
قیاس (Deduction) به معنای رسیدن از کل به جزء است و استقرا (Induction) رسیدن از جزء به کل است. قیاس و استقرا دو مفهوم فلسفی هستند که در روش پژوهش کابردی زیربنایی دارند. رویکردهای تحقیق میتواند قیاسی، استقرایی یا تلفیقی از هر دو این رویکردها باشد که در این نوشتار هریک از این رویکردها تشریح خواهد شد.
جایگاه قیاس و استقرا در پژوهش
براساس پیاز پژوهش پس از آنکه فلسفه تحقیق مشخص شد باید رویکرد تحقیق مشخص شود. یکی از عمدهترین مسائل در روش پژوهش چه در پژوهش کمی و چه پژوهش کیفی تعیین رویکرد پژوهشی است. بطور کلی پژوهشگران در مطالعات خود از تلفیقی از هر دو روش استفاده میکنند.
بطور نمادین در یک طرح پژوهشی یا پروپوزال مدیریت به چارچوب نظری پژوهش پرداخته میشود. در چارچوب نظری از نظریههای مختلف استفاده میشود و در نهایت این نظریهها الگویی از روابط ممکن بین متغیرهای پژوهش را ارائه میدهند.
براساس این روابط پیشنهادی، فرضیههای پژوهش تدوین میشوند. سپس به آزمون فرضیهها و نتیجهگیری پرداخته خواهد شد. در نهایت پیشنهادهای پژوهشی خود خاستگاه ارائه نظریههای جدید میباشند. در این مقاله به تشریح قیاس و استقرا به عنوان رویکردهای زیربنایی اندیشه تحقیق علمی پرداخته خواهد شد.
رویکردهای قیاسی و استقرایی در پژوهش
هر پژوهش براساس یکی از رویکردهای زیر انجام خواهد شد:
- رویکرد قیاسی
- رویکرد استقرایی
- رویکرد قیاسی-استقرایی
- رویکرد استقرایی-قیاسی
در رویکرد قیاسی، پژوهشگر به مطالعه نظریهها و پیشینه پژوهش پرداخته و براساس مطالعات و بررسیهای مختلف به فرضیهسازی میپردازد. سپس براساس فرضیه تحقیق و آزمون فرض به نتایج تحقیق دست پیدا میکند.
در روشهای استقرایی ابتدا براساس مشاهدات به فرضیهسازی پرداخته و براساس آزمون فرضیهها در نهایت به نظریهپردازی میپردازد.

روش تحقیق قیاسی-استقرایی
تمایز مفهومی میان روشهای قیاسی و استقرایی ممکن است از نظر نظری مفید باشد، اما در عمل این دو روش مکمل یکدیگرند. در پژوهشهای علمی، فرایند با استقرا آغاز میشود؛ یعنی از مشاهده به فرضیه میرسد، و سپس با قیاس، پیامدهای منطقی فرضیه بررسی میشود.
اگر استنباطهای قیاسی با دانش موجود سازگار باشند، آنگاه با دادههای تجربی آزمون میشوند و بر مبنای شواهد، فرضیهها تأیید یا رد میگردند. استقرا اغلب بهصورت شهودی و ناخودآگاه رخ میدهد، درحالیکه قیاس از اصول کلی آغاز شده و با استدلال منطقی مسیر درست عمل را نشان میدهد. در این روش، اگر رفتار موجود با نتایج منطقی سازگار نباشد، باید اصلاح شود.
تعریف قیاس و استقرا
براساس جهان بینی فسلفی پژوهشگر، رویکرد پژوهشی تعیین میشود. براین اساس دو رویکرد وجود دارد:
رویکرد قیاسی (Deductive Approach) : استدلال قیاسی یعنی رسیدن از کل به جزء و اساس فلسفه خردگرایانه است. رویکرد قیاسی با مطالعات ارسطو آغاز شده است. در رویکرد قیاسی، فکر از طریق معلومات کلی، مجهولات جزئی را کشف میکند، یعنی از کنار هم گذاشتن واقعیات پذیرفته شده و استنتاج یک نتیجه از آن حاصل میشود (نتیجهگیری از کل به جزء). در این استدلال چنانچه مقدمهها درست باشند نتیجهها هم الزاماً درست خواهند بود. این رویکرد، به پژوهشگر کمک میکند تا با استفاده از نظریههای موجود پدیدههایی را که به وقوع میپیوندد پیشبینی کند.
رویکرد استقرایی (Inductive Approach) : استدلال استقرایی یعنی رسیدن از جزء به کل و اساس فلسفه تجربی است. در این رویکرد فکر با استفاده از معلومات جزئی و برقراری ارتباط بین آنها حکم کلی را استنتاج مینماید. در این رویکرد، مشاهدهها بر رویدادهای مشخصی در یک طبقه صورت میگیرد و سپس بر اساس مشاهده حوادث یا رویدادها، استنباط در مورد تمام طبقهها انجام میشود.

تفاوت رویکرد قیاسی و استقرایی
دقت کنید در یک تحقیق علمی رویکرد قیاسی و استقرایی از هم جدا نیستند. در واقع با استدلال قیاسی براساس قضایا و معلومات کلی به بیان مسئله تحقیق پرداخته میشود و فرضیهها (گزارههای تحقیق) تدوین میشود. با طراحی ابزارها و روشهای مناسب تحقیق، دادهها گردآوری، طبقهبندی و تلخیص میشود. سپس با استدلال استقرایی به تجزیهوتحلیل دادهها پرداخته میشود و قضایای کلی استخراج میشود. این قضایای کلی محملی برای استدلال قیاسی بعدی و فرضیهسازی جدید است که پژوهشگران در بخش پیشنهاداتی برای مطالعات آینده آن را عنوان میکنند.
استدلال قیاسی و استقرایی در پژوهش
روش پژوهش علمی براساس استدلال قیاسی و استقرایی انجام میشود.
استقرا به معنای رسیدن از جزء به کل است یعنی در این روش فکری، با استفاده از معلومات جزئی و دادههای تجربی و برقراری ارتباط بین آنها حکم کلی استخراج میشود. این شیوه اندیشه در دوران رنسانس و در اندیشههای فرانسیس بیکن جایگاه مهمی در روش تحقیق علمی پیدا کرد.
قیاس به معنای رسیدن از کل به جزء است. به این معنا که براساس نظریههای موجود اقدام به فرضیهسازی میشود و با آزمون فرضیهها نتایج تحقیق روشن میشود. این شیوه اندیشه ریشه در مکتب خِرَدگرایی دارد.
سخن پایانی
روش استقرایی بیانگر این امر است که از واقعیتهای جزئی و انفرادی میتوان به واقعیتهای کلی دست یافت. مسیر حرکت در روش استقرائی از جزء به کل رسیدن است. به عبارت دیگر با مشاهده آنچه که برای جزء معین وجود دارد نتیجه بگیریم که برای همه کل که جزء در آن قرار میگیرد نیز وجود دارد. در استدلال قیاسی فرد با استفاده از قوانین معین منطق از احکام کلی به احکام جزیی میرسد. هدف اصلی روش قیاسی این است که چار چوبی ارائه شود که بر اساس دیدگاهها و رویههای جدید ارائه و از میان چندین روش برخی انتخاب گردد.
حبیبی، آرش؛ جلالنیا، راحله. (۱۴۰۱). پدیدارشناسی. تهران: نارون.