نمادگرایی سازمانی (سمبولیسم)
نمادگرایی سازمانی (Symbolism) به جنبههایی اشاره دارد که کارکنان برای آشکار کردن احساسات، تصاویر و ارزشهای پنهان سازمان استفاده میکنند. نمادگرایی سازمانی مطالعه کارکردهای بیانی زندگی سازمانی است.
در جهان امروز، با بحرانهای متعددی شامل بحرانهای اقتصادی و مالی، زیست محیطی، مهاجرت، امنیت و …. مواجه هستیم. درحالیکه؛ توافق مشترکی در اذعان به وجود این بحرانها و مخاطرات ایجادشده توسط آنها برای نسل بشر در بین جوامع مختلف وجوددارد. اما درک مشترکی از علل و راههای مقابله با آنها وجود ندارد. دلیل این امر میتواند چندپارگی (پراکندگی) معنا باشدکه ساختار دانش ضمنی و ذهنی بشر را درهم میشکنند.
معنای سازمانی را میتوان ازطریق «نمادها» بهدست آورد. نمادها بهعنوان «عناصری» که برای سازمان معنا دارند، تعریف میشوند. این نمادها در قالب مصنوعات زبانی (داستانها، قهرمانان و تبهکاران، رموز، اصطلاحات خاص، استعارهها، ضربالمثلها)، رفتارها (تشریفات، رسوم، اشارهها و تابوها) و اشیا (محصولات، علائم، ساختار فیزیکی سازمان) به نمایش گذاشته میشوند.
تعریف نمادگرایی سازمانی (سمبولیسم)
«نمادگرایی یا سمبولیسم سازمانی» شخصیت، ایدئولوژی یا سیستم ارزشی یک سازمان را بیان می کند و منشوری را فراهم میآورد که ذینفعان سازمانی میتوانند تجارب، اقدامات موفق و همچنین جنبههای ناکارآمد سازمانی را در انعکاس آن منشور درک کنند. از مهمترین کارکردهای نمادگرایی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
میتوان از طریق نمادگرایی و حرکات نمادین آموخت، آموزش داد و فرهنگ سازمانی را به مخاطبین درون و برون سازمانی در زمان حال و آینده منتقل کرد. فرهنگ سازمانی، میتواند در نمادها منعکس شود و انتشار یابد.
آگاهی از نمادگرایی و معانی نمادین در کارکردهای منابع انسانی، میتواند راهنمای و تسهیلکننده مدیران منابع انسانی در سازمانها و کسب وکارها باشد. چراکه نمادها بر بستری از نظامهای ارزشی، فلسفهها، شخصیتها و ایدئولوژیهای سازمانی روابط کارکنان با مدیران و روابط در سطوح فردی و گروهی را تغییر میدهند.
نقش نماد و نمادگرایی در فرآیندهای تغییر در سازمانها، حائز اهمیت بسیار است. چنانچه شیوههای اجرای تغییرات با معانی موجود در قالب نمادهای سازمانی منطبق نباشد، بسیاری از تلاشها برای تغییر ممکن است با شکست مواجه شوند.
چارچوب نمادگرایی سازمانی
یک چارچوب نمادگرایی سازمانی شامل پنج جزء است:
نوع نماد: آیا نماد یک عمل است یا یک شی؟ و کدام نوع عمل یا شی؟ نمونههایی از نمادها نه تنها شامل زبان کلاسیک، اسطورهها و داستانهای مرتبط با فرهنگ میشود، بلکه پدیدههای سازمانی مانند عناوین، تصمیمگیریها، ساختار، سیاستهای پرسنلی و محیط فیزیکی را نیز شامل میشود.
جهت نماد: جزء دوم جهتی است که نماد در آن معنا را نشان میدهد. خارجی در مقابل داخلی. آیا سیگنال از سازمان به محیط خارج از آن ارسالمیشود یا به داخل خودسازمان و به کارکنان؟ بهعبارتدیگر، منظور نماد چه کسانی است؟
منبع نماد: جزء سوم پیکره نماد شامل این است که آیا معنای نمادین از دیدگاه کنشی ناشیمیشود یا از منظر واکنشی؟. این بعد بسیار به قصد و ترتیب وقایع مربوط میشود.
پیام نماد: جزء چهارم نمادگرایی، کارکرد یا محتوای نماد است. این بدان معناست که شما باید نوع معنای مورد نظر (فعال) و/یا دریافتی (واکنشی) را درنظر بگیرید.
جزء پنجم و آخر به جوهر نماد یا واقعیت زیربنایی نماد میپردازد. این بعد تا حد زیادی پیچیدهترین، گریزانترین و بنابراین، جذابترین بخش نماد است.
خلاصه و جمعبندی
در این مقاله موضوع نمادگرایی سازمانی را که به طور مکرر در زندگی تجاری با آن مواجه می شود و معنای آن مورد بحث قرار گرفت. نمادها آشکارترین و قابل مشاهدهترین جنبههای زندگی سازمانی هستند. به طور همزمان، عناصر نمادین ظریفترین و فراگیرترین هستند. با توجه به ماهیت بخش مدیریت کارکنان، گردش کار به صورت آنی انجام میشود. بنابراین، کارمندان، مدیران و سرپرستان در طول این گردش کار سریع به دنبال برخی از نمادهای پذیرفته شده عمومی در سازمان هستند. اگر نمادها از این رابطه حذف شوند، ارتباطات آسیب میبیند و در نتیجه به عملکرد کلی سازمان آسیب میرساند. این مطالعه پیشنهاد میکند که نگاهی به ریشه های نمادگرایی سازمانی و درک نقش نمادها مهم است. از این نظر، این فصل را باید در درجه اول تلاشی برای بازنگری و نظاممند کردن درک کلی نمادهای سازمانی دانست.
نگارنده: مهدیه نگارستانی | تئوری سازمان و مدیریت | ۱۴ فروردین ۰۲