
نوآوری باز (Open Innovation) به معنای خلق و اشاعه ایده در درون و برون سازمان و پذیرش ایدههای جدید در سراسر صنعت و کسبوکار است. این مدل نه تنها به توسعه ایدهها کمک میکند بلکه ایدههای نوآورانه مجاز بیشتری برای استفاده خارج از شرکتها خلق میشود. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله مفهوم نوآوری باز تشریح شده است.
تعریف نوآوری باز
نوآوری باز رویکردی مدیریتی است که در آن سازمانها برای توسعه محصولات، خدمات یا فرآیندهای جدید، تنها به منابع داخلی خود متکی نیستند، بلکه از ایدهها، دانش و فناوریهای بیرونی نیز بهره میگیرند. در این دیدگاه، مرزهای سازمان نفوذپذیر هستند و جریان ایدهها میتواند هم به داخل و هم به خارج سازمان منتقل شود.
نوآوری باز مفهومی است که در اکوسیستم نوآوری در بازارهای کنونی مطرح است. نوآوری سازمانی، فرایندی است که کارآفرین با بکارگیری خلاقیت، فرصتهای کارآفرینی را شکار میکند. به این ترتیب فرصتهای جدیدی به بازار آورده و در سراسر آن پخش میکنند.
نوآوری میتواند با توسعه محصول جدید، خدمات جدید و فرایندهای جدید، بر بازار اثر گذارد. همچنین از طریق دانش، مهارتهای فناوری و تفکر خالقی، مزیت رقابتی ایجاد کند. مدیران جهت رهبری نوآورانه با چنین رویکردی شرکت را مؤثرتر و با کارایی بهتر جلوه میدهند.
تاریخچه و مفهوم نوآوری باز
مفهوم و واژه نوآوری باز نخستین بار توسط هنری چسبرو (Henry Chesbrough) استاد دانشگاه کالیفرنیا ابداع و بکار گرفته شد. البته شاید بتوان گفت که این مفهوم به شکل عملی و کاربردی از دهه ۶۰ میلادی مورد استفاده بوده است. اما در سال ۲۰۰۳ بود که هنری چسبرو مفهوم نواوری باز را اولین بار بکار برد.

تعریف هنری چسبرو از نوآوری باز
در تعریف علمی هنری چسبرو نوآوری باز را اینگونه تعریف میکند: پارادایمی که در آن فرض میشود بنگاهها میتوانند و باید از ایدههای خارج از بنگاه و همچنین داخل بنگاه و راههای ورود به بازار خارج و داخل بنگاه به منظور توسعه و پیشرفت فناوریها و بنگاه شان استفاده کنند.
در مفهوم نوآوری باز این تفکر وجود دارد که در عصری که دانش بطور گسترده توزیع و پراکنده شده است. شرکتها و سازمانها نمی توانند تنها به تحقیقات و نوآوریهای خود بسنده کنند.
همچنین نوآوریها و ایدههایی که در یک سازمان/بنگاه وجود دارد میتواند با روشهای مختلف با دیگر سازمان ها/شرکتهای خارج از این بنگاه یا سازمان به اشتراک گذاشته شود. روشهایی مانند شکل دهی شرکتهای زایشی، همکاری مشترک، فروش مجوز/حق ثبت و اختراع.
نوآوری باز و بسته
پارادایم نوآوری بسته (Closed Innovation) بر این اصل استوار است که برای موفقیت نوآوری باید کنترل و مالکیت کامل بر سرمایه فکری وجود داشته باشد. در گذشته دانشگاهها و شرکتهای بزرگ بهطور مستقل تحقیق و توسعه انجام میدادند و برای تجاریسازی محصولات، مراکز تحقیق و توسعه اختصاصی ایجاد کردند.
این مدل باعث شد سازمانها برای تأمین نیازهای نوآوری خود مجبور به صرف هزینه و زمان زیاد شوند. با گذر زمان، عواملی چون جابجایی نیروی کار متخصص، وجود ایدههای نو خارج از سازمان، توانمندی شرکتهای کوچکتر در زنجیره ارزش، گسترش فناوری اطلاعات و رشد سرمایهگذاری مخاطرهپذیر کارایی مدل بسته را کاهش داد.
در نتیجه، سازمانها به سمت نوآوری باز حرکت کردند. نوآوری باز مدلی تکاملی است که با بهرهگیری از ایدهها و منابع داخلی و خارجی، به بهبود محصولات و خدمات کمک میکند. این رویکرد محدودیتهای نوآوری بسته را برطرف میسازد.
ابعاد نوآوری باز
نوآوری باز بهعنوان یک رویکرد مشارکتی در خلق ارزش، ابعاد مختلفی دارد که شناخت آنها به سازمانها کمک میکند تا راهبردهای مؤثرتری در استفاده از منابع داخلی و خارجی طراحی کنند. این ابعاد نشان میدهند که نوآوری باز صرفاً یک فرآیند فناورانه نیست، بلکه مجموعهای از تعاملات انسانی، ساختاری و فناورانه است.
ابعاد اصلی نوآوری باز عبارتند از:
ورودی (Inbound): بهرهگیری از ایدهها، دانش و فناوریهای بیرونی برای بهبود محصولات و خدمات داخلی.
خروجی (Outbound): انتقال فناوریها، اختراعات یا ایدههای بلااستفاده سازمان به بیرون از طریق همکاری یا تجاریسازی.
ترکیبی (Coupled): تعامل دوسویه که در آن سازمان همزمان از ایدههای بیرونی استفاده کرده و نوآوریهای خود را نیز به اشتراک میگذارد.
فرهنگی: ایجاد نگرش باز، پذیرش همکاری و کنار گذاشتن ذهنیت بسته در میان کارکنان و مدیران.
ساختاری: طراحی سازوکارها، قراردادها و فرآیندهای رسمی برای تسهیل همکاری با دانشگاهها، استارتاپها و سایر شرکا.
فناورانه: بهرهگیری از ابزارهای دیجیتال، پلتفرمهای نوآوری و شبکههای باز برای تبادل سریع دانش و اطلاعات.
این ابعاد نشان میدهند که نوآوری باز نه یک فعالیت مقطعی، بلکه یک چارچوب جامع است که باید در فرهنگ سازمان، ساختار مدیریتی و استراتژیهای کلان نهادینه شود تا بیشترین ارزش را خلق کند.
سخن پایانی
در نوآوری سنتی یا بسته سازمانها بر توان داخلی و افراد خبره خود متکی هستند. در حالیکه نوآوری باز بر این اصل استوار است که همه منابع ارزشمند بیرون از سازمان نیز میتوانند در فرآیند نوآوری نقشآفرینی کنند. تحقیق و توسعه درونی تنها بخشی از نیازها را پاسخ میدهد و بهرهگیری از ظرفیتهای بیرونی میتواند ارزشآفرینی بیشتری ایجاد کند. امروزه مرز مشخصی میان این دو الگو وجود ندارد و شرکتها بسته به شرایط، ترکیبی از هر دو رویکرد را بهکار میگیرند. نوآوری باز فراتر از مبادله مالکیت فکری است و اشکال متنوعی همچون توسعه محصول، تغییر فرآیندها و همکاریهای گسترده را دربرمیگیرد.
منبع: میلر، امری. خلاقیت و نوآوری. اشپرینگر.