بوروکراسی ماکس وبر

بوروکراسی Bureaucracy در ادبیات مدیریت شیوه اداره کلاسیک سازمان است که تصمیمگیری به صورت متمرکز و با هدف افزایش کارایی سازمانی صورت میگیرد. ویژگی عمده سازمانهای بوروکراتیک ساختار سلسلهمراتبی طولانی و کاغذبازی اداری بسیار زیاد است.
بوروکراسی یکی از تئوریهای مدیریت کلاسیک است که توسط ماکس وبر ارائه شد. تئوری بوروکراسی Bureaucracy را در اوایل دهه ۱۹۰۰ ارائه کرد و البته بعد از ۹۴۰ از زمانی که این اثر به انگلیسی منتشر گردید، شهرت جهانی گرفت. او چار چوبی را مطرح کرد که توانست کارایی سازمان را افزایش دهد و آنها را منطقی جلوه دهد. از دیدگاه وبر، بوروکراسی جایگزینی منطقی و اخلاقی برای شیوههای معمول پارتی بازی Nepotism و سوء استفاده از قدرت، در جهان فئودال و قبل از عصر صنعتی بود. و برخود نیز احتمال تبدیل بوروکراسی به یک قفس آهنین Iron cage را داده بود.
با وجود همه ایراداتی که با ساختارهای بوروکراتیک وارد است اما باید اذعان کرد هنوز ساختار غالب سازمانهای دولتی در کشورهای در حال توسعه است. در واقع میتوان گفت این میراث دوران استعمار است که کشورهایی با حاکمیت دولتی مانند ایران هنوز از آن پیروی میکنند. نظر به جایگاه و اهمیت موضوع در این مقاله بوروکراسی ماکس وبر تشریح میشود.
آشنایی با بوروکراسی ماکس وبر
برخی ویژگیهای مهم بوروکراسی عبارتند از:
- قانونسالاری: قواعد و مقررات رفتارها را قابل پیشبینی و فعالیتها را استاندارد میکنند.
- شایسهسالاری: استخدام و ترفیع بر اساس صلاحیت نه پارتی بازی
- سلسلهمراتب: ابزار بخردانه جهت کنترل و سرپرستی است. توزیع اختیار بین پستهای سازمانی را مشخص میکند.
- تخصص و تقسیم کار: توزیع مسئولیتها
- تفکیک پس از متصدی پست
- بایگانی و مکاتبات کتبی.
وبر معتقد بود عقلانی کردن بر معیارهای ارزش محور استوار است. وی بین عقلانیت رسمی و جوهری تمایز قائل بود. عقلانیت رسمی Formal rationality متضمن فنون محاسبه است؛ اما عقلانیت جوهری Substantive rationality اشاره به نتایج مطلوبی دارد که استفاده از فنون محاسبه را جهت میدهد. اگر عقلانیت رسمی بدون ملاحظه عقلانیت جوهری بکار گرفته شود به قفسی آهنین تبدیل خواهد شد که میتواند انسانیت را به بند کشیده و انسان را به جوهرهای در یک ماشین همیشه در حال حرکت تبدیل کند.
پایگاه اختیار از دیدگاه وبر
اختیار عقلائی-قانون Rational – legal : قانون و مقررات به پستهای بالای سازمانی مشورعیت و اختیار میبخشد. بیشتر سازمانهای دولتی از این نوع اختیار استفاده میکنند که مورد تأیید بوروکراسی وبر است.
اختیار سنتی Traditional : باور اعضای سازمان که از مشروعیت بر اساس سنتهای گذشته شکل گرفته است. کلیساها و حکومتهای پادشاهی از این نوع اختیار استفاده میکنند.
اختیار کاریزماتیک یا اختیار مبتنی بر فرهمندی Charismatic
اختیار عقلایی-قانونی همان قدرت سازمانی (قانون، پاداش و تنبیه) فرنچ و راوان است که در برابر قدرت فردی (مرجعیت و تخصص) قرار میگیرد.
تفاوت سازمانهای ماشینی و بوروکراتیک
سازمانهای ماشینی همیشه در برابر سازمانهای ارگانیگ مقایسه میشوند. به لحاظ ابعاد سه گانه ساختاری، سازمانهای ماشینی بسیار متمرکز، پیچیده و رسمی هستند؛ اما در سازمانهای ارگانیک رسمیت، و تمرکز اندک است.
شاید تصور شود ماشینی و بوروکراتیک دو واژه برای بیان ویژگیهای یک پدیده باشند؛ اما یک ویژگی متفاوت بین این دو وجود دارد. بوروکراسی نا متمرکز است. در حالیکه سازمان ماشینی متمرکز است. حل معمای عدم تمرکز در بوروکراسی به معنای این عبارت بر میگردد که بوروکراسیها همزمان بسیار رسمی و نامتمرکز هستند. در تعریف مفهوم قانونسالاری گفته شد قواعد و مقررات امکان انجام فعالیتها را به زیر دستان میدهد، در حالیکه این رفتارها و فعالیتها قابل پیشبینی خواهد بود. بنابراین اتخاذ تصمیمات به ردههای پائینتر سوق داده میشود. اما قواعد و رویهها مانع از آزادی عمل تصمیمگیرندگان خواهد شد.
منبع: کتاب تئوری سازمان دکتری مدیریت

تئوری سازمان و مدیریت | ۱۷ دی ۹۸