بیان مساله تحقیق

بیان مساله (Problem Statement) نخستین بخش یک پروپوزال است که در آن چالش اصلی موجود به صورت کوتاه و روشن تصریح می‌شود. در این بخش از طرح پژوهشی باید دغدغه و مشکل اصلی موجود به‌طور دقیق مشخص شود. پژوهشگر در شناسایی مسئله پژوهش، سعی بر آن دارد تا شواهدی دال بر وجود مسئله عرضه کند. به عبارت دیگر پژوهشگر زمینه‌ای را تصویر می‌کند که در آن مسئله ی مورد نظر رخ داده است. در این مرحله ویژگی‌های مسئله، گستردگی و علل احتمالی بروز آن نیز شناسایی می‌گردد. بیان یک مسئله روشن، دقیق و قابل اجرا شاید مشکلترین مرحله ی تحقیق باشد.

ویژگی‌های بیان مساله خوب

یک بیان خوب مسئله اطلاعات زیر را منتقل می‌کند:

  • اهمیت مسئله
  • تحدید مسئله در یک حوزه ی تخصصی
  • اطلاعات کلی درباره ی تحقیقات انجام شده
  • چارچوبی برای ارائه ی نتایج تحقیق

در بیان اهمیت مسئله، منطق یک مطالعه و دلایل پژوهشگر برای انتخاب مسئله منظور می‌شود. اهمیت مسئله قبل از بیان گزاره‌های تحقیق (سؤالات و یا فرضیه‌های تحقیق) ارائه می‌شود ولی می‌تواند قبل و یا بعد از بررسی پیشینه ی تحقیق نیز عرضه شود. یک مسئله ی تحقیق زمانی از اهمیت برخوردار است که حداقل یکی از ویژگی‌های زیر را دارا باشد:

  • فراهم آوردن دانش در یک زمینه ی خاص
  • کمک به تدوین نظریه
  • تعمیم نتایج تحقیقات قبلی (افزایش اعتبار برونی)
  • پیشبرد روش شناسی تحقیق
  • روشن ساختن برخی از مسائل مهم روز

چگونگی بیان مساله تحقیق

پژوهشگران بهتر است قبل از بیان مساله و تعریف آن، پیرامون ادبیات و پیشینه موضوع تحقیق کمی مطالعه نماید. این امر باعث می‌شود تا اولا پژوهشگر اشراف بیشتری روی موضوع داشته باشد و بتواند ویژگی‌ها و جنبه‌های مختلف آن را تجزیه و تحلیل نماید و ثانیا متغیرهای مورد بررسی را به راحتی شناسایی کرده و تشریح نماید، زیرا شناسایی متغیرها، پیش‌بینی و در نهایت بررسی رابطه ی بین آن‌ها مهم ترین وظیفه ی یک پژوهشگر در امر تحقیق است.  همواره باید توجه داشت که تعریف و بیان مساله مهم ترین و در عین حال سخت ترین وظیفه پژوهشگر در مراحل آغازین تحقیق است. آنچه در این قسمت آورده می‌شود، به ماهیت و گستردگی تحقیق بستگی دارد و حجم مطالب ممکن است از یک پاراگراف تا چندین صفحه را شامل شود.

بیان مساله همواره با مقدمه‌ای آغاز می‌شود که با فاصله‌ای اندک، ناظر بلافصل بر تعریف مشخص مساله است. به این معنا که مقدمه را نباید چنان دور از مساله انتخاب کرد و کلی گرفت که بتوان آن را در آغاز هر مطلب دیگری نیز بیان کرد. مقدمه در واقع فتح بابی برای ورود به مساله اصلی تحقیق است و در حقیقت، نوعی توجیه و استدلال در جهت پرداختن به مساله مورد بررسی است. طول مقدمه نیز نباید چنان باشد که بر مطلب اصلی – یعنی تعریف مساله – غلبه کند و به عبارت دیگر «مقدمه زاید بر متن» باشد. اندازه نوشتاری مقدمه طبعا با حجم نوشته اصلی تناسب دارد و به همین دلیل، هر گاه افزایش طول مقدمه ضرورت یافت، ناگزیر باید دو لایه فراتر از مساله اصلی را در بر گیرد. در کل باید گفت که آنچه در قسمت مقدمه آورده می‌شود باید کاملا مرتبط با موضوع باشد.

اهمیت و ضرورت تحقیق

پس از بیان مساله نوبت به بحث اهمیت و ضرورت پژوهش می‌رسد. براستی تفاوت بیان مساله و اهمیت تحقیق چیست؟ در بیان مساله شما باید مشکلی که وجود دارد و میخواهید آن را حل کنید را بیان کنید. پس از اینکه مشکل را بیان کردید حالا باید نشان دهید که چرا حل این مشکل ضرورت دارد و چه اهمیتی دارد که باید به این مشکل پرداخته شود.

ارائه آمار و ارقام از رویدادها و تأکیدی که به وسیله متخصصان و صاحب نظران در یک زمان خاص یا مکان خاص صورت می‌گیرد، بیان کننده این است که تحقیق مورد نظر از ضرورت خاصی برخوردار است و به عبارت دیگر، تأثیر انجام تحقیق در حل مسائل بخش‌های مختلف جامعه و ایجاد تحول در یک جامعه خاص یا حل مشکلات در یک مکان خاص بیان می‌شود.

به طور کلی، پژوهش گر باید به امور زیر بپردازد:

  • چرا انجام تحقیق ضرورت دارد؟
  • چرا در این مقطع زمانی، باید تحقیق انجام شود؟
  • انجام تحقیق، چه تأثیری در پیش برد علم دارد؟
  • چه خلأ علمی را در یک رشته خاص می‌تواند پر کند؟

یک پژوهش گر با نگارش بخش‌های اهمیت و ضرورت تحقیق خویش در حقیقت امور زیر را بیان می‌کند:

  • آگاهی خود را نسبت به اهمیت و موضوع نشان می‌دهد.
  • استدلال‌های لازم جهت انجام تحقیق و صرف هزینه‌ها را توجیه می‌کند.
  • ۳ضرورت پرداختن به آن را از نظر زمان توضیح می‌دهد.
  • خواننده را نسبت به محتوای ارائه شده و تحلیل‌ها و بررسی ها، حساس تر می‌کند.

در یک پروپوزال مدیریت پس از بیان مساله و اهمیت و ضرورت تحقیق نوبت به گزاره‌های تحقیق می‌رسد که در پارس مدیر تشریح شده است.

جمع‌بندی

بیان مساله پژوهش نشان‌دهنده دغدغه اصلی پژوهشگر برای انجام یک مطالعه است. در هر طرح تحقیق باید به روشنی مشخص شود که چالش و مشکل اصلی چیست و چرا باید به این مساله پرداخته شود. باید دلایل روشنی برای وجود مشکل یا مساله ارائه شود که انجام طرح پژوهشی را توجیه نماید. وفتی مساله اصلی مشخص گردید باید دلایلی ذکر شود که این مساله از اهمیت نیز برخوردار است. هر مساله‌ای نمی‌تواند موضوع پژوهشی باشد. باید اهمیت کافی نیز وجود داشته باشد در نهایت هر مساله مهمی نیز همواره در دستور کار قرار نمی‌گیرد. در نهایت باید مشخص شود ضروری است که این مشکل مورد بررسی قرار گیرد. می‌توان از طریق ارائه خلاصه‌ای از نوشته‌های صاحب نظران و خبرگان آگاه که موضوع را ضروری می‌دانند و خواستار تحقیق روی این مسائل هستند، ضرورت تحقیق را به اثبات رسانید و یا درباره آن استدلال کرد.

منبع: سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه. (۱۳۹۴). روش‌های تحقیق در علوم رفتاری. تهران: آگاه.