منابع قدرت رهبری

منابع قدرت رهبری در یک سازمان شامل منابعی است که برای اعمال نفوذ در زیردستان و هدایت آنها استفاده میشود. این منابع به صورت سنتی در دو دسته قدرت فردی و قدرت سازمانی قرار میگیرند. قدرت فردی خود شامل قدرت مرجعیت و قدرت تخصصی است. قدرت سازمانی نیز شامل قدرت قانونی، پاداش و تنبیه میباشد.
نظریه منابع قدرت یکی از تئوریهای مدیریت کلاسیک است که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. این نظریه توسط فرنچ و راون ارائه گردید که میتواند ادراک از انواع قدرت رهبری بالا ببرد. آنها نخستین بار پنج منبع اصلی برای قدرت معرفی کردند و بعدها آن را توسعه داده و بعد قدرت اطلاعاتی را نیز اضافه کردند. به نظر میرسد عامل قدرت اطلاعات در عصر حاضر از اهمیت بسیار بیشتری نیز برخوردار گردیده است.
مهمترین نکته در نظریههای رهبری سازمانی و هدایت، نفوذ و اثر گذاری است. اصولاً قدرت عبارت است از توانایی اعمال نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت از اعمالی است که مستقیم یا غیرمستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران میشود. رهبری با نفوذ بر دیگران تحقق مییابد و نفوذ نیز از قدرت سر چشمه میگیرد. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله کوشش شده است تا منابع قدرت رهبری مدیران سازمانی تشریح شود.
منابع قدرت رهبری (نظریه راون و فرنچ)
منابع قدرت رهبری در اواخر دههی ۱۹۵۰ توسط جان فرنچ (John French) و برترام راون (Bertram Raven) معرفی شد. آنها در مقاله «پایگاههای قدرت اجتماعی» پنج نوع مجزای قدرت مطرح شده است. سپس در مطالعات بعدی مورد دیگری را نیز اضافه کردند. شناختن این شش نوع قدرت، بخشی از دانشی اساسی است که رهبران باید از آن برخوردار باشند تا به رهبری موثر مبدل شوند. مطالعات روانشناسی جان فرنچ و برترام راوِن در این رابطه انجام شد که میتواند درک ما را از انواع قدرت شخصی و سازمانی رهبر بالا ببرد.

جان فرنچ و برترام راون
با وجود سن بالای این مطالعات، هنوز هم بسیار کاربردی و موثر هستند. این ۵ منبع قدرت رهبری در یک سازمان و یا زندگی شخصی میتواند باعث نفوذ و تاثیرگذاری شود. البته همه این منابع به یک اندازه قدرتمند نیستند و گاهی استفاده از آنها کمترین بازده را خواهد داشت. اما همچنان در سازمانهایی که مدیریت خوبی ندارند سواستفاده از این منابع، رایج است و روزانه باعث پسرفت آنها خواهد شد.
منابع قدرت رهبری عبارتند از:
- قدرت قانون
- قدرت پاداش
- قدرت تخصص
- قدرت مرجعیت
- قدرت اجبار
شش سال بعد از این مطالعه روانشناسی، راون یک منبع قدرت رهبری دیگر را با نام قدرت اطلاعات معرفی کرد. قدرت اطلاعات یکی از قدرتمندترین منابع رهبری نیز هست. البته با وجود اینکه مجموعا شش منبع قدرت، معرفی شده است همچنان این مطالعات لقب ۵ منبع قدرت رهبری راون و فرنچ را به خود اختصاص داده است.
شش منبع قدرت رهبری به دو دسته شخصی و موقعیتی تقسیم میشوند:
- منبع قدرت موقعیتی: قانون، پاداش، اجبار و اطلاعات، سازمانی هستند.
- منبع قدرت شخصی: تخصص و مرجعیت شخصی هستند.
البته بزرگترین مشکل منابع قدرت موقعیتی این است که وقتی فرد موقعیتش را از دست داد این منابع قدرت رهبری دیگر برای او کارساز نخواهند بود.
قدرت قانون
همه ما در دردنیایی زندگی میکنیم که قانون بر آن حکمفرماست و ما یاد گرفتهایم که به قانون احترام بگذاریم. بنابراین رئیس جمهور، نخست وزیر، پادشاه، مدیرعامل یک شرکت و همه کسانی که در موقعیت مشابهی قرار دارند در هرجایی ازدنیا که باشند از قدرت قانون استفاده میکنند و فعالیتهای اجتماعی مانند انتخابات میتواند زمینهای برای استفاده از قدرت قانون باشد.
قدرت قانون در واقع توافقی است بین افراد که یک نفر مسئول باشد و درست را از نادرست تشخیص دهد تا بقیه افراد از آن پیروی کنند و بتوانند در یک اجتماع حقوق مساوی را داشته باشند. البته این موضوع میتواند کاملا غیرقابل پیشبینی و ناپایدار باشد که نتیجه آن نافرمانی و بیعدالتی است.
اغلب دیده شده است که فردی وقتی به موقعیت خوبی دست مییابد از جایگاهش سواستفاده کرده و قانون را به نفع خودش پیاده سازی میکند که موجب ناهنجاری و بیعدالتی بیشتر خواهد شد.
همچنین استفاده از قدرت قانون، محدود به موقعیت و جایگاه میشود. به عنوان مثال برای جلوگیری از آتشسوزی، شما ترجیح میدهید که قوانین وضع شده توسط یک آتشنشان را اجرا کنید اما ممکن است در رابطه با قوانین ازدواج هرگز صحبتهای او را نپذیرید.
قدرت پاداش
همه افرادی که در موقعیت و جایگاه بالایی در یک اجتماع و یا یک سازمان قرار دارند میتوانند از این قدرت رهبری استفاده کنند. ترفیع، مرخصی با حقوق، پاداش مالی، فرصتهای آموزشی و حتی یک تعریف و تمجید ساده میتوانند نوعی پاداش باشند. معمولا افراد وقتی متوجه وجود یک پاداش بشوند کاری که از آنها خواسته شده را به خوبی انجام میدهند.
اما ایراد این منبع قدرت، نداشتن اختیارات کامل، در جایگاهها و موقعیتهایی مانند یک ناظر و یا یک مدیر و… است. مثلا ناظران مالی کنترل زیادی بر پاداش کارکنان ندارند و همچنین دست یک مدیر برای دادن ترفیع همیشه باز نیست. بنابراین شاهد قانونشکنیهای زیادی در شرکتهای مختلف هستیم.
از طرفی تکراری بودن یک پاداش باعث از بین رفتن ارزش آن میشود و شاید دیگر در افراد انگیزه کافی برای انجام کار را ایجاد نکند. حتی گاهی اوقات، قدرنشناسی افراد از دریافت پاداش هم موجب ایجاد ضعف در این منبع قدرت شده و نتیجه آن ضعیفتر شدن ارزش جایگاه فرد در یک سازمان خواهد شد.
قدرت اجبار
در بین همه منابع قدرت رهبری، اجبار، مشکلسازترین است و اغلب نارضایتی و ناخشنودی را به دنبال دارد. در شرکتهایی که مدیریت نالایقی دارند از این قدرت بیشتر استفاده میشود که کمترین بازده را به دنبال دارد.
معمولا هنگام استفاده از این منبع قدرت رهبری، افراد تهدید به اخراج یا هرگونه رد صلاحیت برای افزایش حقوق یا ترفیع میشوند. شما به عنوان شخصی که در موقعیت شغلی بالایی قرار دارد قدرت این را دارید که هرگاه لازم شد شخصی را اخراج یا رد صلاحیت کنید. اما اگر همیشه از این قدرت استفاده کنید تبدیل به یک مدیر ضعیف و زورگو خواهید شد و افراد به سادگی شما را ترک خواهند کرد.
البته در مواردی که شخص به ناچار زورگویی شما را تحمل میکند مطمئن باشید در جایی به شما ضرر خواهد زد. پس بهتر است اگر در جایگاهی قرار داریم که میتوانیم از این منبع قدرت استفاده کنیم، به عنوان آخرین راه چاره باشد، تا اینگونه اعتبار جایگاه شما هم حفظ شود و از طرفی افراد بیش از پیش به شما وفادار باشند.
قدرت اطلاعات
به جرأت میتوان گفت اطلاعات، قدرتمندترین منبعی است که هر سازمانی میتواند آن را داشته باشد. داشتن اطلاعات میتواند به شما قدرت رهبری دهد، زیرا شما با داشتن آن میتوانید وقایع را به موقع پیشبینی کنید و سازمان را به موقعیت بهتری هدایت کنید. داشتن اطلاعات مالی محرمانه، علتهای دقیق اخراج، اتفاقاتی که در سازمانهای رقبا میافتد و حتی کشف یک استراتژی جدید که دیگران از آن بیخبرند، نمونهای از قدرت اطلاعات هستند.
در اقتصاد مدرن، قدرت در خود اطلاعات نیست بلکه در نگهداری، دستکاری، تحریف و یا پنهان کردن آن است. با استفاده از اطلاعات میتوانید به کسی کمک کنید و یا از آن به عنوان سلاح استفاده کنید تا بازار رقابت را ازآن خود کنید.
برای اینکه شخصی نافذ و تاثیرگذار باشید به جز منابع قدرت وابسته به موقعیت، نیاز به منابع قدرت شخصی هم دارید. این دو دسته از منابع قدرت در کنار هم بهتر عمل میکنند و شما را تبدیل به یک رهبر موثر خواهند کرد. البته منابع قدرت شخصی بسیار قدرتمندتر از دیگر منابع هستند. زیرا شما در هر جایگاهی که باشید این منابع را در اختیار دارید. به راحتی میتوانید آنها را با یکدیگر ترکیب کرده و بسیار تاثیرگذارتر عمل کنید.
قدرت تخصص
هنگامی که شما دانش و مهارت داشته باشید باعث میشود که موقعیتها را بهتر درک کنید و در هر شرایطی چند پیشنهاد خوب نیز داشته باشید. همچنین با داشتن تخصص نظرات خود را با قاطعیت بیشتری بیان میکنید. در نتیجه فعالیتهای شما بسیار پربازده خواهند بود. مردم به کسی که تخصص کافی داشته باشد بهتر توجه میکنند. به او بیشتر احترام میگذارند و ترجیح میدهند بیشتر به او اعتماد کنند.
به عنوان یک متخصص، ایدههای شما از ارزش بالاتری برخوردار هستند. بنابراین دیگران حاضر میشوند در اجتماعات کوچک و یا حتی بزرگ، شما را به عنوان رهبر بپذیرند. علاوه بر همه این موارد، شما با داشتن تخصص، اعتماد به نفس بیشتری هم به دست میآورید که پیش زمینه تفکر منطقی برای موضوعات مختلف است. همین موارد شما را برای تبدیل شدن به یک فرد تاثیرگذار ( رهبر موثر) آماده میکند.
قدرت مرجعیت
دست یافتن و استفاده از این منبع قدرت کار زمانبری است. میتوان گفت این قدرت چیزی فراتر از دیگر قدرتها و یکی از اصلیترین نیازهای هر فرد نافذ و تاثیرگذاری است. هر فردی برای تبدیل شدن به یک مرجع باید قدرت ارجاعدهندگی داشته باشد تا دیگران بیشتر به او اعتماد کنند. شخصیتهای مرجع افرادی دوستداشتنی هستند، به دیگران احترام میگذارند. آنها در هر حالتی شخصیت خود را حفظ میکنند. همین چند عامل میتواند باعث تاثیرگذاری روی دیگران شود، به قدری که در نحوه تصمیمگیری آنها اثرگذار باشد.
در هر جایگاهی، یک فرد مرجع باعث میشود دیگران احساس خوبی داشته باشند. بنابراین میتوان گفت تاثیرگذارترین افراد مراجع هستند. البته این منبع قدرت رهبری بسیار هم خطرناک است. زیرا اگر شخصی با فریبکاری اعتماد افراد را جلب کند و صداقت کافی نداشته باشد میتواند آسیب زیادی را به دیگران وارد کند. همین عامل ممکن است باعث شک و تردید و اعتماد نکردن دیگران شود. بنابراین تکیه کردن به این منبع قدرت به تنهایی کافی نیست و باید با دیگر منابع قدرت ترکیب شود تا دیگران بتوانند درست را از نادرست تشخیص دهند.
جمعبندی منابع قدرت رهبری
رهبران بسیار خوب، از موثرترین نوع قدرت، در زمان مناسب استفاده میکنند. آنها همچنین به دنبال افرادی هستند که میدانند رهبری و چشمانداز، چگونه در راستای ایجاد چارچوبی برای موفقیت، عمل میکنند. برای اینکه رهبری موثر باشید، باید بدانید که چگونه قدرت را به کار ببرید و اعمال قدرت به چه معنی است. رهبری چیزی بیش از مدیریت کارکنان و وظایف است. در واقع رهبری یک مهارت است. برای بهبود این مهارت، به دانش و عمل نیاز داریم.
استفاده از قدرت، تنها یکی از ابزارهای فراوانی است که در اختیار رهبران قرار دارد. قدرت به خودی خود، نه خوب است و نه بد و این فرد کنترلکنندهی قدرت است که تعیین میکند آیا از قدرت برای خدمت به اهداف شرکت استفاده شده یا برای تضعیف آن. قدرت ابزار ضروری برای اعمال تغییر در حوزهی نفوذ شماست. اگر از آن به طور موثر استفاده شود، میتواند موجب به دست آوردن احترام و دستیابی به نتیجه شود. ولی اگر به درستی از آن استفاده نشود، سوءاستفاده از قدرت میتواند موجب فلج شدن سازمان شده و به رکود منجر شود.

نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت | 08 خرداد 00