موانع کارآفرینی زنان
موانع کارآفرینی زنان مجموعه عوامل بازدارندهای هستند که بهطور مشخص به خاطر جنسیت یک طبقه از جامعه مانع از فعالیتهای کارآفرینانه میشوند. زنان کارآفرین به عنوان گروهی که در یکی از سطوح بالای اقتصادی و اجتماعی جامعه فعالیت دارند که با دشواریهای بسیاری روبهرو هستند.
زنان کارآفرین در یک سازمان با دشواری پذیرفته میشوند. به طور کلی در جامعه این تصویر از زنان باز تولید میشود که یک زن فرمانبردار است. بسیاری از مردان که در رتبههای پایین و کارمندی در یک سازمان قرار دارند به سختی میتوانند دستورات یک زن را بپذیرند. آنها گمان میکنند که صرف این امر که زنان از نظر فیزیکی از مردان ضعیف تر هستند سبب میشود که توانایی رهبری نداشته باشند. اگر چه که کارآفرینی زنان همچنان در حوزه اقتصادی سهم برابری با مردان ندارد اما ناچیز نیز نیست.
بهطور کلی در جوامع گوناگون بویژه در کشورهای جهان سوم، موانع زیادی در زمینه کارآفرینی وجود دارد اما برخی از این موانع منحصر به زنان است. زنانی که به مقام کارآفرینی میرسند با مشکلاتی مواجه میشوند که مردان با آن دست و پنجه نرم نمی کنند. این مقاله مروری بر چالشها و موانع اجتماعی کارآفرینی زنان است.
بیان مساله موانع کارآفرینی زنان
بخشی از هویت انسان تحت تاثیر جنسیت او شکل میگیرد. صرفنظر از تفاوتهای طبیعی که اعضای دو جنس از جنبههای جسمانی و روانی با یکدیگر دارند، جامعه نیز به نوبه خود بر دامنه این تفاوتها میافزاید. از این رو، گفته میشود جنسیت برخالف جنس سازهای اجتماعی است زیرا دارای معانی و دلالتهای فرهنگی است. بنابراین اگر به نظر میرسد نسبت اندکی از زنان شاغل ایرانی کارآفرین هستند، باید یکی از دلایل جستجو نمود. برای سنجش این پدیده، پرسشنامه موانع کارآفرینی زنان را دانلود کنید.
عمدتا زنان از موانع مالی و قانونی برای کارآفریننشدنشان شاکی هستند و آن را سدی در برابر شروع فعالیتها و گسترش آن میدانند. بوروکراسیهای اداری، هزینههای زمانی بالا برای ثبت شرکت و دریافت مجوزها، هزینههای هنگفتی برای ورود زنان به عرصه کارآفرینی به وجود میآورد. از سوی دیگر، میتوان به کمبود ارتباطات زنان با سایر افراد در جامعه اشاره کرد. کارآفرینی زنان روستایی با موانع بیشتری همراه است.
روابط اجتماعی زنان اغلب در دایره محدودی از دوستان نزدیک و خویشاوندان است و نداشتن ارتباط با سایر افراد که به عنوان پیوندهای ضعیف مطرح میشوند از موانع کارآفرینی زنان روستایی است، زیرا این افراد حامل اطلاعات مهمی هستند که غالبا دوستان نزدیک و خویشاوندان این اطلاعات را ندارند. زنان علاوه بر نداشتن ارتباطات گسترده همچون مردان، از نفوذ و اعتبار اجتماعی پایینی برخوردارند که این عوامل نیز از موانع جدی زنان برای ورود به عرصه کارآفرینی به شمار میرود.
اهمیت و ضرورت موانع کارآفرینی زنان
محققان معتقدند زنان در مسیر کارآفرین شدن ابتدا باید به خود و تواناییهای خود بیندیشند. پنداشت مثبت از خود و اعتمادبهنفس داشتن، تأثیر مستقیمی بر کارآفرین شدنشان دارد، زیرا نداشتن خودباوری و کمبود اعتمادبهنفس در زنان به همراه نداشتن انگیزه کافی و مناسب برای مؤثر بودن در بخش اقتصادی همراه با مردان و رقابت با دیگران، میتواند مانع ورود زنان به کارآفرینی باشد.
زنان اغلب به دلایل متعددی از جمله بیکاری، کمبود دستمزدها و نارضایتی از شغل قبلی به سمت کارآفرین شدن حرکت میکنند، اما نبود یا کمبود مدل و الگو، نداشتن تجربه کافی، مهارت و دانش متناسب، مسئولیت دوگانه بین خانه و جامعه، و تأخیر بین دانشآموختگی و شروع به کار نیز از عوامل محیطی و اجتماعی برای کارآفرین نشدن زنان است. ترس از موفق نشدن نیز یکی دیگر از موانع ورود زنان به کارآفرینی است، زیرا آنان کسبوکار را فقط وظیفه خود نمیدانند و به دنبال موفق شدن و گسترش کسبوکار نیز هستند.
نقشهای سنتی مادر بودن و همسر بودن همچنان بخشی بزرگ از هویت زنان کارآفرین محسوب میشود. خانوادهها نمی توانند بپذیرند که یک زن میتواند یک کارآفرین موفق و یک مادر خوب نیز باشند. همین فرهنگ میتواند بپذیرد که یک مرد هم پدر خوب و هم کارآفرین خوبی است. حتی اگر این مرد همسرش را از دست داده باشد و فرزند خود را به پرستار سپرده باشد. پس در این بخش به خوبی شاهد برساخته شدن نقشهای جنسیتی و مانع شدن آنها در رشد زنان کارآفرین شدیم.
موانع کارآفرینی زنان
در یک دستهبندی کلی موانع کارآفرینی زنان به دو دسته موانع فردی و سازمانی تقسیم میشوند:
موانع فردی
از مهمترین موانع فردی میتوان به موانع خانوادگی و موانع اطلاعاتی و عملی اشاره نمود. موانعی که از سوی اعضای خانوادهها برای یک زن کارآفرین ایجاد شد. یکی از محدودیتهای کلیدی کارآفرینان زن در سراسر جهان «نگهداری و مراقبت از فرزندانشان» است. به دلیل مشغله کاری، وقت و سفرهای داخلی و خارجی همواره دغدغه اصلی و جدی بوده است.
زنان امتیازات کمتری نسبت به مردان دارا میباشند. آنان مجبورند زمانی را که در محل کار خود هستند افرادی را برای محافظت از فرزندان خود و انجام کارهای خانه استخدام نمایند. اطلاعات منبع دیگری است که کارآفرینان زن در دسترسی به آن با مشکل مواجهاند. اطلاعات راجع به بازار تولید کنندهها، صادرات، دسترسی به بازار برای کالای نهایی، مواد اولیه و همچنین عدم دسترسی بهداشت و امکانات پیشرفت که ناشی از اطلاعات و تجربه لازم در کار میباشد.
موانع سازمانی
کارآفرینان برای راهاندازی طرحهای خود نیاز به پشتیبانیهای مالی دارند. برای نمونه میتوان به وامهای رسمی و غیر رسمی از بانکها و مراکز دیگر را نام برد. طبق گزارش سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل علی رغم آن که بازپرداخت وام توسط زنان بیشتر از مردان است، زنان هنوز با مشکلات تامین مالی روبه رو هستند. اغلب ناشی از رفتار تبعیض آمیز گروههای غیر رسمی نسبت به آنها است. با تامین مالی جمعی میتوان بر این مشکل غلبه کرد.
مشکلات اساسی بانوان کارآفرین
کارآفرینی اجتماعی زنان، مانند هر گونه کارآفرینی دیگر، با موانع و چالشهای خود روبرو است. در زیر به برخی از موانع کلیدی که ممکن است زنان کارآفرین در حوزه کسب و کارهای اجتماعی با آنها روبهرو شوند، اشاره میشود:
۱. تبعیض جنسی در کارآفرینی زنان
پیشفرضهای جنسی: ممکن است پیشفرضهای جنسی و تصورات رایج در جامعه، زنان را به عنوان افرادی که نباید در حوزه کسب و کار مستقل، فعالیت کنند، تعریف کند.
۲. مشکلات دسترسی به منابع مالی
کمبود منابع مالی: دسترسی به سرمایه و منابع مالی یکی از موانع اصلی برای شروع یک کسب و کار جدید میباشد و ممکن است زنان با مشکلات بیشتری در این زمینه روبرو شوند.
۳. توازن کار و زندگی در مسیر کارآفرینی
فشارهای خانواده: زنان، به ویژه کسانی که خانواده دارند، ممکن است با چالش توازن کار و زندگی روبرو شوند که میتواند تصمیم به شروع یک کسب و کار جدید را دشوار کند.
۴. نهادهای فرهنگی
نقد و نظرات جامعه: فرهنگ و نهادهای اجتماعی ممکن است زنان را ترغیب به تحقق آرزوهای مختلف نکنند و نظرات منفی جامعه ممکن است بر اعتماد به نفس زنان تاثیر بگذارد.
۵. محدودیتهای قانونی
تبعیضهای قانونی: برخی از قوانین و مقررات ممکن است زنان را در ایجاد یا مدیریت کسب و کارهای اجتماعی محدود کنند.
دیگر مشکلات بانوان کارآفرین
۶. فرصتهای آموزشی محدود
کمبود فرصتهای آموزشی: دسترسی به آموزشها و منابع آموزشی ممکن است برای زنان محدود باشد که میتواند بر تواناییها و مهارتهای آنان تاثیر بگذارد.
۷. تبعیض در سازمانها برای کارآفرینی زنان
حذف زنان از ارتقاء سمت: در برخی سازمانها، تبعیضهای جنسی و عدم اعتبار زنان ممکن است از توانمندی آنان در حوزه کارآفرینی اجتماعی بکاهد.
برای افزایش مشارکت زنان در کسب و کارهای اجتماعی، لازم است به این موانع پرداخته شود. و سیاستها و برنامههای پشتیبانی برای ایجاد فرصتهای بیشتر برای زنان در دنیای کارآفرینی اجتماعی اجرا شود.
۸. استرس اجتماعی و فرهنگی
ضرورت تطابق با تصاویر جامعه: زنان ممکن است با استرسهای اجتماعی مواجه شوند که اغلب به خاطر عدم تطابق با تصاویر و نقشهای معین جنسیتی در جامعه ناشی میشود.
۹. توانمندسازی نهادهای اجتماعی
عدم حضور در نهادهای تصمیمگیری: زنان اغلب در نهادهای تصمیمگیری محلی یا ملی کمترین نقش را دارند که این موضوع میتواند بر میزان توانمندسازی زنان در زمینه کارآفرینی اجتماعی تاثیر بگذارد.
۱۰. فقدان شبکه پشتیبانی از زنان
عدم دسترسی به شبکه پشتیبانی: داشتن یک شبکه پشتیبانی در کسب و کار اجتماعی بسیار اهمیت دارد. زنان ممکن است به دلیل محدودیتهای اجتماعی یا فرهنگی از دسترسی به چنین شبکههایی محروم شوند.
۱۱. کمبود اعتماد به نفس در زنان
نقص اعتماد به نفس: فرآیند افتتاح کسب و کار و مواجهه با چالشها میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس زنان شود و آنها را از آغاز یک کسب و کار اجتماعی باز دارد.
غلبه بر موانع کارآفرینی زنان
برای غلبه بر این موانع، لازم است که جوامع و سازمانها به سوی ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و مردان قدم بردارند که زنان بتوانند با اعتماد به نفس و دسترسی به منابع، در زمینه کارآفرینی اجتماعی موفق عمل کنند. افزایش آگاهی، آموزش برخی مهارتها و ایجاد فرصتهای مشترک میتواند به غنیتر شدن دیدگاه جامعه نسبت به نقش زنان در کارآفرینی اجتماعی کمک کند.
در راستای مقابله با موانع کارآفرینی اجتماعی زنان، موسسات و سازمانها میتوانند با برگزاری همایشها و نمایشگاه هایی با محوریت کارآفرینی زنان،. در تغییر دیدگاه جامعه نقش قابل توجهی داشته باشند. علاوه بر این برای پیشبرد این هدف میتوان بخشهایی از یک رویداد تجاری را نیز به گسترش فرهنگ کسب و کار زنان در جامعه مدرن، اختصاص داد.
در دهههای اخیر، زنان با پشتوانه قدرت خود و با نقشآفرینی در حوزههای گوناگون، جایگاه برجستهتری در جوامع به دست آوردهاند. اما در مسیری که زنان در دنیای کارآفرینی اجتماعی طی میکنند، موانع زیادی وجود دارد که آنان را از تحقق آرزوها و ایدههایشان باز میدارد. این مقاله به بررسی عمیقتری از موانع کارآفرینی اجتماعی زنان میپردازد و نگاهی به چالشها و فرصتهای این گروه از کارآفرینان میاندازد.
از تبعیضهای جنسی و توقعات جامعه گرفته تا محدودیتهای مالی و فشارهای خانوادگی، زنان در دنیای کارآفرینی اجتماعی با چالشهای فراوانی روبرو میشوند که ممکن است ایستادگی در برابر آنها برای آنان چالشی مهم باشد. پیشروی زنان کارآفرین در این مسیر نه تنها مسئلهای فردی است، بلکه به چالشهای اجتماعی و فرهنگی نیز مرتبط میشود و لازم است در این راه با تفکر عمیق و پشتیبانی اجتماعی، زمینه را برای شکوفایی زنان در کسب و کارهای اجتماعی فراهم کنیم.
پایان سخن
زنان کارآفرین با موانعی همچون، فرصتهای تحصیلی محدود، عدم پشتیبانی خانواده، عدم پذیرش به عنوان رهبر، آزارهای جنسی و ترس از شکست روبهرو هستند و همین موضوعات چالشها و موانع اجتماعی کارآفرینی زنان است. وجود قوانین پشتیبانی و رشد فرهنگی جامعه میتواند در این راستا هم به زنان و هم به رشد بیشتر اقتصادی کمک کند.
موانع اشتغال و کارآفرینی زنان باید به مسوولان منتقل و برای رفع آنها چارهاندیشی شود. انجمنهای صنفی میتوانند به خوبی این موانع را شناسایی و به مسوولان منتقل کند. البته که در پرورش زنان کارآفرین، شکافهای ژرفی وجود دارد و باید با برگزاری دورههای آموزشی و کارهای فرهنگی و فراهم کردن زیرساختها رفع شود.
مدیریت مالی و افزایش باور نسبت به توانایی خود در بانوان از جمله مشکلات در این زمینه است. کمبود اعتماد به نفس باعث بروز مشکلاتی در تقبل مسوولیت از سوی زنان است در حالی که مدیریت چندگانه و پذیرش همزمان نقش همسری، مادری و مدیریتی از ویژگی زنان کارآفرین است. معرفی زنان توانمند و کارآفرین میتواند الگوی توسعه توانمندی در دیگر بانوان شوند.
مدیریت زنان , مدیریت کارآفرینی | ۱۱ اردیبهشت ۰۳
نتایج نشان می دهد که موانع فرهنگی و فردی مهمترین موانع پیش روی کارآفرینی زنان است و در این میان عواملی چون وجود تبعیض های جنسیتی در محیط کار, ترس از شکست و تحریک پذیری بیشتر زنان نسبت به مردان, تلاقی امور شرکت با مسائل خانوادگی و ناهمخوانی انتظارهای نقشی, وجود قوانین دست و پاگیر اداری و بوروکراسی موجود و … تاثیر گذار هستند.