سازمان : تعاریف و مفاهیم
سازمان (Organization) یک نهاد اجتماعی متشکل از افراد است که برای دستیابی به هدفی مشترک باهم همکاری و تشریک مساعی دارند. سازمان در محیطهای گوناگون کاربردهای متفاوتی دارد. بنگاههای اقتصادی یا شرکتهای تجاری، سازمانهای دولتی، سازمانهای غیردولتی و سازمانهای ائتلافی را نیز میتوان به عنوان یک سازمان نام برد.
سازمانها با ترکیب استعداد و تلاش افراد بسیار، میتوانند به هدفها و مأموریتهای مهمی دست پیدا کنند که دور از دسترسِ فرد قرار دارند. همچنین سازمانها میتوانند بهرهوری هر واحد از منابع (سرمایه و منابع انسانی) را افزایش دهند. سازمانها کمک میکنند افراد هر وظیفهای را در مقایسه سریعتر و با اشتباه کمتر در مقایسه با فعالیت انفرادی، انجام دهند.
جوامع امروزی را دنیای سازمانی مینامند، زیرا در این دنیا و جوامع، انسانها هر جایی که زندگی میکنند. هر کاری که انجام میدهند، با سـازمانهای گوناگون در ارتباط اند و سـازمانها بخشی از زندگی روزمره همه مردم را تشکیل میدهند. هر سازمانی برای آنکه بتواند مؤثرتر و کاراتر فعالیت کند، لازم است بر آن نوعی نگرش متفاوت از نگرش عادی حکمفرما باشد. این نگرش ادراک کلی و همهجانبه و سیستماتیک از سازمان را فراهم آورد. معنای سازمان از جمله موضوعاتی است که نظریهپردازان مدیریت در مورد آن توافق چندانی ندارند. هر نظریهپرداز به گونهای متفاوت این پدیده را تعریف کردهاند. در این مقاله کوشش شده است تا براساس تئوریهای مدیریت و از مناظر مختلف، ماهیت سازمان و مدیریت سازمان مورد کندوکاو قرار گیرد.
تعریف سازمان
سازمان مجموعهٔ هدفمندی است که پیرو یک نظام (سیستم) است، و دارای مرزها و حدودی است که آن را از محیط خود جدا میسازد.
تالکوت پارسونز، در کتاب ساختار و فرایند در جوامع مدرن، میگوید: سازمان، واحدی اجتماعیست که عامدانه ساخته و بازسازی شود تا حصول به اهدافی مشخص، ممکن شود. یک سازمان، یک نهاد مستقل است که یک مأموریت خاص دارد و میتواند با نیت انتفاعی یا غیرانتفاعی تأسیس شده باشد. یک سازمان، یک ماهیت اجتماعی است که دارای ساختار، اهداف و مرز مشخصی است.
سازمان یک واحد اجتماعی متشکل از دو نفر یا بیشتر است به صورت نسبتاً پیوسته برای دستیابی به یک یا چند هدف مشترک فعالیت میکند.
استیفن رابینز
بروس کوئن در کتاب در آمدی به جامعه شناسی دربارهٔ تعریف سازمان مینویسد : سازمانهای رسمی به گروههایی از افراد اطلاق میشوند ( نه نظامهایی از هنجارها و ارزشها ) که برای رسیدن به یک هدف بسیار مشخص کوشش هایشان را هماهنگ میسازند سازمانهای رسمی معمولاً بزرگ هستند و با قواعد و سلسلهمراتب مشخصی از اقتدار و مسئولیت میباشند اما سازمانهای غیررسمی عموماً کوچک هستند و هدفهای مشخصی ندارند و یا از روی یک رشته قواعد و عملکردهای دقیق و حساب شدهای کار نمیکنن.
سازمان عبارت است از مجموعه ایی از افراد که برای تحقق اهدافی معین با یکدیگر همکاری میکنند. در همه سازمانها از انسانها استفاده میشود و همه آنها هدفمند بوده از (تقسیم کار) بهره میگیرند.
ویژگیهای سازمان
سازمان عبارت است از فرایندهای نظامیافته از روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدفهای معین. این تعریف از پنج عنصر تشکیل شده است:
- سازمان همیشه از افراد تشکیل میشود.
- این افراد به طریقی با یکدیگر ارتباط دارند و بین آنها روابط متقابل برقرار است.
- این روابط متقابل را میتوان نظام بخشید.
- کلیۀ افراد دارای هدفهای مشخصی هستند و بعضی از این هدفها در عملکرد آنها اثر میگذارند.
- ۵ـ این روابط متقابل همچنین نیل به هدفهای مشترک سازمان را میسر میکند و
در یک شرکت هر فرد انتظار دارد که از طریق همکاری به هدفهای شخصی خود نیز نایل شود. اعضای سازمانها برای دست یافتن به هدفهای فردی، حصول هدفهای مشترک سازمانی را دنبال میکنند. با توجه به تعریف فوق، شرکت چیزی جز روابط متقابل بین افراد نیست و ساختار سازمانی این روابط متقابل را که شامل تعیین نقشها، روابط بین افراد، فعالیتها، سلسلهمراتب هدفها و سایر ویژگیهای آن است، منعکس مینماید.
بطور خلاصه یک شرکت دارای ویژگیهای زیر است:
- مأموریت یا هدف ویژهای دارد.
- برای بقا به دیگر سازمانها وابسته است.
- هیئت حاکمهٔ مستقلی دارد.
- از بخشهای مختلف تشکیل شدهاست.
- دارای ساختاری فیزیکی و منطقیست.
انواع سازمان
سازمانهای انتفاعی و غیر انتفاعی
شرکتهای انتفاعی شرکتهایی میباشند که از سوی صاحبان خود برای کسب سود ایجاد شده اند. این نوع شرکت ممکن است یک مالک و یا چندین هزار سهامدار باشند. اکثر مؤسسات تجاری جزء این دسته از سازمان محسوب میشوند. سازمانهای غیر انتفاعی معمولاً به جای کسب سود، با اهداف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی تشکیل میشوند. مانند اتحادیههای کارگری، انجمنهای مذهبی، مؤسسههای خیریه.
سازمانهای تولیدی و خدماتی
شرکتهای تولیدی از مواد خام یا اولیه برای تولید کالاها استفاده میکنند، مانند کارخانههای تولید کفش، تلویزیون، لاستیک و کاغذ. این کالاها معمولاً محسوس و ملموس هستند و مشتری میتواند آنها را به راحتی ارزیابی کند. اما شرکتهای خدماتی، خدمات را ارائه میکنند. فعالیت هایی از قبیل امور مالی، مشاوره حقوقی، خدمات پزشکی و … این خدمات ملموس نیستند و از نظر فیزیکی نیز قابلیت اندازهگیری ندارند.
سازمانهای دولتی و خصوصی
شرکتهااز نظر مالکیت نیز به دو دسته تقسیم میشوند. برخی از شرکتها مانند ذوب آهن، راه آهن، مخابرات و … در کشور ما جزء سازمانهای دولتی محسوب میشوند به دلیل اینکه دولت آنها را کنترل میکنند. برخی سازمانهای دیگر مانند شرکتهای خصوصی به جای کنترل دولتی توسط افراد یا بخش غیر دولتی کنترل میشوند که به آنها شرکتهاخصوصی میگویند.
خلاصه و جمعبندی
سازمان عبارت است از گروهی متشکل از دو یا چند تن که در محیطی با ساختار منظم و از پیش تعیین شده برای نیل به اهداف گروهی با یکدیگر همکاری میکنند. در این تعریف توجه به دو مفهوم کلیدی اهمیت دارد : ساختار منظم و از پیش تعیین شده و اهداف گروهی. منظور از تئوری سازمانی، مجموعهای از مفاهیم مربوط به هم و تعاریف و پیشنهادهایی است که به طور منظم رابطه عوامل مختلف سـازمان را توضیح میدهد.
نکته دیگر اینکه وقتی در بررسی یک پدیده مانند شرکت از جهت نظری اختلافات اساسی وجود داشته باشد، مکتب ظاهر میشود. به طوریکه ملاحظه خواهد شد نظریههای مکتب کلاسیک و روابط انسانی دارای اختلاف اساسی با یکدیگرند. شرکت یک وسیله یا ابزاری منطقی است که میتوان با استفاده از آن یک گروه از افراد را کنترل و کارهای آنها را هماهنگ کرد. این پدیده اجتماعی دارای سطوح عمودی، دوایر، سلسلهمراتب اختیارات و از این قبیل ویژگیها بودند. ولی واقعیت این است که یک شرکت بیش از اینها است و مانند یک فرد دارای شخصیت است.
هنگامیکه یک کسبوکار یا شرکت بهصورت یک نهاد درمیآید دارای نوعی حیات و زندگی میشود که با زندگی اعضای آن متفاوت است و به خودی خود دارای ارزش میشود. از اینرو هنگامیکه شرکت بهصورت یک نهاد درمیآید الگوی خاصی از رفتار مورد قبول همۀ اعضای آن شرکت قرار خواهد گرفت که در همه جا دیده میشود. البته این باور اکنون به چالش کشیده شده است و سازمان را بهعنوان نوعی فرهنگ به حساب میآورند. یعنی سیستمی که اعضای آن استنباط مشترکی از شرکت دارند و یک پدیدۀ نسبتاً تازه است.
تئوری سازمان و مدیریت , صنایع و شرکتها | ۲۴ آبان ۹۱