
حاکمیت فناوری اطلاعات به چارچوبی برای حق تصمیمگیری و پاسخگویی جهت تشویق رفتار شایسته در استفاده از فناوری اطلاعات اشاره دارد. بسیاری باور دارند که هزاره سوم، زمان استیلای فناوری است و حکمرانی فناورانه نیز به طور ضمنی ناظر بر این هژمونی است. نظر به اهمیت مسئله، در این نوشتار حاکمتی فناوری اطلاعات مورد بررسی و مطالعه قرار خواهد گرفت.
تعریف حاکمیت فناوری اطلاعات
حاکمیت فناوری اطلاعات برگردان پارسی Information Technology Governance است. این مفهوم، ابزارها و چارچوب هایی ارائه میکند که پشتیبانی فناوری اطلاعات از اهداف کسبوکار را تضمین مینماید. همچنین کارایی سرمایهگذاری در فناوری اطلاعا ت را حداکثر میسازد.
این حوزه یکی از زیرمجموعههای حاکمیت شرکتی است که بر فناوری اطلاعات، عملکرد سازمانی و مدیریت ریسک نظارت دارد. ساختارهای تصمیمگیری مشخص میکند چه کسی حق تصمیمگیری در برنامههای کاربردی مختلف فناوری اطلاعات را در اختیار دارد. بنابراین شامل دو بخش میشود:
- بخش اول ساختارهای تصمیمگیری است.
- بخش دوم مکانیسمهای اجرای تصمیم است.
حاکمیت فناوری اطلاعات یک چارچوب رسمی است که ساختاری را برای سازمانها فراهم میکند تا اطمینان حاصل شود که سرمایهگذاریهای فناوری اطلاعات از اهداف تجاری پشتیبانی میکند. در عصر تحول دیجیتال که مفاهیمی مانند حکمرانی دیجیتال را به همراه دارد بحث فناوری جایگاه مهمی دارد.
اهمیت حاکمیت فناوری اطلاعات
اهمیت این بحث از دو حقیقت ناشی میشود:
از یک سو وابستگی سازمانها به فناوری اطلاعات به صورتی پیوسته افزایش مییابد.
از سوی دیگر پیچیدگی فناوری اطلاعات روز به روز افزایش مییابد. در این حال بسیاری از سازمانها خدمات فناوری اطلاعات خود را برونسپاری میکنند.
این شرایط فشار را بر مدیریت ارشد سازمان جهت کنترل هزینهها و ریسکهای فناوری اطلاعات افزایش میدهد. در این میان تنها یک راهحل وجود دارد. فناوری اطلاعات باید با تحت کنترل نمودن هزینهها، ارزش بیشتری برای کسبوکار بیافریند. این رویکرد در نهایت به حاکمیت فناوری اطلاعات منجر میشود که در مقاله حاضر بررسی و تحلیل شده است.
با توجه به چالشهای موجود، مدیران ارشد سازمان سعی در کنترل و حاکمیت بیشتر پیرامون فناوری اطلاعات و عملکرد آن دارند. حاکمیت فناوری اطلاعات به عنوان فرایندی تلقی میگردد که سازمان را در تحقق استفاده اثربخش و کارآمد فناوری اطلاعات یاری میکند. همچنین اهداف و راهبردهای فناوری را هدایت میکند. این حاکمیت یکی از مسئولیتهای مهم اعضای هیات مدیره و مدیر عامل میباشد. به واسطه این مقوله، عملکرد فناوری اطلاعات و انطباق آن با الزامات داخلی و خارجی تحت کنترل قرار میگیرد.
هدفهای حاکمیت فناوری اطلاعات
اهداف کلیدی و مهم حاکمیت فناوری اطلاعات عبارتند از:
- همسویی استراتژیهای فناوری اطلاعات با استراتژیهای کسبوکار
- احیای نقش فناوری اطلاعات به عنوان ماهیتی راهبردی در راستای ارزشآفرینی برای کسبوکار
- مدیریت ریسکها و مخاطرات فناوری اطلاعات
- مدیریت منابع فناوری اطلاعات
- مدیریت عملکرد فناوری اطلاعات
- تدوین خطمشیها و رویههای اجرایی فناوری اطلاعات
در راستای پیادهسازی حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمان تبعیت از استانداردها و چارچوبهای بینالمللی مسیر را برای سازمانها کوتاهتر خواهد کرد. در عصر حاضر مدیریت زمان به عنوان یک مزیت رقابتی مهم به شمار میرود. بنابراین استفاده از تجربیات موفق دیگران تحقق اهدف سازمان را تسریع میبخشد.
چرا سازمان باید زمان خود را صرف ایجاد چارچوبی نماید که وجود دارد؟ به جای ایجاد چارچوب جدید، سازمان باید سعی کند تا از بهروشهای موجود به بهترین نحو استفاده نماید. به روشهای موجود از سوی افراد برتر و خبره در این حوزه و پیرامون نتیجه تجارب شرکتهای موفق و برتر جهان نگاشته شدهاند و از سوی مراجع جهانی نگهداری و بهروز میشوند و آخرین تغییرات آنها مطابق با نیازهای روز به اطلاع کاربران خواهد رسید.
ابعاد حاکمیت فناوری اطلاعات
در سالهای اخیر، چارچوبهای گوناگونی با هدف تعریف، ارزیابی و بهبود کنترل داخلی سازمانها منتشر شده است. این چارچوبها همچنین به مدیران در کارهای برآورد و نظارت عملکرد و کارآیی فناوری اطلاعات کمک میکنند. برای تدوین شاخصهای حاکمیت فناوری اطلاعات میتوان از چارچوب استاندارد کوبیت استفاده کرد. این چارچوب مجموعهای از روشها در حوزه ارزیابی و کنترل فناوری اطلاعات است که در سال ۱۹۹۶ ارائه شد. ابعاد این چارچوب عبارتند از:
- برنامهریزی و سازماندهی (Planning & Organizing)
- توسعه و پیادهسازی (Development & Implementation)
- خدمت رسانی و پشتیبانی (Service & Support)
- نظارت و ارزیابی (Monitoring & Evaluation)
برنامهریزی و سازماندهی: این حوزه شامل استراتژیها و تاکتیکهایی میباشد که بیشتر سعی میکند تا به این مطلب بپردازد که چطور میتوان فناوری اطلاعات را در راستای کسبوکار به کار گرفت. به این منظور باید برنامهای جامع تهیه شود و نقشها و فعالیتها متناسب با اهداف به افراد اختصاص یابد.
اکتساب و پیادهسازی: برای واقعیت بخشیدن به استراتژیها، باید راهحلهای مناسب انتخاب، توسعه و پیادهسازی شود.در این مرحله همچنین باید یکپارچگی سیستمها و نرمافزارهای قدیمی با راهحلها و نرمافزارهای جدید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
تحویل و پشتیبانی: این حوزه شامل آموزش نیروی انسانی، نصب سیستمها و کلیه فعالیتهایی است که روزانه جهت نگهداری از سیستمها و رفع خطاها و مشکلات انجام میپذیرد.
نظارت و بازرسی: کلیه سیستمها در حوزه فناوری اطلاعات نیاز به ارزیابی و مرورهای دورهای دارند تا بتوان از صحت کارکرد آنها اطمینان حاصل نمود. این حوزه پوششدهنده کلیه فرآیندهایی است که جهت ممیزی سیستمهای اطلاعاتی و زیرساختها در سازمان صورت میپذیرد.
سخن پایانی
در دنیای امروز که فناوری اطلاعات به رکن بنیادین سازمانها و کشورها تبدیل شده، دستیابی به توازن میان هزینه، ارزش و ریسکهای فناوری ضرورتی استراتژیک محسوب میشود. با افزایش پیچیدگیها و ناکامی برخی پروژههای IT، اهمیت حاکمیت فناوری اطلاعات و نقش آن در تحقق اهداف حاکمیت شرکتی و حکمرانی دیجیتال بیش از پیش نمایان شده است. قرن حاضر که بهدرستی “قرن اطلاعات” نام گرفته، رشد علمی، اقتصادی و اجتماعی جوامع را به میزان بهرهبرداری مؤثر از اطلاعات گره زده است. در این میان، سازمانها و کشورهایی موفقتر خواهند بود که با نگاهی راهبردی و ساختاریافته به فناوری اطلاعات، از آن بهعنوان ابزاری برای پیشرفت پایدار بهرهگیرند.
دانلود پرسشنامه حاکمیت فناوری اطلاعات
منبع: دوکصدرا، فاطمه. حاکمیت و حکمرانی. تهران: پارسمدیر.