چالش و یا تمرکز بر چیزهایی است که راه را برای سایر فعالیتهای حیاتی باز میکند.
سخن پایانی
انعطافپذیری استراتژیک بصورت میزان تطبیق و تغییر اهداف با حمایت دانش و منابع ارزشمند تعریف شده است. به گونهای که بتوان به سرعت نسبت به تغییرات واکنش نشان داد. در این دیدگاه منابع نقش بسیار مهمی ایفا مینمایند تا سازمان بوسیله آنها آسیب کمتری ببیند. همچنین با سرعت بیشتری بتواند به تغییرات پیشبینی نشده محیطی واکنش نشان دهد. تفکر استراتژیک سازمان باید با پایش دائمی محیط جهت بهبود مستمر سازمانی همراه شود.
انعطافپذیری استراتژیک برای هر سازمانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این موضوع بویژه برای سازمانهایی که در محیطهای پویا فعالیت میکنند از اهمیت بیشتری برخوردار است. توانایی سازمان در تعامل پویا با محیط از رهگذر استراتژیهای منعطف قابل حصول است. استراتژی خطوط اصلی حرکت سازمان در بلندمدت را تعیین میکند اما باید بخاطر داشت تعریف بلندمدت تغییر کرده است. باید به موازات پایش محیطی تغییراتی خرد و کلان در اجرای استراتژیهای سازمان ایجاد کرد.
اما به منظور مواجهه با این عدم اطمینان محیطی باید از یکسو استراتژیهای سازمان به گونهای طراحی شود که انعطافپذیری مناسب را برای موارد احتمالی داشته باشد. از سوی دیگر دارای قدرت واکنش سریع در قبال محیط باشد. لذا میتوان اثربخشی استراتژیهای سازمان را به نوعی در قدرت آنها در این دو مفهوم دانست. اما مساله دیگر این است که استراتژیهای سازمان باید در عین این انعطاف پذیری، مشخص و هدایت کننده سازمان باشد. باید این دو مساله را در کنار هم در اثربخشی استراتژیهای سازمان موثر دانست.

نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت , مدیریت استراتژیک | 01 اردیبهشت 00