بودجه‌بندی مشارکتی

بودجه‌بندی مشارکتی (Participatory Budgeting) سیاست‌گذاری مردم‌نهاد با مشارکت شهروندان در فرایند تخصیص بودجه عمومی دولت است. این مفهوم در مدیریت مالی و مدیریت دولتی نوین در جوامع دموکرات از اهمیت بسیاری برخوردار است.

در شرایطی که شکاف میان دولت و ملت در بسیاری از کشورها در حال گسترش است، مشارکت‌دادن شهروندان در مدیریت منابع مالی می‌تواند به ایجاد حس مالکیت، اعتمادسازی و ارتقاء مشارکت سیاسی بینجامد. به‌ویژه در نظام‌های تمرکزگرا، بودجه‌بندی مشارکتی ابزاری برای تقویت نهادهای محلی و افزایش کارآمدی تصمیم‌های بخش عمومی است.

در دنیای امروز که مشروعیت دولت‌ها و نهادهای عمومی تا حد زیادی به میزان مشارکت‌پذیری و شفافیت آن‌ها وابسته است، بودجه‌بندی مشارکتی به‌عنوان ابزاری مؤثر در پیوند میان دموکراسی نمایندگی و دموکراسی مستقیم مطرح شده است. این مقاله تلاش دارد مفهوم، اهمیت، ابعاد اجرایی، چالش‌ها و فرصت‌های پیاده‌سازی این الگو را تشریح نماید.

تعریف و مبانی نظری بودجه‌بندی مشارکتی

بودجه‌بندی مشارکتی فرآیندی است که طی آن شهروندان به‌طور مستقیم در تصمیم‌گیری پیرامون نحوه تخصیص بخشی از بودجه عمومی نقش دارند. این مشارکت ممکن است از طریق نظرسنجی، کارگاه‌های عمومی، مجامع محلی یا پلتفرم‌های دیجیتال صورت گیرد.

بودجه‌بندی مشارکتی به‌عنوان الگویی نوین در حکمرانی عمومی، روشی برای مشارکت مستقیم شهروندان در فرآیند تصمیم‌گیری مالی دولت‌ها و نهادهای عمومی به شمار می‌آید. این الگو، با فراهم آوردن سازوکارهای شفاف و مشارکت‌محور، زمینه‌ای برای توزیع عادلانه منابع، افزایش پاسخ‌گویی و ارتقاء سرمایه اجتماعی فراهم می‌کند.

مبنای نظری این الگو بر پایه نظریه‌های دموکراسی مشارکتی، شفافیت مالی، و توانمندسازی مدنی شکل گرفته است. هدف اصلی آن، ایجاد بستری برای توزیع منصفانه منابع، کاهش فساد، تقویت اعتماد عمومی، و ارتقای کیفیت تصمیم‌های مالی در سطح محلی و ملی است.

ریشه‌های بودجه‌بندی مشارکتی به دهه ۱۹۸۰ در شهر پورتو آلگره برزیل بازمی‌گردد، جایی که شهروندان برای نخستین‌بار مستقیماً در تدوین بودجه شهرداری نقش ایفا کردند. این تجربه موفق باعث شد تا این مدل به کشورهای گوناگون از جمله آلمان، فرانسه، کانادا و کره جنوبی نیز راه یابد و به‌تدریج به یکی از ابزارهای مؤثر حکمرانی خوب بدل شود.

اهمیت و ضرورت بودجه‌بندی مشارکتی

از منظر راهبردی، بودجه‌بندی مشارکتی پاسخ‌گوی سه دغدغه کلان نظام‌های حکمرانی است:

۱. افزایش مشروعیت عمومی از طریق دخیل کردن مردم در تصمیم‌گیری‌ها؛
۲. کاهش شکاف میان دولت و مردم با تقویت گفت‌وگو و هم‌فکری؛
۳. بهبود بهره‌وری مالی با استفاده از خرد جمعی در تخصیص منابع.

در ایران نیز با توجه به انتظارات فزاینده مردم برای شفافیت، مشارکت و عدالت در توزیع منابع عمومی، اجرای چنین مدلی می‌تواند نقش مهمی در تقویت سرمایه اجتماعی و رضایت مدنی ایفا کند.

یکی از ارزش‌های کلیدی بودجه‌بندی مشارکتی، بازگرداندن صدای مردم به فرآیندهای بودجه‌ریزی است؛ چرا که اغلب در تصمیم‌گیری‌های سنتی، مردم صرفاً در نقش ناظر باقی می‌مانند. این مدل نه‌تنها به ارتقاء حس تعلق اجتماعی کمک می‌کند، بلکه موجب افزایش دقت در شناسایی نیازهای واقعی محلی نیز می‌شود.

ابعاد، عوامل، چالش‌ها و فرصت‌ها

ابعاد و عوامل کلیدی:
۱. چارچوب حقوقی و نهادی: قوانین و آیین‌نامه‌های پشتیبان، نقش شوراها و نهادهای محلی
۲. زیرساخت‌های مشارکتی: پلتفرم‌های دیجیتال، جلسات عمومی، ابزارهای نظرسنجی
۳. توانمندسازی شهروندان: آموزش مالی، شفاف‌سازی فرایند بودجه، دسترسی به اطلاعات

چالش‌های پیاده‌سازی:

ضعف زیرساخت‌های دیجیتال برای مشارکت الکترونیک
مقاومت دستگاه‌های اجرایی در واگذاری بخشی از قدرت تصمیم‌گیری
بی‌اعتمادی عمومی و کم‌اطلاعی شهروندان از فرآیندها

فرصت‌ها:

ارتقاء شفافیت و پاسخ‌گویی مالی دولت‌ها
کاهش نابرابری و تبعیض در تخصیص منابع
ایجاد احساس مالکیت عمومی نسبت به پروژه‌های توسعه‌ای

اجرای موفق این الگو مستلزم تدارک نهادی و فرهنگی است؛ یعنی نهادهای دولتی باید قدرت تصمیم‌گیری را تا حدی به مردم تفویض کنند و شهروندان نیز باید آموزش ببینند و باور کنند که صدای آن‌ها شنیده می‌شود. استفاده از فناوری‌های دیجیتال مانند پلتفرم‌های رأی‌گیری آنلاین می‌تواند مشارکت را گسترده‌تر و فراگیرتر کند.

سخن پایانی

بودجه‌بندی مشارکتی نه فقط یک ابزار مدیریتی، بلکه نمودی از تحول در فلسفه حکمرانی عمومی است. در این رویکرد، شهروندان نه به‌عنوان مخاطب منفعل بلکه به‌عنوان هم‌تصمیم‌گیرندگان در مسیر توسعه حضور می‌یابند.

اجرای موفق این مدل در کشورهایی چون برزیل، پرتغال، هند و کره جنوبی نشان می‌دهد که با اراده سیاسی، شفاف‌سازی ساختاری، و آموزش عمومی، می‌توان این الگو را در بسترهای گوناگون بومی‌سازی کرد. برای ایران نیز، بودجه‌بندی مشارکتی فرصتی است برای ارتقاء کارآمدی نظام مالی، بازیابی اعتماد عمومی و بازتعریف نقش مردم در توسعه پایدار.

اکنون که در ایران نیز رویکردهای «حکمرانی هوشمند» و «دولت الکترونیک» در حال توسعه است، بودجه‌بندی مشارکتی می‌تواند به‌عنوان یکی از جلوه‌های عملی حکمرانی شفاف و مردمی تلقی شود. تلفیق فناوری‌های دیجیتال، آموزش مدنی، و اراده سیاسی، می‌تواند بستر اجرایی این الگو را در شهرها و استان‌های ایران فراهم آورد.

پرسشنامه بودجه‌بندی مشارکتی

منبع: شعبانی، سلیم. مدیریت مالی. تهران: پوران پژوهش.