تفکر استراتژیک

تفکر استراتژیک (Strategic thinking) به عنوان فرایند ذهنی و روانی مدیریت سازمان برای ترسیم اهداف بلندمدت تعریف میشود. مدیران و هیات مدیره سازمان، همواره با واژههای «مبهم» و «چندمعنای» ادبیات مدیریتی مواجه بوده اند. تبیین این واژهها میتواند در شناخت و بهرهگیری بهتراز مباحث نظری سودمند باشد.
استراتژی یکی از این زمینه هاست که با واژه هایی همچون برنامهریزی استراتژیک، مدیریت استراتژیک، تفکر استراتژیک و… انباشته شده است. هریک از این واژهها خود گرفتار چند تعبیری و چند گونه نگری است. مایکل کازامانو و کنستانینوس مارکیدس در مقدمه کتاب خود مینویسند: «فقدان یک تعریف همه پذیر، زمینه را برای هجوم تعابیر جذاب و عبارات باب روز گشوده است و این امر بر ابهام ما در مورد اینکه استراتژی سازمان چیست و یا چه باید باشد میافزاید».
مدیریت استراتژیک همیشه نیازمند الگویی برای اندیشه است که بتواند براساس چشمانداز سازمان به ترسیم اهدافی بلندمدت بپردازد. در این مقاله کوشش شدده است تا رویکردهای نوین استراتژی مانند «تفکر استراتژیک» بررسی شود. در این بررسی ضرورت تفکر استراتژیک و مزیتهای آن، ماهیت و کارکرد آن تشریح میشود. منظور اصلی مقاله تنها تبیین این رویکرد مهم مدیریتی نیست. آنچه امید داریم در انتهای مقاله حاصل شود شکلگیری مجموعهای از مؤلفههای دیدگاهی پیرامون محیط کسبوکار است. دیدگاهی که میتواند اثربخشی مدیران را توسعه بخشد.
تعریف تفکر استراتژیک
«تعریف» ابزاری برای معرفی مفاهیم و رویکردهاست، ولی معرفی «تفکر استراتژیک» ازطریق تعریف آن کاری کم ثمر است. علت این امر در پیچیدگی مفهومی این رویکرد نهفته است. تعاریف متعددی که برای تفکر استراتژیک ارائه شده هریک به جنبه هایی از این رویکرد توجه داشته اند. هرچند هیچ یک تمامی ابعاد را در برندارند. در چنین شرایطی بهتر است برای معرفی به جای تعاریف، به ماهیت و ویژگیهای تفکر استراتژیک پرداخته و بدین ترتیب تلاش شود تا نمای صحیحی از این رویکرد تصویر گردد.
از دیدگاه ماهوی تفکر استراتژیک یک «بصیرت و فهم» است. این بصیرت کمک میکند تا در شرایط پیچیده کسبوکار.
- واقعیتهای بازار و قواعد آن به درستی شناخته شود
- ویژگیهای جدید بازار زودتر از دیگران کشف گردد
- جهشهای (ناپیوستگیهای) کسبوکار درک شود
- برای پاسخگویی به این شرایط راهکارهای بدیع و ارزش آفرینی خلق شود.
تفکر استراتژیک مدیر را قادر میسازد تا بفهمد چه عواملی در دستیابی به اهداف موردنظر موثر است و کدامیک موثر نیست. چرا، و چگونه عوامل موثر برای مشتری ارزش میآفریند؟ این بصیرت نسبت به عوامل تاثیرگذار در خلق ارزش، قدرت تشخیص ایجاد میکند. بدون این تشخیص، صرف منابع (مادی و غیرمادی) سازمان برای دستیابی به موفقیت بی حاصل خواهدبود. اگر موضوعات اساسی را تشخیص ندهید، هرقدر به خود و کارمندانتان فشار روحی و فیزیکی وارد کنید، سرانجام نتیجهای جز سردرگمی و شکست حاصل نخواهدشد.
ابعاد تفکر استراتژیک
اگر رویکردهای نوین استراتژی نبود، امروز استراتژی (همچون بسیاری از مفاهیم دیگر مدیریتی) به تاریخ ادبیات مدیریتی سپرده شده بود. دلیل این امر عدم تطابق ماهیت رویکردهای «کلاسیک» استراتژی با محیط کسبوکار امروز است. محیط کسبوکار امروز با ویژگیهایی همچون تغییرات پیچیده و غیرخطی، تحولات ناپیوسته و جهشی، تغییرات پی درپی پارادایمها و رقابت بدون حیطه بندی قابل تعریف است. این خصوصیات صحت پیشبینی محیط آینده را به شدت تضعیف میکند.
بهطور کلی مهمترین ابعاد تفکر استراتژیک عبارتند از:
- تفکر سیستمی
- عزم استراتژیک
- پیشروی بر اساس رویکرد علمی
- فرصت طلبی هوشمندانه
- تفکر در زمان

ابعاد تفکر استراتژیک
مدیران باید پیش از هرچیزی تفکر سیستمی را در دستور کار خود قرار دهند. از طریق چنین تفکری است که مدیران عزم استراتژیک پیدا میکنند تا با پیشروی براساس رویکردی علمی به شکار فرصتها بپردازند. تفکر در زمان نیز عنصری است که مانند چتری فراگیر سراسر این مراحل را تحت پوشش خود قرار میدهد. برای سنجش این مقوله از پرسشنامه تفکر استراتژیک استفاده کنید.
انواع مدلهای تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک «پیشبینی» آینده نیست. تفکر استراتژیک تشخیص به موقع خصوصیات میدان رقابت و دیدن فرصتهایی است که رقبا نسبت به آن غافل هستند. جف بزوس بنیانگذار شرکت آمازون هنگامی که در سال ۱۹۹۵ قابلیت فروش کتاب بر روی شبکه اینترنت را کشف و آن را تبدیل به یک کسبوکار کرد، تشخیص داد که توزیع کتاب بر روی شبکه اینترنت نه تنها هزینهها را کاهش میدهد بلکه قابلیتهایی برای مشتری میآفریند که به هیچ وجه با نظام توزیع سنتی قابل تامین نیست (خلق ارزش برای مشتری).
امروز این شرکت با عمر کوتاه خود به فروش سالیانهای بیش از ۳/۱ میلیارد دلار دست یافته است که این رقم در مقایسه با فروش ۰/۷ میلیارد دلاری شرکت بزرگی همچون جان وایلی با ۲۰۰ سال سابقه فعالیت در این زمینه، ارزشمندی بصیرت نسبت به عوامل ارزش آفرین بازار را نشان میدهد.
برای تفکر استراتژیک الگوهای متعددی ارائه شده است. الگوی پیتر ویلیامسون، الگوی جین لیدکا و الگوی گری هامل از شناخته شده ترین این الگوها هستند. هریک از این الگوها، دارای ویژگیهای خاص خود بوده و از منظر خاصی به این رویکرد نگریسته اند، هرچند وجوه مشترک آنها نیز قابل توجه است.
تاکید الگوی ویلیامسون بر توانمندسازی سازمان ازطریق توسعه قابلیتها و شناخت بازار است، گری هامل ایجاد شوروشوق تازه در سازمان را برای خلق دیدگاههای جدید استراتژیک توصیه میکند و لیدکا تمرکز انرژی سازمان بر اهداف را امری حیاتی میداند. علی رغم این تفاوتها همه الگوهای مذکور بر یادگیری به عنوان اساس درک رفتار بازار و بکارگیری آن درجهتگیری استراتژیک سازمان تاکید داشته اند. در این جا یک الگو که زمینههای بروز تفکر استراتژیک و استراتژیهای خلاقانه را فراهم میسازد ارائه میگردد. این الگو در قالب سه فرمان اساسی معماری شده است
نتیجهگیری بحث
برای یک مدیر، هیچ ادراکی مهمتر از فهم کسبوکار نیست. این بصیرت تنها به درک عوامل موثر و روابط بین آنها محدود نمی شود، بلکه کشف شهودی زوایای ناشناخته این فضا و خلق ایده هایی برای بهره برداری از آنها، تجلی ارزش آفرینی از این بصیرت است. تفکر استراتژیک رویکردی است که زمینه شکلگیری و توسعه این بصیرت را فراهم میسازد.
دیدگاه راهبردی مدیران را به سوی یادگیری سریع از محیط کسبوکار و بکارگیری خلاقیت برای خلق ارزشهای جدید فرامی خواند. این شیوه تفکر، چشماندازهایی متمایز از رقبا را به همراه دارد. چشماندازهایی که میتواند استراتژیهای نوآورانه و مزیت بخشی را سبب شود. اگر کارکرد استراتژی خلق مزیت رقابتی دانسته شود، تفکر استراتژیک برای بقا و رشد سازمان در محیط پررقابت امروز امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. مزیت رقابتی مستلزم تمایز جهتگیری نسبت به رقیب است.
تمایز درجهتگیری به دیدگاههای متفاوت و تازهای نیاز دارد. برای دستیابی به چنین دیدگاهی الگوهای متعددی پیشنهاد شده است. یک الگو که در این مقاله معرفی گردید، یادگیری مستمر از محیط، کشف نیازهای بی پاسخ بازار و خلق راهکارهای بدیع و ارزش آفرین را به عنوان سه فرمان دیدگاه راهبردی ذکر میکند. این الگو یک دستورالعمل اجرایی گام به گام نیست. آنچه پیام اصلی این الگوست، شیوه متفاوتی از نگرش به محیط کسبوکار است. با این نگرش، میباید رابطه مدیران با محیط بازار را مجدداً تعریف کرد و سازوکارهای مدیریتی سازمان را مورد بازنگری قرار داد.
دانلود پرسشنامه تفکر استراتژیک
منبع: دیوید، فرد. مدیریت استراتژیک. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.

نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت , مدیریت استراتژیک | 25 دی 91