آینده پژوهی در تحقیقات کیفی

ﺁﻳﻨﺪﻩ پژوهی (Futures studies) مطالعه آینده محتمل، ممکن و مرجح فرضی است و جهان‌بینی زیربنایی مقوله مورد مطالعه را نشان می‌دهد. این روش برخلاف بسیاری از روش‌های کیفی که رویکردی گذشته‌نگر دارند با رویکری آینده‌نگر به تحلیل می‌پردازد. نظر به اهمیت موضوع، در این نوشتار کوشش برآن است تا آینده‌پژوهی مفهوم‌سازی و تعریف شود.

تعریف و مفهوم آینده پژوهی

آینده‌پژوهی شاخه‌ای میان‌رشته‌ای از علوم انسانی و اجتماعی است که به‌صورت نظام‌مند به شناسایی، تحلیل و طراحی آینده‌های بدیل می‌پردازد. این حوزه، با بهره‌گیری از ابزارهای کیفی و کمی، امکان مدیریت پیش‌نگر در شرایط عدم قطعیت را فراهم می‌سازد.

در آینده‌پژوهی به‌جای پیش‌بینی قطعی، بر سناریوسازی تمرکز می‌شود که می‌توانند ممکن، محتمل یا مطلوب باشند. به بیان ساده‌تر، آینده‌پژوهی کمک می‌کند بدانیم چه آینده‌هایی می‌توانند رخ دهند، کدام‌یک احتمال بیشتری دارند و کدام‌یک باید محقق شوند.

بر خلاف روش‌های سنتی که بر تحلیل گذشته و حال تکیه دارند، آینده‌پژوهی نگاهی پیش‌نگر، کنش‌محور و سازنده دارد. این رویکرد، نه فقط تحلیلگر بلکه معمار آینده است. امروزه آینده‌پژوهی بیش از آنکه یک روش کیفی مستقل باشد، یک چارچوب فرارشته‌ای برای حل مسائل پیچیده در حوزه‌هایی همچون سیاست‌گذاری، آموزش، نوآوری، فناوری و حکمرانی است.

در عمل، آینده‌پژوهی با روش‌هایی چون تحلیل روند، سناریونویسی، شناسایی سیگنال‌های ضعیف و روایت‌پردازی آینده، ابزاری برای آمادگی و تصمیم‌سازی در برابر دگرگونی‌های محتمل آینده فراهم می‌سازد. این روش با نرم‌افزار سناریو ویزارد یا در ترکیب با روش دلفی و حتی مبتنی بر مصاحبه در نرم‌افزار مکس‌کیودا قابل انجام است.

تاریخچه و پیدایش آینده پژوهی

آینده‌پژوهی پس از جنگ جهانی دوم، ابتدا با هدف پیش‌بینی راهبردی در حوزه نظامی و فناوری پا گرفت. مؤسسه رند در آمریکا و افرادی چون هرمان کان از پیشگامان این دوره بودند. در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، با گسترش نگرانی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی، این حوزه به مسائل عمومی‌تری چون آموزش، توسعه و خط‌مشی عمومی گسترش یافت. با این‌حال، در این دوران، آینده‌پژوهی عمدتاً با رویکردهای کمی، مدل‌سازی و پیش‌بینی‌های آماری شناخته می‌شد.

اما از دهه ۱۹۹۰ به بعد، آینده‌پژوهی وارد مرحله‌ای نو شد و به‌عنوان یک رویکرد کیفی تفسیری تثبیت گردید. در این تحول، پژوهشگران بیش از پیش به این نتیجه رسیدند که آینده، امری قطعی یا قابل پیش‌بینی نیست، بلکه ساختنی، چندگانه و وابسته به زمینه‌های فرهنگی، ارزشی و ذهنی کنشگران است. آینده‌پژوهی کیفی در همین بستر شکل گرفت و به‌جای پاسخ‌های عددی، به تولید معنا، کشف روایت‌ها و ساخت سناریوهای بدیل می‌پردازد.

واروش و وندل‌بل

واروش و وندل‌بل (آینده‌پژوهی)

از جمله چهره‌های کلیدی در بنیان‌گذاری این رویکرد می‌توان به وندل بل اشاره کرد که آینده‌پژوهی را در قالب علمی، هنجاری و اخلاق‌محور صورت‌بندی کرد. اما نقطه‌عطف آینده‌پژوهی کیفی را باید در آثار واروش جست‌وجو کرد؛ کسی که با معرفی روش تحلیل لایه‌ای علت‌ها (CLA)، بنیان‌های معرفت‌شناختی، زبانی و گفتمانی آینده‌پژوهی را دگرگون ساخت. او با تکیه بر فلسفه زمان، گفتمان تمدن و مشارکت تفسیری، آینده‌پژوهی را به‌عنوان یک روش کیفی ریشه‌دار و نظریه‌مند تثبیت کرد.

گام‌های آینده پژوهی

واروش (Voros) مراحل اصلی در راستای مطالعات آینده‌پژوهی را بر طبق شکل ۱ طراحی کرده است. منظور از ورودی در این مدل، پیشران‌ها یا عوامل کلیدی است که در گذشته یا حال حاضر اتفاق افتاده و وضعیت آینده را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند که عموما از طریق روش دلفی یا سایر روش‌های مبتنی بر بهره‌گیری از متخصصان، شناسایی می‌شوند.

در هر مرحله سوال‌های اساسی مطرح می‌گردد که بر اساس آنها عمل می‌شود. سرانجام، خروجی اقدامات انجام‌شده در راستای آینده‌پژوهی، تدوین استراتژی‌ها و راهبردهایی است که تعیین می‌کنند، چطور و چگونه به آینده مطلوب و مورد نظر دست یابیم.

مراحل آینده پژوهی

مراحل آینده پژوهی

متغیرهای پیشران، متغیرهای ورودی مطالعات آینده‌پژوهشی هستند. نیروهای پیشران، نیروها، رویدادها و اقداماتی هستند که بر تصمیمات اصلی تأثیر می‌گذارند و روند آنها را تغییر می‌دهند. اینها عواملی هستند که در شکل دادن به گذشته و حال مؤثر بوده و بر این اساس در شکل‌دهی به آینده نیز می‌توانند اثرگذار باشند. پیشرانها روندها و نیروهایی هستند که نقش بازساخت آینده فضاهای زندگی را بازی می‌کنند.

انواع آینده و رویکردهای آینده‌پژوهی

انواع آینده که در مطالعات آینده‌­پژوهی به آن پرداخته می­‌شود، در سه دسته، طبقه‌­بندی می‌­شوند:

آینده­‌ ممکن: شامل تمامی آینده­‌هایی است که می­‌تواند اتفاق بیافتد. مهم نیست که این آینده‌­ها تا چه حد احتمال وقوع داشته باشند و یا حتی دست نیافتنی باشند.

آینده­ محتمل: آنچه به احتمال بسیار زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست (مبتنی بر استمرار روندهای کنونی در آینده).

آینده­ مطلوب: آنچه مطلوب­ترین و مرجع­ترین رویداد آینده و یا آنچه بهینه­‌ترین و دلخواه‌­ترین رویداد آینده به شمار می‌رود.

بر همین بنیان، سه رویکرد مطالعه آینده و انواع آینده به شرح ذیل وجود دارند:

  •  واکاوانه یا تحلیلی (آینده‌پژوهی اکتشافی)
  • آینده‌پژوهی تصویرپرداز
  • هنجاری (آینده‌پژوهی مشارکتی)

به حکم عقل سلیم مردم از هم‌اکنون باید بدانند که آینده ممکن است آبستن چه پیشامدهایی باشد، کدام پیشامدها احتمال وقوع بیشتری دارند و در میان آن‌ها کدام‌ یک از دلخواهینگی بیشتری برخوردار است.

رویکردهای آینده‌پژوهی

آینده پژوهی با دو رویکرد قابل مطالعه است:

  • رویکرد توصیفی
  • رویکرد تجویزی

در روش توصیفی یا برون‌یابی، آینده‌پژوه بر آن است تا حالتی از آینده را که اتفاق خواهد افتاد یا شاید اتفاق بیفتد، با نظر به واقعیات توصیف کند.

در روش تجویزی یا هنجاری، تمرکز بر حالتی از آینده است که باید رخ دهد. روش‌های تجویزی کمک می‌کنند فرد بتواند ارزش‌ها و ترجیحات مورد علاقه‌ی خود را تشخیص بدهد و از آینده‌ی مطلوبی که در نظر دارد، تصویر واضح‌تری داشته باشد. وقتی فرد بداند که چه آینده‌ای را برای خود می‌پسندد، می‌تواند با گام‌های مؤثرتری در جهت تحقق همان آینده‌ی مطلوب حرکت کند.

سخن پایانی

آینده پژوهی گونه­‌ای از علوم نرم است. این حوزه از دانش نه تنها علم صرف بلکه به دانش­ فنی نیز نائل آمده است و از آن به عنوان علم فناوری یاد می­ شود. امروزه از آینده پژوهی انتظار می‌رود پا را از کشف آینده فراتر گذارد و به مهندسی هوشمند آینده بپردازد. آینده‌پژوه درک موجود را برهم می‌زند تا اطلاعات در دسترس را در قالب نگرشی مبتکرانه‌تر و پربارتر ترکیب و بازسازی کند. هدف آینده‌پژوه، شناسایی ابعاد تازه‌ای است که هنوز وارد زندگی بشر نشده‌اند. به‌علاوه، آینده‌پژوه سعی دارد بدون اینکه از واقعیات دور شود، درمورد تحولات بی‌سابقه‌ای نظریه‌پردازی کند که احتمال می‌رود عادات فعلی بشر را در روزگاران آینده دگرگون کنند و مردمی را که تمایلی به تجربه‌ی شیوه‌ها و پدیده‌های نوظهور ندارند، به چالش بکشند.

فهرست منابع

حبیبی، آرش. روش پژوهش پیشرفته. تهران: پارس‌مدیر.

Bell, W. (2001). Futures studies comes of age: twenty-five years after The limits to growth. Futures, 33(1), 63-76.

Voros, J. (2001). A primer on futures studies, foresight and the use of scenarios. Prospect: The Foresight Bulletin, 6(1).

Voros, J. (2005). A generalized “layered methodology” framework. Foresight.