توسعه روستایی

توسعه روستایی (Rural development) عموماً فرایند ارتقای کیفیت زندگی و وضعیت اقتصادی مردمی است که در نواحی نسبتاً منزوی و با تراکم جمعیت کم زندگی می‌کنند. به‌طور سنتی توسعه روستایی بر بهره‌گیری از منابع طبیعی سرزمینی نظیر کشاورزی و جنگلداری متمرکز بوده‌است.

به هر روی، تغییرات در شبکه‌های تولیدی جهانی و شهری شدن فزاینده خصوصیات نواحی روستایی را تغییر داده است. افزایش گردشگری روستایی، تولیدهای خاص، و تفریحات جایگزین استخراج منابع و کشاورزی به عنوان محرک‌های اصلی اقتصادی شده‌اند.

یکی از شکاف‌های اساسی روستاهای ایران، کمبود مطالعات و تحقیقات و ضعف شناخت در مورد آنهاست. بنابراین با توجه به پیچدگی مناطق روستایی نیاز عمیق به شناخت افزون تر آنها به منظور اتخاذ تصمیمات خردمندانه آشکار می‌گردد. به همین منظور با توجه به شرایط فعلی کشورمان، ایجاد کسب‌وکار روستایی می‌تواند نقش مهمی در توسـعه روستایی داشته باشد. در همین راستا نوشتار حاضر به توسعه روستایی با تاکید بر توسعه پایدار تشریح می‌شود.

تعریف توسعه روستایی

بانک جهانی، توسعه روستایی را چنین تعریف می‌کند. توسعه روستایی، راهبردی است که برای بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی روستاییان فقیر تدوین شده‌است.

هدف از مدیریت توسعه و عمران دهستان، تنظیم و اجرای برنامه‌هایی است که شرایط زندگی ساکنان مناطق روستایی را بهبود بخشد؛ به طوری که با اکتشاف، شناسایی، سازماندهی و بسیج منابع مذکور، حداکثر استفاده از قابلیت‌های موجود در روستا به عمل آید. بنابراین، توسعه و عمران روستا باید مشتمل بر مجموعه‌ای از اقدامات بنیادی برای اصلاح اوضاع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در جامعه روستایی باشد و آن را به گونه‌ای متحول سازد که همه استعدادهای بالقوه موجود در روستا را بالفعل نماید و یک سیستم اجتماعی عادلانه را پایه‌ریزی کند.

بنا بر تعریف، برنامه‌های توسعه روستایی، جزئی از برنامه‌های توسعه هر کشور محسوب می‌شوند که برای دگرگون سازی ساخت اجتماعی اقتصادی جامعه روستایی بکار می‌روند. اینگونه برنامه‌ها را که دولت‌ها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده می‌کنند، دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز می‌گویند. این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولت‌ها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند، مورد پیدا می‌کند.

اهمیت توسعه روستایی

در حدود دو سوم از جمعیت کشورهای در حال توسعه، در مناطق روستایی زندگی می کنند. همچنین سهم بسیار بالایی از جمعیت کشورهای فقیر را نیز روستاییان تشکیل می دهند. رشد سریع جمعیت روستاها، موجب ایجاد مسایل اجتماعی و اقتصادی شدید و عدیده می گردد. شاید بتوان اعتراف نمود که اکثر این مشکلات بدلیل افزایش غیرمنتظره و گسترده بیکاری و ظهور بیکاری پنهان است. این امر بخصوص در شرایطی نمود می یابد که کمبود اراضی و منابع وجود دارد. در چنین شرایطی است که نسبت کارگران بیکار و کم کار روستایی افزایش می یابد

از سوی دیگر توسعه روستایی را می‌توان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کم درآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست. در گذشته بعضی مدیران و سیاست گذاران امر توسعه، صرفاً بر توسعه کشاورزی متمرکز می‌شدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمی شود.

روستا جامعه‌ای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همه جانبه (یعنی توسعه روستایی) است نه صرفاً توسعه کسب وکار و نظامی به نام کشاورزی. هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمی شود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمی شود. ثانیاً افزایش بهره وری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی می‌شود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها می‌شود.

استراتژی‌های توسعه روستایی

کشورها و مناطق مختلف جهان، متناسب با شرایط و اولویت ها، رویکردها و استراتژی‌های توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفته اند. قطعاً نمی توان بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغالزایی در روستاها (بدون درنظر گرفتن استراتژی توسعه روسـتایی) توفیق چندانی بدست آورد (که پایدار و ماندگار نیز باشد). چون اشتغالزایی و کارآفرینی در فضایی مستعد رخ می‌دهد و بدون وجود آن فضا عملاً نمی توان متوقع موفقیتی پایدار بود. رویکردها و استراتژی‌های توسعه روستایی را اینگونه می‌توان تقسیم بندی نمود:

الف) رویکردهای فیزیکی کالبدی

۱) استراتژی توسعه و بهبود زیرساخت‌های روستایی

زیرساخت‌های روستایی را می‌توان سرمایه‌های عمومی و اجتماعی روستاها دانست که بدین جهت توسعه این زیرساخت‌های اجتماعی، فیزیکی و نهادی باعث بهبود شرایط و کیفیت زندگی و معیشت مردم محلی و ارتقای کارایی زندگی اجتماعی و اقتصادی آنان خواهد شد. بعنوان مثال، توسعه زیرساخت‌های اجتماعی همچون تسهیلات و خدمات بهداشتی و آموزشی، باعث بهبود کیفیت توسعه روستایی چیست؟ منابع انسانی و افزایش توانایی‌های آنان (در جایگاه‌های فردی و اجتماعی) خواهد شد.

منظور از ایجاد، توسعه و نگهداری زیرساخت‌های روستایی، صرفاً تزریق نهاده‌های سرمایه‌ای به یک جامعه با تولید سنتی نیست، بلکه هدف ایجاد سازوکارها، نهادها و مدیریت جدیدی است که در عمل نیازمند مشارکت وسیع روستاییان است. در واقع این استراتژی، با همکاری مردم می‌تواند به طور آگاهانه، ارادی و موفقیت آمیز از دوران طراحی، برنامه ریزی و سرمایه گذاری گذر کرده و به شرایط مطلوب پایدار وارد گردد.

۲) استراتژی رفع نیازهای اساسی
این استراتژی در جستجوی اتخاذ شیوه‌ای است تا براساس آن نیازهای اساسی فقیرترین بخش از جمعیت روستایی را به درآمد و خدمات (در طول یک نسل)، برطرف نماید. نیازهای اساسی شامل درآمد (کار مولد) و هم خدمات موردنیاز زندگی می‌شود. محورهای اصلی این استراتژی عبارتند از:

  • تغییر معیار برنامه‌های اجرایی از رشد به سمت نیازهای اساسی
  • چرخش از اهداف ذهنی به سمت اهداف عینی و واقعی
  • کاهش بیکاری

از این رو رفع نیازهای اساسی تهیدستان، در کانون مرکزی این استراتژی قرار می‌گیرد و اهداف رشدمحور جای خود را اهداف مصرفی می‌دهند که در مناطق روستایی با سرمایه و واردات کمتری (نسبت به بخش شهری) قابل انجام هستند.

ب) رویکردهای اقتصادی

۱) استراتژی انقلاب سبز
این استراتژی دارای دو معنای به نسبه متفاوت است: یکی به معنی دگرگونی کلی در بخش کشاورزی است. به طوریکه این تحول باعث کاهش کمبود مواد غذایی در کشور و مشکلات کشاورزی گردد. دیگری به معنی بهبود نباتات خاص (بویژه گسترش انواع بذرهای اصلاح شده گندم و برنج) و تولید زیاد آنان است. براساس مطالعات میسرا، انقلاب سبز باعث کاهش مهاجرت‌های روستایی نشده‌است. حتی بعضاً باعث بروز اخلافاتی مابین نواحی روستایی (بخاطر بازده متفاوت زمین‌ها در این محصولات اساسی) نیز شده‌است.

۲) استراتژی اصلاحات ارضی
اکثر کشورهای جهان، برای گذار از یک ساخت ارضی به ساختی دیگر، اصلاحات ارضی را در برنامه ریزی‌های توسعه روستایی خود گنجانده اند. به عبارت دیگر، تجدید ساختار تولید و توزیع مجدد منابع اقتصادی را از اهداف عمده برنامه‌های توسعه روسـتایی چیست؟ خویش قلمداد نموده اند. از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران امر توسعه (همچون میردال و تودارو)، اصلاحات ارضی کلید توسعه کشاورزی است. البته در بعضی موارد نیز، به دلیل ساماندهی نامناسب خدمات پشتیبانی و تخصیص اعتبارات موردنیاز، چیزی به درآمد زارعان خرده پا افزوده نمی شود.

۳) استراتژی صنعتی نمودن روستاها
اگرچه در این استراتژی، توسعه کشاورزی در فرآیند توسعه روسـتایی حایز اهمیت است اما در عین حال باید با توسعه فعالیت‌های صنعتی همراه شود. در بسیاری از کشورها (بخصوص آسیایی ها) صرفاً زراعت نمی تواند اشتغال کافی و بهره ور ایجاد نماید (ظرفیت زمین نیز محدود است) بدین جهت باید به ایجاد اشتغال سودآور غیرزراعی نیز پرداخت تا تفاوت درآمد شهرنشینان و روستانشینان افزایش نیافته و مهاجرت روستاییان به شهر کاهش یابد. در این راستا باید اقدامات ذیل صورت پذیرد: (الف) ایجاد مشاغل غیرزراعی و فعالیت‌های درآمدزا، (ب) رواج مراکز روستایی دست پایین.

اهداف توسعه روستایی

اهداف عمده استراتژی توسعه روستایی را می‌توان اینگونه برشمرد:

  • ایجاد اشتغال غیرکشاورزی برای روستاییان بیکار یا نیمه بیکار در یک منطقه
  • همیاری در جلوگیری از جریان مهاجرت به مراکز شهری
  • تقویت پایه‌های اقتصادی در مراکز روستایی
  • استفاده کامل (بیشتر) از مهارت‌های موجود در یک ناحیه
  • فرآوری تولیدات کشاورزی محلی
  • تهیه نهاده‌های اساسی و کالاهای مصرفی برای کشاورزان و دیگر افراد محلی

بیشتر اینگونه صنایع روستایی در کسب وکارهای خرد (کوچک مقیاس) شکل می‌گیرند که می‌تواند بخش عمده‌ای از آن را صنایع دستی تشکیل دهد. توسعه روستایی چیست؟ این صنایع دستی می‌توانند از ابزارهای پیشرفته تر برای کار خود بهره بگیرند. بدلیل سادگی و مقبولیت بیشتر در جوامع روستایی و امکانات اشتغالزایی بیشتر، کمک بیشتری به بهبود وضعیت روستاییان انجام دهند.

سخن پایانی

از چند سده اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان، عقب ‌ماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است. عموماً روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند. بنابراین اقشار روستایی فقیرتر و آسیب‌پذیرتر محسوب می‌شوند که بعضاً منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز می‌شود.

علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها، نبود صرفه اقتصادی برای ارایه خدمات اجتماعی است. خدمات حرفه‌ای و تخصصی‌نبودن کار کشاورزی نیز بهره‌وری کافی ندارد. محدودیت منابع ارضی (در مقابل رشد جمعیت)، و عدم ‌مدیریت صحیح مسؤولان از دیگر مشکلات روستاها است. به همین جهت، برای رفع فقر شدید مناطق روستایی، ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان، ایجاد اشتغال و افزایش بهره‌وری آنان، تمهید توسعه روستایی متولد گردید.

بنابر تعریف، برنامه‌های توسعه روستایی، جزئی از برنامه‌های توسعه هر کشور محسوب می‌شوند که برای دگرگون‌سازی ساخت اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی بکار می‌روند. اینگونه برنامه‌ها را که دولت‌ها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده می‌کنند، دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز می‌گویند.