
کارآفرینی (Entrepreneurship) فرایند کشف راههای جدید برای ترکیب منابع جهت خلق فرصتهای شغلی است. چناچه ارزش بازار این ترکیب منابع از ارزش بازاری هر نوع ترکیب دیگر از آن بیشتر باشد در این صورت فرد کارآفرین به سودآوری دست پیدا میکند. نظر به اهمیت مسئله در این نوشتار کوشش بر آن است تا ضمن مروری تاریخی، مفاهیم، تعاریف و بنیانهای کارآفرینی شناسایی و تشریح شود.
تاریخچه کارآفرینی
در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که در کار مأموریت نظامی بودند کارآفرین میخواندند. پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال ۱۷۰۰ میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار امور عمرانی بودند، از واه «کارآفرین» زیاد استفاده شد.
کارآفرینی و کارآفرین نخستین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت. همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی این مفهوم را در نظریههای خود تشریح کردهاند.
نظریه توسعه اقتصادی ژوزف شومپیتر به سال ۱۹۳۴ سرآمد این نظریهها است. این نظریه همزمان با دوران رکود بزرگ اقتصادی مطرح شد و بر نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سودآوری تاکید گردید. به همین دلیل شومپیتر را «پدر کارآفرینی» لقب دادهاند.

تعریف کارآفرینی از دیدگاه شومپیتر
از نظر شومپیتر «کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است» و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد». همچنین این مفهوم از سوی روانشناسان و جامعهشناسان نیز مورد تاکید قرار دارد. درک نقش کارآفرینان در اقتصاد با هدف شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها مورد بحث و بررسی بسیاری قرار دارد.
ریشه واژه کارآفرینی
ریچارد کانتیلون (Cantillon) به سال ۱۷۵۵ واژه کارآفرینی را ابداع کرد. واژه کارآفرینی از قرنها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در اصل از زبان فرانسه به دیگر زبانها راه یافت.
این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای «متعهد شدن» معادل under Take در زبان انگلیسی است. در سال ۱۸۴۸ توسط جان استوارت میل به کارآفرینی یا Entrepreneur در زبان انگلیسی ترجمه شد. پس از آن از اواخر قرن بیستم در دانشگاهها و حوزه آکادمیک و آموزشی کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفت.
در آغاز هزاره سوم این مفهوم در جوامع علمی (دانشگاهی) و علملی (صنعت) بسیار مورد اقبال قرار گرفت. دانشگاهها با ایجاد یک رشته جدید به نام مدیریت کارآفرینی به استقبال آن رفتند. صنایع و شرکتها نیز مفهوم کارآفرینی سازمانی را به سرفصل فعالیتهای کاری خود افزودند. اکنون این مفهوم به عنوان کلید موفقیت در عرصه رقابتی بازارها محسوب میشود.
تعریف کار آفرین و کارآفرینی
کارآفرینی فرآیند یا مفهومی است که در طی آن فرد کارآفرین با ایدههای نو، خلاق و شناسایی فرصتهای جدید با بسیج منابع، به ایجاد کسب و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور رشد یابنده مبادرت میورزد. این امر توأم با پذیرش خطرات است ولی اغلب منجر به معرفی محصول یا ارائه خدمات به جامعه میشود. انگیزههای مختلفی در کارآفرین شدن مؤثر میباشد که از جمله آنها: نیاز به موفقیت، نیاز به کسب درآمد و ثروت، نیاز به داشتن شهرت، و مهمتر از همه نیازمندی به احساس مفید بودن و استقلال طلبی را میتوان نام برد.
کارآفرین به کسی گفته میشود که علاوه بر برخورداری از خلاقیت بالا، دارای روحیهی خطرپذیری است. او میتواند برای حل مشکلات دنیای امروز راهکارهای عملی و مبتکرانه ارائه دهد. انسانهای کارآفرین موجب ظهور مشاغل جدید میشوند و میتوانند با تشخیص زودهنگام فرصتهای رشد، نیرو و نشاط تازهای به تشکیلاتی که سالها از عمرشان میگذرد ببخشند.
کارآفرین فردی است که کنترل درونی دارد. او برای آنکه بتواند درست آنچه را که میاندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس و کارفرمای خود باشد. یعنی کارآفرین نیاز به استقلال دارد. ذهن پویای او مرزهای از پیش تعیین شده و قالبهای رایج را در هم میشکند و با وجودی که همان چیزی را میبیند که دیگران میبینند، اما چیزی را میاندیشد که دیگران نمیاندیشند. یعنی کارآفرین خلاق است.
اهمیت کار آفرینی در عصر حاضر
این مفهوم ناظر بر راهبردهای نوآورانه و ریسکپذیر برای ایجاد کسبوکار جدید یا گسترش کسبوکار موجود است. موفقیت در عصر حاضر به اقتصاد دانشبنیان متکی است و خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی زیربنای چنین اقتصادی را شکل میدهند. به همین دلیل این مفهوم از جایگاه و اهمیت بسیاری در هزاره سوم برخوردار است.
اکنون رقابت در بازارهای گوناگون به حد اشباع رسیدهاست. از سوی دیگر افراد جویای کار بسیاری در بازارهای کار منتظر فرصتهای شغلی جدید هستند. در چنین شرایطی است که تفکر کارآفرینانه اهمیت دو چندان پیدا میکند.
اهمیت کارآفرینی در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، زیرا اقتصاد جهانی به نوآوری و خلاقیت برای بقا و رشد وابسته است. کارآفرینی دیجیتال و کارآفرینی فناورانه با ایجاد فرصتهای شغلی، توسعه فناوریهای نو و تقویت رقابتپذیری، موتور محرک اقتصاد و پیشرفت اجتماعی محسوب میشود.
تحقیق کارآفرینی
تحقیق در این حوزه به بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه کسبوکارهای نو میپردازد. چنین پژوهشی میتواند به شناسایی فرصتهای بازار و روشهای بهرهبرداری از آنها کمک کند.
از دیدگاه علمی، این نوع مطالعه نقش خلاقیت، نوآوری و ریسکپذیری را روشنتر میسازد. در بعد کاربردی نیز نتایج آن برای مدیران و سیاستگذاران بسیار ارزشمند است.
روشهای مختلفی مانند پرسشنامه، مصاحبه و تحلیل آماری برای گردآوری دادهها بهکار میرود.
دانشجویان اغلب از این موضوعات برای نگارش پایاننامه یا مقالات پژوهشی استفاده میکنند. یافتهها میتواند الگوهای موفقیت در دنیای کسبوکار را معرفی و تحلیل کند. در نهایت، تحقیق کارآفرینی ابزاری مؤثر برای پیوند میان نظریه و عمل در اقتصاد به شمار میآید.
فصل دوم و ادبیات پژوهش مدیریت کارآفرینی
فصل دوم و ادبیات پژوهش در زمینه مدیریت کارآفرینی توسط پایگاه پارسمدیر به نگارش درآمده است. این فصل دوم در پایاننامهای با هدف ارزیابی مدیریت کارآفرینی پایگاه پارسمدیر تهیه شده و به نگارش در آمده است. بنابراین مالکیت معنوی آن با پایگاه پارس مدیر است و بازنشر آن از نظر قانونی و اخلاقی صحیح نیست. مبانی نظری و ادبیات پژوهش مدیریت کارآفرینی را میتوانید خریداری کنید.
در هر اقتصادی، چرخش مالی یک کشور تأثیر مستقیمی بر روی کیفیت زندگی مردم آن کشور دارد. کارآفرینان یکی از قدرتمندترین مهرههای گردش این چرخه اقتصادی هستند. به زبان ساده در هر کشوری، در هر شرایطی به همت کارآفرینان میتوان یک اقتصاد شکست خورده را تبدیل به یک اقتصاد ابرقدرت کرد. در چند سال اخیر، شرکتهای بزرگ در سازمان خود شخصی را به عنوان کارآفرین سازمانی تعیین مینمایند تا بدین ترتیب به برتری عملیاتی دست پیدا کنند و مزیت رقابتی به دست بیاورند.
سخن پایانی
در دنیای پرشتاب امروز، نوآوری و خلاقیت بهعنوان موتور محرک توسعه اقتصادی و اجتماعی شناخته میشوند و در همین بستر است که کارآفرینی جایگاهی بیبدیل مییابد. این مفهوم نهتنها به معنای ایجاد کسبوکارهای جدید است، بلکه ابزاری برای تحول در سازمانها، افزایش بهرهوری و خلق ارزشهای پایدار نیز محسوب میشود. پژوهشگران و مدیران بر این باورند که جوامعی که از روحیه فرصتجویی و ریسکپذیری حمایت میکنند، توانایی بیشتری برای رشد و رقابت در سطح جهانی دارند. از سوی دیگر، آموزش و سیاستگذاری مناسب میتواند مسیر شکوفایی استعدادها را هموار کرده و زمینه را برای شکلگیری ایدههای نو فراهم سازد. در نهایت میتوان گفت کارآفرینی نه یک فعالیت فردی صرف، بلکه راهبردی کلان برای دستیابی به آیندهای پویا، پایدار و متکی بر ارزشآفرینی جمعی است.
منبع: فلاح، محمدمادق. مدیریت کارآفرینی. تهران: سمت.