
فرهنگ دیجیتال (Digital culture) اشاره به محیط کاری دارد که تحت تاثیر ابزارها و فناوریهای دیجیتالی شکل گرفته و انسجام دوباره یافته است. این بازتعریف الگوی فرهنگ سازمانی در سایه تحول دیجیتال در ابتدای هزاره سوم است. این یک زیرساخت اساسی برای موفقیت در عصر دیجیتالی شدن است و از این رو در مقاله حاضر به تشریح و مفهومسازی فرهنگ دیجیتال مبادرت ورزیده شده است.
بیان مسئله فرهنگ دیجیتال
در شرکتهایی با فرهنگ دیجیتالی پیشرفته، کارکنان از ابزارهای دیجیتالی برای ارتباط و هماهنگی با هم استفاده میکنند. به دیگر سخن ارتباطات سازمانی و هماهنگی سازمانی تحت تاثیر ابزارهای دیجیتالی قرار دارد.
نوآوری و خلاقیت مبتنی بر فناوری در این جو سازمانی حرف نخست را میزند. محصول جدید و خدمات جدید با رویکردی فناورانه به مشتریان عرضه میشود. در نهایت مدیریت سازمان نیز با رویکردهای مدیریت مشارکتی و تحت لوای رهبری دیجیتال صورت میگیرد.
فرهنگ دیجیتال موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریهها و پژوهشهای نو در مدیریت، فرهنگ دیجیتال دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است.
جامعهشناسان، روانشناسان و اقتصاددانان توجهای ویژه به این مبحث نو و مهم در مدیریت دارند. در ادبیات سازمان و مدیریت و بویژه برای کسبوکارهای فعال در فضای رقابتی موضوع فرهنگ دیجیتال بسیار مهم است.
بازتعریف فرهنگ در عصر دیجیتال
فرهنگ سازمانی در مفهوم عام خود ناظر بر مجموعهای از باورها و ارزشهای مشترک است که بر رفتار و اندیشۀ اعضای سازمان اثر میگذارد. میتوان آن را نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. فرهنگ دیجیتال از اساسیترین زمینههای تغییر و تحول در سازمان است نظر به اینکه برنامههای جدید تحول بیشتر به تحول بنیادی سازمانی نگاه میکند. از اینرو هدف این برنامهها تغییر و تحول فرهنگ سازمان بهعنوان زیربنا به بستر تحول است.
مجموعهای از ارزش ها، باورهای راهنما، تفاهمات و روشهای تفکر، که در بین اعضای سازمان مشترک بوده و از طرف اعضای جدید بهعنوان روشهای صحیح انجام کارها و تفکر جستجو می شود، فرهنگ دیجیتال نامیده میشود.
در نظریههای فرهنگ سازمانی در عصر حاضر نظام ارزشی که باورهای افراد را تحتتاثیر قرار میدهد باید مبتنی بر تحولات فناوری باشد. بهصورت خیلی کلی مفهوم فرهنگ عبارت است از، کیفیت زندگی گروهی از افراد بشر که از یک نسل به نسل دیگر انتقال پیدا میکند. فرهنگ در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که مهمترین آنها ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، علوم، معارف و هنرهای یک جامعه است.
اهمیت فرهنگ دیجیتال
این موضوع که باید سازمان را بهعنوان نوعی فرهنگ به حساب آورد یعنی سیستمی که اعضای آن استنباط مشترکی از سازمان دارند یک پدیدۀ نسبتاً تازه است. در گذشته تصور بر این بود که سازمان یک وسیله یا ابزاری منطقی است که میتوان با استفاده از آن یک گروه از افراد را کنترل و کارهای آنها را هماهنگ کرد. این سازمان دارای سطوح عمودی، دوایر، سلسله مراتب اختیارات و از این قبیل ویژگیها بودند. ولی واقعیت این است که یک سازمان بیش از اینهاست و مانند یک فرد دارای شخصیت است.
سازمان عبارت است از فرایندهای نظامیافته از روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدفهای معین. از ترکیب دو واژه فرهنگ و سازمان اندیشهای تازه پدید آمده است که هیچیک از آن دو واژه این اندیشه را در بر ندارد.
سازمان یک استعاره برای نظم و تربیت است درحالیکه عناصر فرهنگ نه منظم هستند و نه با نظم. فرهنگ کمک میکند تا دربارۀ چیزی جدای از مسائل فنی در سازمان سخن گفته شود و باعث میشود نوعی از روان همراه با نوعی رمز و راز پدید آید. بنابراین میتوان گفت فرهنگ در یک سازمان مانند شخصیت در یک انسان است.
فرهنگ دیجیتال پدیدهای است که در سازمان است و همۀ اعضاء اتفاق نظر دارند که یک دست ناپیدا افراد را در جهت نوعی رفتار نامرئی هدایت میکند. شناخت و درک چیزی که فرهنگ سازمان را میسازد، شیوۀ ایجاد و دوام آن به ما کمک میکند تا بهتر بتوانیم رفتار افراد در سازمان را توجیه کنیم. مقصود از فرهنگ دیجیتال، سیستمی از استنباط مشترک است که اعضاء نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر میشود.
ضرورت فرهنگ دیجیتال
فرهنگ دیجیتال بستر اصلی سازگاری سازمانها با تحولات فناوری و اقتصاد دیجیتال است. این ساختار ارزشی با ایجاد زبان مشترک میان کارکنان، نوآوری و همکاری تیمی را تسهیل میکند. عمدهترین عوامل در این راستا عبارتند از:
- پیشران تحول سازمانی در عصر دیجیتال
- شرط لازم برای موفقیت سرمایهگذاریهای فناورانه
- تقویت همکاری، نوآوری و یادگیری جمعی
- افزایش شفافیت و اعتماد سازمانی
- ایجاد مزیت رقابتی پایدار
بدون سیستم ارزشهای دیجیتالمحور، سرمایهگذاریهای فناورانه به بهرهوری و ارزشافزوده واقعی تبدیل نمیشوند. این باورها و مفروضههای زیربنایی موجب افزایش اعتماد، شفافیت و مسئولیتپذیری در محیطهای کاری دیجیتالمحور میشود.
در شرایط رقابتی امروز، سازمانها تنها با تکیه بر فرهنگ دیجیتال میتوانند مزیت رقابتی پایدار کسب کنند. بنابراین، تقویت ارزشها و باورهای دیجیتالی نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و توسعه سازمانهاست.
شکلگیری فرهنگ دیجیتال
فرهنگ در علوم اجتماعی به نظامی از معانی مشترک که بهگونهای آشکار و جمعی، توسط یک گروه معین در یک زمان مشخص پذیرفته شده و بر پایه این نظام، معانی، کنش و رفتار گروه انجام میگیرد، اطلاق میشود. سازمان نیز عبارت است از جمعی از افراد که برای تحقق اهداف معیّن باهم همکاری می کنند.
فرهنگ دیجیتال مجموعهای از فرضیات اساسی است که افراد سازمان، در روبهرو شدن با مسائل، انطباق با محیط و دستیابی به وحدت و انسجام داخلی، ایجاد، کشف و توسعه داده اند و ثابت شده که سودمند و باارزش هستند. در نتیجه بهعنوان روش صحیح ادراک، تفکر و احساس، به اعضای جدید انتقال مییابد.
فرهنگ واژهای است که علمای علم اجتماع و پژوهشگران رشته مردمشناسی آن را به کار میبرند و این واژه از گسترش وسیعی برخوردار است. نقشی که فرهنگ در رفتار انسان ایفا میکند، یکی از مهمترین مفاهیمی است که در علوم رفتاری وجود دارد. فرهنگ آنچه را که انسان یاد میگیرد و نیز نحوه رفتار او را تعیین میکند. در مورد اینکه فرهنگ چگونه به وجود میآید، باید گفت که فرهنگ پدیدهای است که با توجه به خواستههای طبیعی و نیروهای اجتماعی سرچشمه میگیرد.
بهطور کلی سازمان، یک پدیده فرهنگی است و هر سازمانی دارای فرهنگ خاص خود است. بهعلاوه، از جمله استعاره هایی که برای شناخت و تجزیه و تحلیل سازمانها بهکار می رود، استعاره فرهنگ است. همانطور که برای افراد، شخصیت (بهمعنی سلسله ویژگیهای ثابت و پایدار) تعریف میشود، برای سازمانها نیز میتوان شخصیت تعریف کرد. فرهنگ دیجیتال بهمنزله شخصیت هر سازمان است. یعنی سازمانها هم مانند انسانها می توانند محافظه کار، خلّاق، ترسو و … باشند.
سخن پایانی
فرهنگ دیجیتال با ایجاد هویت مشترک و تعهدات فراتر از منافع فردی، رفتارهای شغلی و اجتماعی کارکنان را هدایت کرده و از طریق هنجارهای گروهی به افزایش نظم، ثبات و کارایی منجر میشود. از آنجا که عملکرد کارکنان مستقیماً با فرهنگ دیجیتال مرتبط است، موفقیت سازمانها نیز در گرو تقویت این فرهنگ قرار دارد. بنابراین، بررسی ابعاد فرهنگ دیجیتال و تأثیر آن بر کارایی کارکنان ضرورتی دوچندان دارد، چرا که علاوه بر غنیسازی ادبیات علمی، میتواند راهکارهای کاربردی برای مدیران و سیاستگذاران سازمانی فراهم سازد.
منبع: حبیبی، آرش. (۱۳۹۴). تحول دیجیتال. فصلنامه بازاریابی پارسمدیر، ۱(۱)، ۱۰۲-۲۰۷.