ریسک ادراکشده

ریسک ادراکشده (Perceived risk) مفهومی در مدیریت است که به برداشت و درک افراد از میزان خطر یا عدم اطمینان در یک تصمیمگیری خاص اشاره دارد. این مفهوم بهویژه در حوزههای بازاریابی، تجارت الکترونیک، پذیرش فناوری و رفتار مصرفکننده کاربرد دارد.
ریسک ادراکشده تأثیر زیادی بر رفتار مصرفکنندگان دارد و میتواند تصمیمگیریهای آنها را در خرید کالاها، استفاده از خدمات جدید، یا پذیرش فناوریهای نوین شکل دهد. منظور از این مخاطره، عدم قطعیت همراه با تصمیم با خرید مصرفکننده یا مشتری هنگام خرید محصول یا خدمات است. این ریسک بیشتر زمانی است که مشتریان قصد خرید محصولاتی گران قیمت یا نوآورانه را دارند.
در حوزه پذیرش فناوری، ریسک ادراکشده میتواند مانعی برای پذیرش نوآوریهای جدید باشد. کاربران ممکن است از بهکارگیری یک نرمافزار جدید به دلیل نگرانی از پیچیدگی آن یا عدم پشتیبانی مناسب اجتناب کنند. نظر به اهمیت موضوع در این نوشتار، ریسک ادراکشده، مفهومسازی و تعریف خواهد شد.
تعریف ریسک ادراکشده
به زعم فدرمن در سادهترین بیان، ریسک را میتوان پذیرش درصدی از خطر تعریف نمود که البته فرصتهایی را نیز به همراه دارد؛ یعنی احتمال پژوهشگر نشدن پیشبینیهای آینده. احساس و تفکر کلی در زمینه پیامدهای منفی استفاده از یک محصول یا خدمت ریسک ادراک شده نامیده میشود. به عبارت دیگر میزان عدم اطمینان در یک تجربه جدید که موجب احساس ریسک در فرد میشود.
در سادهترین بیان، ریسک را میتوان پذیرش درصدی از خطر تعریف نمود که البته فرصتهایی را نیز به همراه دارد؛ یعنی احتمال پژوهشگر نشدن پیشبینیهای آینده. احساس و تفکر کلی در زمینه پیامدهای منفی استفاده از یک محصول یا خدمت ریسک ادراک شده نامیده میشود. به عبارت دیگر میزان عدم اطمینان در یک تجربه جدید که موجب احساس ریسک در فرد میشود.
ریسک، عنصر اجتنابناپذیر در تجارت دنیاست و میتوان آن را علت نتیجهگیریهای معکوس یک فرآیند یا پروژه در نظر گرفت. مخاطره از عدم وجود اطمینان ناشی میشود که در طول عمر سازمان همواره حضور دارد. روشن است که ریسک را نمیتوان به طور کامل از بین برد بلکه میتوان آن را با آینده نگری کاهش داد و یا به درستی مدیریت کرد و هدایت نمود. بنابراین ریسک بهطور غیر قطعی قابل سنجش و اندازهگیری است. ریسک بر بسیاری از عوامل درگیر در تجارت تاثیر میگذارد. برای نمونه بر منابع، محصولات، سرویس ها، مشتریان و سایر سازمانهای همکار. همچنین تاثیرات شامل جامعه و محیطهای تجاری آن نیز میشود.
ابعاد ریسک ادراکشده
فدرمن به سال ۲۰۰۳ مطالعهای در زمینه ریسکادراک شده انجام داد که در بیشتر مطالعات به آن استناد میشود. ابعاد مختلف مخاطرات ادراکی به زعم فدرمن عبارتند از:
- ریسک عملکردی
- ریسک مالی
- ریسک حریم شخصی
- ریسک روانی
- ریسک زمانی

ابعاد ریسک ادراکشده
اهمیت ریسک ادراکشده
پذیرش فناوری: این عامل در مدل پذیرش فناوری وجود نداشت اما خیلی زود در کنار سودمندی ادراک شده و سهولت استفاده به عنوان سومین عامل در پذیرش فناوری قرار گرفت. در کمتر پژوهشی در زمینه عوامل موثر بر قصد خرید مشتریان است که از ریسک ادراکشده در کنار سایر عوامل یاد نشده باشد. برای نمونه در مورد رابطه اعتماد و ریسک ادراکشده مطالعات متعددی صورت گرفته است. این عامل در مطالعات مختلف به عنوان یک عامل منفی در نظر گرفته میشود.
قصد خرید: ریسک ادراکشده بویژه یک متغیر زیربنایی در تجارت الکترونیک است. از سوی دیگر در فعالیتهای تجاری که به صورت اینترنتی انجام میشود بحث ریسک و عدم قطعیت با اهمیتتر میشود. با طریق خریدهای اینترنتی نمیتوان به درستی مشتری را شناسایی کرد و همچنین مشتری نیز نمیتواند فروشنده را از نظر اطمینان و عدم اطمینان شناسایی کند. از طرف دیگر مشتری نمیتواند به طور فیزیکی کیفیت کالایی که قصد خرید آن را دارد به صورت فیزیکی آزمایش کند و به دلیل عدم اطمینان، احساسات شخصی و اطلاعاتی مالی خود را در اختیار قرار دهد.
تصمیمگیری: ریسک ادراکشده میتواند عاملی تعیینکننده در تصمیمگیریهای فردی و سازمانی باشد و شناخت آن به کسبوکارها، بازاریابان، و طراحان فناوری کمک میکند تا راهکارهایی برای افزایش پذیرش و اعتماد کاربران ارائه دهند. بنابراین اولین و آخرین کاربرد این مفهوم در تصمیمگیری سازمانی است.
مدیریت ریسک
ریسک عبارت است از انحراف در پیشامدهای ممکن آینده که اگر تنها یک پیشامد ممکن باشد، انحراف و ریسک کمتر میشود. مدیریت ریسک عبارت است از فرآیند مستندسازی تصمیمات نهایی اتخاذشده و بهکارگیری معیارهایی که میتوان از آنها جهت رساندن ریسک تا سطحی قابلقبول استفاده کرد. بهعبارتدیگر فرآیند شناسایی، ارزیابی، انجام اقدامات کنترلی و اصلاح ریسکهای اتفاقی بالقوهای که مشخصاً پیشامدهای ممکن آن خسارت با عدمتغییر در وضع موجود میباشد.
مدیریت ریسک تلاشی برای اداره کردن ساختارمند تغییرات در پروژه و مدیریت آنها در محیط در حال دگرگونی است. هدف مدیریت ریسک این است که خود بهعنوان عامل تغییر عمل نموده، موقعیت مبهم فعلی را اداره کرده و روشی کنترلشده و مدیریت پذیر را برای این مسئله در اختیار تیم مدیریت بگذارد.
مدیریت ریسک در بخشهای متنوع و مختلفی کاربرد دارد. از امور مالی و اعتباری تا سایر فعالیتهای تجاری ردپایی از مدیریت ریسک به چشم میخورد. در پروژهها، این مدیریت باید از سوی تمامی نهادهای حاضر (کارفرما، مشاور و پیمانکار) اعمال شود. در حقیقت، مدیریت ریسک در سازمانها نیازمند ابزارهایی برای نظارت بر مخاطرات با اهداف زیر است:
- شناسایی موانع محتمل (تهدیدها) و میانبرها (فرصتها)
- امکان تصحیح مسیر (برنامه)
- جلوگیری از بحرانها
- حرکت به سمت مقصد مطلوب
مدیریت ریسک مجموعهای را قادر میسازد که به نحو بهتری ریسکهای متداول در فعالیتهای روزمره را مدیریت نموده و با خیالی آسوده از خسارات تصادفی، بهطور جامعتر و مؤثرتر فعالیتهای روزمره خود را ادامه دهد.
پرسشنامه ریسک ادراکشده
پرسشنامه ریسک ادراکشده و نقش آن در مدل پذیرش فناوری همراه با روایی و پایایی و منبع شناسی معتبر دارای ۱۸ گویه
سخن پایانی
اگر افراد ریسک را درک کنند، انتظار دارند که برخی مزایا را از دست بدهند. پژوهشهای روانشناسی بهطور گسترده نظریه ریسک را، بویژه در شرایط عدم اطمینان بررسی کردهاند. مدلهای مختلفی برای اندازهگیری ریسک ادراکشده ارائه شده است. بسط این نظریه در زمینه رفتار مصرفکننده در سال ۱۹۶۰ آغاز شد.
رفتار مصرفکنندگان همراه با ریسک است؛ چراکه اقدامات و برنامهریزیهای آنها برای خرید، پیامدهایی را شامل میشود که نمیتوانند آنها نمیتوانند بهطور یقین پیشبینی کنند که احتمالاً برخی از آن حداقل منجر به نارضایتی خواهد شد. بنابراین، با توجه به این تئوری، مصرفکنندگان به دلیل مواجه با عدم اطمینان و تبعات نامطلوب بالقوه خرید همواره ریسک را درک خواهند کرد؛ بدیهی است، در صورتیکه آنها ریسک بیشتری را درک کنند، کمتر احتمال دارد خرید نمایند. ازاینرو مصرفکنندگان اغلب با اتخاذ راهکارهایی همانند کسب اطلاعات قبل از خرید، ریسک را کاهش میدهند.
مدیریت ریسک، اقداماتی که باید برای به حداقل رساندن خسارات و اختلالات احتمالی در جوامع انجام شوند. یا فرآیندی که با بررسی عوامل اجتماعی- اقتصادی و سیاسی مؤثر در شناخت ریسک و میزان مقبولیت شهروندان از حداقل خساراتی که درنتیجه یک حادثه به دست میآید. شناخت ریسکها مستلزم شناخت هر یک از نقاط این زنجیره است که عوامل خسارت آفرین (حوادث)، منابع خسارتپذیر (پرسنل، اموال، ساختمانها، مسئولیتها و درآمدها) و نوع تأثیر عامل اول بر عامل دوم (انواع خسارتها) را بطور دقیق دربر میگیرد. مدیریت ریسک کمک به انسانها برای حفاظت مستمر از خود، داراییها و فعالیتهایشان در برابر رویدادهایی است که در طول تاریخ زندگی، با مخاطراتی همراه است.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت بازاریابی
| 26 مرداد 91