
هوشیاری کارآفرینانه (Entrepreneurial alertness) به توانایی یک فرد برای شناخت فرصتهای تازه که از سوی بیشتر افراد نادیده انگاشته میشود، اشاره میکند. این آگاهی، ساختاری ارزشمند در تشخیص و بهرهبرداری فرصتهای کارآفرینی است. نظر به اهمیت موضوع در این نوشتار «هوشیاری کارآفرینانه» مفهومسازی و تعریف خواهد شد.
پیدایش مفهوم هوشیاری کارآفرینانه
کریزنر (Israel Meir Kirzner) نخستین بار واژه «هوشیاری» را برای تشخیص فرصتهای کارآفرینانه به کار برد. ری و کاردوزو توضیح دادند که هر نوع شناسایی فرصت توسط کارآفرین، به سطح بالای هوشیاری در برابر اطلاعات مقدم وابسته است.
آنها این وضعیت را «آگاهی کارآفرینانه» نامیدند و آن را گرایشی برای توجه به اطلاعات، رویدادها و الگوهای محیطی همراه با حساسیت نسبت به نیازهای پاسخدادهنشده و ترکیب تازه منابع تعریف کردند. این مفهوم اکنون یک عامل محوری در مدیریت کارآفرینی است.
به باور آنها، ویژگیهای شخصیتی و شرایط محیطی با هم تعامل داشتند و موقعیتهایی برای پرورش سطح بالاتر آگاهی کارآفرینانه ایجاد کردند. این نگرش نشان داد که هرچه آگاهی بیشتر بود، احتمال تشخیص فرصت نیز افزایش یافت.
با این حال، برخی پژوهشهای تجربی بر پایه دیدگاههای کایش و گیلاد، نتایج متفاوتی ارائه دادند. برای نمونه، بوسنتیز در بررسی خود دریافت که مدیران در بهرهگیری از اطلاعات و شناسایی فرصتهای جدید تفاوت داشتند. او شواهد محدودی برای تأیید چارچوب کایش و گیلاد یافت، اما نتایجش نشان داد معیارهای سنجش آگاهی کارآفرینانه نیاز به توسعه بیشتری داشت.
تعریف هوشیاری کارآفرینانه
هوشیاری کارآفرینانه به توانایی کارآفرین در شناسایی سریع و بهموقع فرصتهای جدید در محیط کسبوکار گفته میشود. این هوشیاری حالتی از آگاهی و حساسیت ذهنی است که فرد را قادر ساخت نیازهای برآوردهنشده، تغییرات بازار، مشکلات مشتریان و ترکیب تازه منابع را تشخیص دهد.
هرچه سطح هوشیاری بالاتر بود، احتمال کشف فرصتهای نو و خلق ایدههای کارآفرینانه افزایش یافت. پژوهشگران نشان دادند که هوشیاری کارآفرینانه نقش مهمی در تفکر و اقدام کارآفرینی سازمانی داشت. این قابلیت زمینه خلاقیت و نوآوری را فراهم کرد و به ایجاد کسبوکارهای نو انجامید.
هوشیاری کارآفرینانه یک عامل بنیادی برای آغاز کارآفرینی بود و اهمیت بالایی داشت. زمانی که این توانایی در افراد وجود داشت، فرصتهای کارآفرینی بهدرستی شناسایی و بهرهبرداری شد.
ابعاد هوشیاری کارآفرینانه
هوشیاری کارآفرینانه را میتوان از سه بعد مورد ارزیابی قرار داد:
- پویش و جستجو
- ارتباطات
- ارزیابی و قضاوت
این سه بعدی هستند که در این پرسشنامه نیز مورد ارزیابی قرار میگیرد.
اطلاعات نامتقارن و دانش پیشین
کارآفرینان بر اساس دانستههای قبلی خود فرصتها را تشخیص دادند. هر فرد تنها آن دسته فرصتها را دید که با تجربه و دانش پیشین او سازگار بود. سه حوزه اصلی دانش پیشین شامل آشنایی با بازار، شیوههای ارائه خدمت و شناخت مشکلات مشتریان بود. این دانش مانند یک «راهرو ذهنی» عمل کرد و مسیر شناسایی فرصتهای خاص را هموار ساخت.
کشف تصادفی در برابر جستجوی نظاممند
بخشی از فرصتها نه با جستجوی رسمی بلکه به شکل تصادفی کشف شد. این کشف اغلب نتیجه هوشیاری کارآفرینانه بود که فرد را آماده دریافت اطلاعات تازه میکرد. پژوهشها نشان دادند بنگاههای بسیاری بر پایه ایدههای تصادفی شکل گرفتند و حتی فروش بیشتری نسبت به جستجوهای رسمی داشتند. در نتیجه، سطح آگاهی کارآفرینانه نقشی مهمتر از میزان جستجو در موفقیت کشف فرصت ایفا کرد.
شبکههای اجتماعی و شناسایی فرصت
شبکههای کارآفرینی نقش مهمی در تشخیص فرصتها داشتند. بر اساس دیدگاه گرانووتر، پیوندهای ضعیف مانند آشناییهای اتفاقی منابع اطلاعاتی تازهای ایجاد کردند که در پیوندهای قوی مثل خانواده و دوستان کمتر یافت شد. او نشان داد افراد از طریق این ارتباطات ضعیف بیشتر به اطلاعات منحصربهفرد دسترسی پیدا کردند.
پژوهش میدانی هیلز نیز ثابت کرد کارآفرینانی که شبکههای گسترده داشتند، نسبت به افراد منفرد فرصتهای بیشتری شناسایی کردند. همچنین کیفیت ارتباطات شبکهای بر آگاهی و خلاقیت کارآفرینان اثر گذاشت.
سخن پایانی
هوشیاری کارآفرینانه بهعنوان زیربنای شناسایی فرصت، نقشی کلیدی در فرآیند کارآفرینی داشت. این توانایی باعث شد کارآفرینان با بهرهگیری از دانش پیشین، شبکههای اجتماعی و جستجوی فعال اطلاعات، فرصتهای نهفته را کشف و به کسبوکارهای نو تبدیل کنند. پژوهشها نشان دادند که آگاهی و خلاقیت در کنار کیفیت ارتباطات میتواند احتمال موفقیت را افزایش دهد. در نهایت، هوشیاری کارآفرینانه پلی میان ایده و عمل بود و به کارآفرینان کمک کرد مسیر نوآوری و رشد اقتصادی را هموار سازند.
منبع: فلاح، محمدمادق. مدیریت کارآفرینی. تهران: سمت.