مدیریت زنجیره تامین سبز
مدیریت زنجیره تامین سبز (GSCM) شامل ادغام شیوههای دوستدار محیط زیست در زنجیره سنتی تامین با هدف دستیابی به توسعه پایدار است. نظر به افزایش مسئولیت اجتماعی سازمان تغییر در روش سنتی مدیریت زنجیره تامین الزامی است. سبز شدن و کوشش برای رسیدن به اهداف زنجیره تامین پایدار مهمترین راهکار در این زمینه است.
«مدیریت زنجیره تامین سبز» برگردان پارسی Green supply chain Management است که با فرم کوتاه GSCM نمایش داده میشود. این مفهوم دلالت بر در نظر گرفتن مسائل زیست محیطی در زنجیره تأمین سنتی سازمان دارد. همچنین شامل طراحی محصول، تامین مواد اولیه، فرایند تولید، تحویل محصول نهایی به مشتری و مدیریت محصول پس از مصرف و طی شدن عمر مفید آن میباشد. مدیریت زنجیره تامین سبز به صورت خلاصه عبارت است از: فرایند به کار بردن ورودیهای دوستدار محیط زیست و انتقال این ورودیها به خروجیها که میتوانند در پایان چرخه عمر اصلاح یا دوباره مصرف شوند.
جهان امروز با مسائلی چون گرم شدن زمین، انواع آلودگی ها، افزایش مقدار گازهای گلخانهای و… مواجه است. این مسائل به طور بالقوه میتواند منجر به انقراض نوع بشر شود. بنابراین حفظ محیط زیست و استراتژیهای مربوط به آن خیلی زود در اولویت برنامه ها، به عنوان یک نوآوری سازمانی قرار گرفت. سازمان از یک طرف باید به سوددهی و مزیت رقابتی، از طرف دیگر به از بین بردن یا به حداقل رساندن ضایعات توجه میکرد. اینجا بود که ایده زنجیره تامین سبز مطرح شد و خیلی زود نظر همگان را به خود جلب کرد.
تاریخچه مدیریت زنجیره تامین سبز
مدیریت زنجیره تأمین سبز توسط انجمن پژوهش صنعتی دانشگاه ایالتی میشیگان در سال ۱۹۹۶ معرفی شد. در واقع مدل مدیریت نوینی برای حفاظت از محیط زیست است. مدیریت زنجیره تأمین سبز از منظر چرخه عمر محصول شامل تمامی مراحل از مواد اولیه، طراحی و ساخت محصول، فروش محصول و حمل و نقل، استفاده از محصول و بازیافت محصولات میباشد. با استفاده از مدیریت زنجیره تأمین و فناوری سبز، شرکت میتواند تأثیرات منفی زیست محیطی را کاهش داده و به استفاده مطلوب از منابع و انرژی دست یابد.
سبز کردن زنجیره تأمین، فرایند در نظر گرفتن معیارها یا ملاحظات زیست محیطی در سرتاسر زنجیره تأمین است. مدیریت زنجیره تأمین سبز، یکپارچه کننده مدیریت زنجیره تأمین با الزامات زیست محیطی در تمام مراحل طراحی محصول، انتخاب و تأمین سبز کردن زنجیره تأمین، فرایند در نظر گرفتن معیارها یا ملاحظات زیست محیطی در سرتاسر زنجیره تأمین است.
در دهه ۱۹۹۰ به موازات بهبود در توانمندیهای تولید،مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامینکنندگان مختلف تاثیر بسزایی در افزایش توانمندهای سازمان به منظور بر خورد با نیازمندیهای مشتریان دارد که این امر به نوبه خود،تاثیر مضاعفی در تمرکز سازمان و پایگاههای تامین و استراتژیهای منبعیابی بر جا نهاد.همچنین مدیران دریافتند که صرفا تولید یک محصول کیفی،کافی نسبت،در واقع تامین محصولات با معیارهای مورد نظر مشتری(چه موقع،کجا، چگونه)و با کیفیت و هزینه مورد نظر آنها، چالشهای جدیدی را به وجود آورد.
تعریف زنجیره تأمین سبز
سریواستاوا ( ۲۰۰۷ ) زنجیره تأمین سبز را بدین صورت تعریف کرده است: «در نظر گرفتن مسائل زیست محیطی در مدیریت زنجیره تأمین شامل طراحی محصول، انتخاب و منبع یابی مواد، فرایند ساخت و تولید، تحویل محصول نهایی به مشتری و مدیریت محصول پس از مصرف و طی شدن عمر مفید آن».
اگرچه در ادبیات زنجیره تأمین مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین پایدار و مدیریت زنجیره تأمین سبز معمولاً به جای یک دیگر به کار میروند، این دو مفهوم کمی با یک دیگر فرق دارند. مدیریت زنجیره تأمین پایدار دربرگیرنده ابعاد اقتصادی و پایداری اجتماعی و زیست محیطی است. بنابراین مفهوم مدیریت زنجیره تأمین پایدار وسیع تر از مدیریت زنجیره تأمین سبز است و مدیریت زنجیره تأمین سبز بخشی از مدیریت زنجیره تأمین پایدار میباشد. درگذشته چرخه عمر محصول شامل فرآیندهایی از فاز طراحی تا مصرف بود. در حالیکه با رویکرد مدیریت زیست محیطی، شامل فرآیندهای تهیه مواد اولیه، طراحی، ساخت، استفاده و بازیافت، مصرف مجدد و تشکیل یک حلقه بسته از جریان مواد برای کاهش مصرف منابع و کاهش اثرات مخرب زیست محیط است.
مولفههای زنجیره تامین سبز
طراحی سبز شرکت باید شرح کامل زیست محیطی، سلامت انسان و ایمنی محصول را در روند کسب مواد اولیه، تولید، توزیع در نظر بگیرد و هدف آن جلوگیری از آلودگی در منبع است.
مواد سبز به موادی اشاره دارد که منابع و انرژی کمتر مصرف نموده و سر و صدای کمتر ایجاد مینماید، غیرسمی بوده و موجب نابودی محیط زیست نمی شود. بهرهوری سبز بسیار بزرگ تر از تمام بهرهوری مدیریت است.
تولید سبز تولید سبز نیز به عنوان تولید پاک شناخته شده است. در مراحل مختلف توسعه و یا در کشورهای مختلف، نامهای تولید سبز متفاوت است. اما معنای اصلی آن همان است.
بازاریابی سبز هدف از بازاریابی سبز ایجاد هماهنگی میان اهداف توسعه اقتصاد و توسعه محیط زیست و توسعه اجتماعی و ارتقاء ادراک توسعه پایدار کل میباشد.
مصرف سبز یعنی تلاش در انتخاب محصول و خدمات سازگار با محیط زیست برای استفاده و مقابله با محصول زائدی که ممکن است برای محیط زیست مضر باشد.
ادبیات پژوهش مدیریت زنجیره تامین سبز
فصل دو شامل ادبیات پژوهش و مبانی نظری مدیریت زنجیره تامین سبز به صورت فایل ورد همراه با منابع فارسی و لاتین
پژوهشها حاکی از آن است که امروزه مدیریت محیطی با تأکید بر حفاظت از محیط زیست یک مساله مهم برای همه ذینفعان سازمان است. مشتریان، سهامداران، دولتها، کارکنان و رقبا برای محیطزیست اهمیت بسیاری قائل هستند. فشارهای جهانی، سازمانها را ملزم به تولید محصولات و خدمات سازگار با محیط زیست کرده است. اغلب تصور میکنند زنجیره تامین سبز مترادف با کاهش یا استفاده نکردن از مواد مضر شیمیایی است. این تصور کاملا غلط اشتباه است چرا که زنجیره پا را فراتر از این مرحله گذاشته و تمام بخشهای یک سازمان را مد نظر قرار میدهد. در واقع زنجیره تامین سبز حاصل پیوند اهداف اقتصادی با اهداف زیست محیطی سازمان است.
خلاصه و جمعبندی
مدیریت زنجیره تأمین سبز، یکپارچه کننده مدیریت زنجیره تامین با الزامات زیست محیطی است. این یکپارچگی در تمام مراحل طراحی محصول، انتخاب و تأمین مواد اولیه، تولید و ساخت را شامل میشود. سپس بر فرایندهای توزیع، انتقال و تحویل به مشتری را در برمیگیرد. در نهایت نیز به فعالیتهای پس از مصرف، مدیریت بازیافت و مصرف مجدد میپردازد. هدف آن بیشینه کردن میزان بهرهوری مصرف انرژی و منابع همراه با بهبود عملکرد کل زنجیره تأمین است.
در بررسی اثرات زیست محیطی فعالیتهای زنجیره تأمین به تحلیل اثرات محصولات بر محیط زیست به کمک رویکردی کلی نگر پرداخته میشود. این شامل تحلیل دوره عمر محصول از آغاز تا پایان عمر آن میشود. در این رویکرد کلیه اثرات بوم شناختی (علم عادت و نحوه زندگى موجودات و تعامل آ نها با محیط) هر فعالیت در مراحل مختلف عمر محصول لحاظ میشود. مانند مفهوم محصول، طراحی، تهیه مواد خام، ساخت و تولید، مونتاژ، نگهداری، بسته بندی، حمل و نقل. حتی استفاده مجدد محصول اندازهگیری و در طراحی محصول در نظر گرفته میشود.
در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجهگیری از تغییرات مذکور دریافتند که این تغییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست. آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانهها و شرکتهایی که ورودیهای سازمان آنها رابه طو مستقیم و غیر مستقیم تامین میکردند. همچنین شبکه شرکتهایی مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری درگیر میشدند. با چنین نگرشی رویکردهایی «زنجیره تامین» و «مدیریت زنجیره تامین» پای به عرصه وجود نهادند.
منبع : راشکی، فاطمه. (۱۳۹۵). مدیریت زنجیره تامین سبز، نشر الکترونیک پارس مدیر
مدیریت تولید | ۱۹ آذر ۹۵
در مورد مدیریت زنجیره تامین سبز و تئوری وابستگی توضیحات بیشتری ارائه دهید.