مدیریت علمی
مدیریت علمی (Scientific management) یک تئوری کلاسیک مدیریت است که برای تجزیهوتحلیل و ترکیب گردش کار توسط فردریک تیلور ارائه شد. این نظریه یکی از سه نظریه اصلی تئوریهای مدیریت کلاسیک است که توسط مطرح شد.
مدیریت علمی از اواخر قرن چهاردهم هجری شمسی مقارن با اواخر قرن نوزدهم میلادی، گروهی تلاش کردهاند اصول مدیریت را با به کارگیری روشهای مهندسی در طراحی شغل علمیتر سازند. این گروه تلاش خود را بر طراحی اثر بخشی کارکنان متمرکز کردهاند. در واقع جستجو در جهت یافتن روشهای اثربخش و کارا در سازمانها موجب ظهور مکتب کلاسیک در مدیریت شد که به تدوین مدیریت علمی به دست فردریک وینسلو تیلور انجامید این مکتب بر نگرش سازمانی بر مبنای تقسیم کار و تخصص، با توجه به سلسلهمراتب اداری تأکید دارد. وی مدیریت علمی را تحت چهار اصل ارائه کردهاست.
تیلور معتقد بود که روش مدیریت علمی باید جانشین روش آزمون و و خطا شود و همچنین مطالعات حرکت سنجی و زمانسنجی را توصیه میکرد سعی نمود تا استانداردهایی را برای تولید تدوین کند. به نظر وی کارکنانی برای انجام کار باید انتخاب شوند که مهارت لازم برای انجام کار به صورت اثر بخش و کارا را داشته باشند. همچنین تهیه برنامههای آموزشی برای آموزش کار به کارگر از دیگر فعالیتهای او میباشد در نهایت، تیلور معتقد بود که کار و مسئولیت باید به صورت مساوی میان مدیران و کارکنان تقسیم شود.
تاریخچه پیدایش مدیریت علمی
تیلور در سن ۱۸ سالگی کار خود را در یک کارخانه ذوب آهن قراضه شروع کرد ابتدا به عنوان کارگر ساده و سپس به دلیل شایستگی هایش به سمت سرپرستی و نهایت به ردههای بالای مدیریت کارخانه ارتقاء یافت. مهمترین ویژگی او مطالعه برای بهتر شدن کارش بود. تیلور مهندس مکانیک بود (البته بعدها به صورت شبانه تحصیل را ادامه داد و مدرک مهندسی مکانیک دریافت کرد) که با استفاده از تجربیات خود در صنایع فولادسازی، مطالعاتی در زمینه “اصول مدیریت و مطالعه روش کار” انجام داد.
در دهه ۱۸۸۰ میلادی فردریک تیلور مطالعات خود را درزمینه زمان سنجی و حرکت سنجی، به مثابه راهی برای تعریف و بهینه سازی واحدهای مستقل نیروی کار تخصصی آغاز کرد. تا قبل از تیلور کارها بر اساس حسابهای سرانگشتی انجام میشد و از استانداردهای علمی، برنامهریزی مدیریتی و رویههای تحلیل خبری نبود. هدف تیلور تغییر این وضعیت به شرایطی بود که نشان دهد مدیریت فعالیتی علمی است نه یک کار اتفاقی. از تیلور با عنوان پدر مدیریت علمی و موسس مکتب تیلوریسم یاد میشود. او در سال ۱۹۱۱ میلادی کتاب اصول مدیریت علمی را منتشر ساخت و در آن یادآور شد که: بهتر است هدف اصلی مدیریت، حداکثر کردن منافع کارفرما و کارمند باشد
اصول مدیریت علمی تیلور
تیلور چهار اصل ذیل را به عنوان اصول مدیریت علمی پیشنهاد کرد:
۱- مدیریت باید علمی باشد.
روش علمی جانشین روش تجربه و خطا گردد و باید با مطالعه علمی کار بهترین روش انجام کار را پیدا و به صورت دستورالعمل به کارکنان ابلاغ کرد. مطالعه علمی کار، شامل حرکت سنجی و زمان سنجی و تعیین استانداردهای تولید و کارکرد بر اساس آن است.
۲- انتخاب کارکنان باید اساس علمی داشته باشد.
با استفاده از روشها و فنون علمی، افرادی برای کار انتخاب شوند که مهارت و توانائیهای لازم برای انجام مؤثر و موفقیت آمیز آن را داشته باشند.
۳- آموزش و تربیت کارکنان باید جنبه علمی داشته باشد.
۴- ایجاد روابط نزدیک و دوستانه و روحیه همکاری بین مدیریت و کارکنان
تقسیم کار و مسئولیت به طور مساوی میان مدیران و کارکنان انجام پذیرد به طوری که برنامهریزی و کارهای فکری را مدیران و کارهای جسمی را کارکنان انجام دهند.
روشهای اجرای اصول مدیریت تیلور
۱- زمان سنجی با استفاده از روشها و ابزارهای مناسب به منظور صرفه جویی در زمان انجام کار
۲- اعمال سرپرستی چند جانبه ( بر اساس تخصص) به جای روش سنتی سرپرستی فردی
۳- استاندارد کردن کلیه وسایل و ابزار کار و اعمال و حرکات کارکنان در انجام کار
۴- اختصاص دادن یک واحد سازمانی برای برنامهریزی
۵- کاربرد اصل استثناء در مدیریت (که به موجب آن کارکنانی که بیشتر از استاندارد تعیین شده برای تولید بازده داشته باشند، دستمزد تشویقی دریافت و کسانی که تولیدشان ازاستاندارد مزبور کمتر باشد دستمزد کمتری دریافت میکنند )
۶- استفاده از دستور العمل و شرح وظایف برای انجام کار و تدابیر تشویقی برای انجام درست وظایف
۷- به کار گرفت نظام نرخ دستمزد متفاوت ( پرداخت دستمزد بر مبنای قطعه یا پیمانکاری)
۸- استفاده از سیستمهای راهنما برای طبقه بندی کردن محصولات تولیدی و ابزارهای به کار رفته در تولید
۹- استفاده از یک نظام کار ساده و تکراری
۱۰- به کار گرفتن روش حسابداری بهای تمام شده
اولین مطالعه او در حمل آهن قراضهها از انبار به کوره ذوب انجام شد. او با استفاده از روش تقسیم کار و مطالعه علمی توانست میزان حمل آهن را به ازاء هر کارگر از ۱۲.۵ تن به ۴۷.۵ تن افزایش دهد.
همکاران تیلور در مدیریت علمی
مهندس گانت از همکاران تیلور بود که مباحثی چون آموزش کارگران، طراحیِ سیستمهای انگیزشی، دستمزد تشویقی را وارد تفکرات مدیریتی کرد که در لحاظ کردن جنبههای روابط انسانی در تولید مؤثر بود. نمودار گانت یکی از اثار ماندگار مدیریت از دوران گذشته است.
فرانک گیلبرت و همسرش لیلیان گیلبرت نیز به مطالعه محیط کار و روانشناسی برای بهبود تولید پرداختند؛ فرانک گیلبرت پس از آنکه مشاهده نمود تفاوتهای اساسی در روشها و حرکات افراد مختلف برای انجام فعالیتی واحد وجود دارد، بر آن شد تا بهترین روش انجام یک کار را بیابد. او که از پیشگامان مطالعه حرکت سنجی بود در یکی از بررسیهای مشهور خود توانست تعداد حرکاتی را که کارگران ساختمان، هنگام بنایی انجام میدادند، کاهش دهد و بهرهوری آنان را سه برابر کنند.
لیلیان نیز با توجه به روانشناسی صنعتی تاثیر بسزایی داشت. نتایج بررسی گیلبرتها در مطالعه حرکت، هنوز هم در “ارزیابی کار و زمان” (کارسنجی و زمانسنجی) مورد توجه است.
انتقادات وارده بر مدیریت علمی تیلور
اگر میخواهید با انتقادات به نظریههای کلاسیک مدیریت و مدیریت علمی تیلور آشنا شوید فیلم عصر مدرن Modern Times از چارلی چاپلین را تماشا کنید. نظریههای مدیریت علمی و اصول تقسیم کار تا آنجا پیشروی کرد که اساساً کارکنان به چرخ دندههای ماشین بزرگ تولید انبوه تبدیل شدند. مدیریت نظریههای کلاسیک انسان را موجودی اقتصادی-عقلائی دانسته اند و تاثیر روابط اجتماعی و ساختار غیر رسمی و انگیزه و احساسات را بر افراد نادیده میگرفتند. و عدهای فلسفه مدیریت علمی تیلور را مغایر با روح دموکراسی میدانستند.
تیلور نسبت به کار تیمی دیدگاه منفی داشت و معتقد بود: هر وقت کارکنان به طور گروهی کار میکنند، کارآیی هر یک از آنها تا سطح ضعیف ترین عضو گروه تنزل پیدا میکند. تیلور بر ضرورت علمی کردن فعالیتهای هر شغل و تدوین قوانین حرکت برای انجام آن تأکید داشت. و به این دلیل که به تمامی عناصر دخیل در تولید یک نوع نگاه میکرد و کارگر را مثل سایر ابزارکار در نظر گرفته بود، انتقاداتی وارد شد.
جمعبندی بحث
اصول مدیریت علمی تیلور که بر اساس کارسنجی، زمان سنجی، فردسنجی استوار بود، مقدمه تحولات عظیمی در افکار و فنون مدیریت درصنایع و موسسات دولتی کشورهای مختلف جهان شد. با استفاده از اصول مدیریت علمی تیلور و نطریههای او، کارآمدتر و عقلانی تر کردن سازمانها از طریق کاربرد روشهای علمی و برنامهریزی و طراحی وظایف سازمانی امکان پذیر شد.
هر چند منظور او عمدتا تاکید بر استفاده از این روشها در سطح وظایف عملیاتی و تولیدی بود ولی با رواج اندیشه و اصول مدیریت علمی تیلور، این روشها در همه فعالیتهای سازمانی کاربرد پیدا کرد. علاوه بر تیلور، صاحب نظران دیگری چون فرانک گیلبرت پیشگام حرکت سنجی و مخترع نمودار جریان کار FPC و هنری گانت فنون خاصی به اصول مدیریت علمی تیلور افزودند و به توسعه روشهای علمی و سیستماتیک برای مطالعه و اندازهگیری کار، برنامهریزی و زمانبندی تولید پرداختند.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت | ۲۵ دی ۹۸