موانع اشتغال زنان
موانع اشتغال زنان اشاره به مشکلات و محدودیتهای زیربنایی دارد که حضور بانوان در بازار کار را با محدودیتهای اساسی همراه میکند. این مساله ریشه در عواملی کلان، اثرگذار و دیرپا دارد که به سادگی قابل رفع نیستند. به علاوه این موانع با درجه توسعهیافتگی کشورها نیز رابطهای معکوس دارد.
موانع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متعددی در راه ورود زنان به بازار کار وجود دارد. این مساله خاص کشورهای درحال توسعه نیست و حتی در جوامع پیشرفته نیز به چشم میخورد. با این وجود در کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه بیشتر مشاهده میشود. در کشورهای پیشرفته بحث بیشتر در حوزه مدیریت زنان مطرح است و مساله کانونی موانع ارتقای شغلی زنان است. اما در کشورهای در حال توسعه اساساً بحث بر سر حضور زنان در محیط کاری است.
در ایران نیز زنان نقش فعال و سازندهای در شکلگیری و نهادینه شدن روند توسعه اقتصادی دارند. با این وجود آن چنان که شایسته است همچنان از سهمی متناسب و همخوان با کار ویژهشان در ساختار قدرت اجتماعی برخوردار نشده اند. بانوان در مواضع تصمیمگیری و مناصب قدرت جمعی، حضوری کمرنگ دارند. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به موانع اشتغال زنان در ایران و جهان پرداخته میشود.
اهمیت بحث موانع اشتغال زنان
مشارکت زنان در عرصههای مختلف اقتصادی-اجتماعی یکی از شاخصهای توسعه هر کشوری است. با این وجود زنان موانع زیادی برای حضور در عرصههای مختلف از جمله حضور فعال در سازمانها دارند. برای احقاق حقوق مادی و معنوی زنان باید در ابعاد اجتماعی و سازمانی اقداماتی صورت گیرد. زنان باید بتوانند ضمن حضور در عرصههای مختلف اجتماعی بقای کانون خانوادگی خود را نیز تضمین کنند.
برای تحقق این هدف در بعد سازمانی، مدیریت منابع انسانی نقش بسزایی دارند. مدیران منابع انسانی بهعنوان حافظان حریم انسانیت در سازمانها با ترویج اصل احترام بهعنوان منشور مدیریت سازمانی میتوانند فضایی سالم برای حاکمیت شایستهسالاری در سازمانها فراهم کنند.
برای سنجش این مقوله پرسشنامه موانع اشتغال زنان را دانلود کنید.
اگرچه زنان در سالهای اخیر نسبت به گذشته از شانس بیشتری برای حضور در محیط کار برخوردار هستند، اما سازمانها هنوز هم در راه نگه داشتن آنها با مشکلاتی مواجه میشوند. این مشکلات به سقف شیشهای مرتبط است که زنان با آن مواجهاند. موانع و مشکلات مشارکت زنان در فعالیتهای جامعه، دارای ابعاد و جنبههای متعددی است. به طوری که بعضی از این موانع در تمامی جوامع و شرایط متفاوت فرهنگی، دارای ساختار مشابهی است. بعضی دیگر با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی متفاوت، دارای بافتی گوناگون میباشند. در ادامه مهمترین موانع اشتغال زنان ذکر میشود.
مهمترین موانع اشتغال زنان
مجموعهای از عوامل مؤثر در پژوهشهای موانع اشتغال زنان در جامعه ذکر شدهاند.
فرهنگ: فرهنگ مردسالاری با تقسیم کار و محول نمودن انجام امور خانه به زنان، عملاً به نوعی سبب سلب فرصت مشارکت برابر زنان را فراهم آورده است. این به تدریج به صورت یک نهاده ذهنی درآمده است که مطابق آن، الگوهای رفتاری متناسب با همان ارزشها را به زنان ارائه میدهد. منزوی کردن زنان در خانه جهت خدمتگزاری به افراد خانواده، نمونهای است که میتواند آسیبهای دیگری را با خود بپروراند.
ارزشها: ارزشهای شایع در هر جامعه و پایبند بودن به آنها، از دیدگاه افراد آن جامعه اهمیت فراوانی دارد. نظام ارزشی و عرف جامعه در بسیاری موارد از عوامل قانونی نیز اثرگذارتر هستند. ارزشهای شایع در بین مردم دارای منشاء و ریشه خاصی نیست. موقعیتهای جغرافیایی و اقلیمی، مذهب و باورهای دینی و برخی نیز ناشی از سنتها و خرافات موروثی از جمله این عوامل هستند.
جنسیت: تفکیک مشاغل بر اساس جنسیت برای حفظ برتری مردان نسبت به زنان بکار میرود. زیرا دستمزد کمتر را در بازار کار به زنان تخصیص میدهد. دستمزد پایین، زنان را وابسته به مردان نگه میدارد و به ازدواج تشویق میکند. مردان در این صورت هم دستمزد بالاتری دریافت میکنند و هم از نفع تقسیم کار در خانه برخوردار میشوند. این تقسیم کار خانگی در عوض باعث میشود موقعیت زنان در بازار کار تضعیف شود.
عدم خودباوری و اعتماد به نفس: یکی از مقوله هایی که گریبانگیر زنان جوامع (از جمله زنان جامعه ایران است) عدم خودباوری و اعتماد به نفس در مقابل مسئولیت اجتماعی و بیرون از خانه است. چرا که در طول دورانهای گذشته، از نهاد خانواده تا پهنه اجتماع، این مسئله به زنان و دختران تلقین شده است که شما برای امور بیرون از خانه ساخته نشدهاید.
نتیجهگیری
در این مقاله مهمترین موانع اشتغال زنان بررسی شد. در یک نگاه واپسگرایانه پایین بودن میزان مشارکت زنان در سازمان را برآمده از پایین بودن انگیزه دستیابی به موفقیت میدانند. البته در این مورد که زنان انگیزه دستیابی به موفقیت را ندارند، شواهد کافی نیست. تفاوت معناداری بین دو جنس از نظر نیاز به احترام و خودشکوفایی دیده نشده است. از این رو زنان و مردان از نظر انگیزه کاری تفاوتی با هم ندارند. باید به این مساله به صورتی ریشهای نگریست و این عوامل را شناسایی نمود.
البته این ارزشها در جاهای مختلف از نظر شدّت و ضعف به یک میزان نیست اما آنچه در این مقوله مورد توجه است این است که در اکثر جوامع ارزشهای شایع مربوط به زنان، دارای حساسیت ویژهای است و متأسفانه بسیاری از مواقع این ارزشهای شایع در جهت محدود و محبوس کردن ناصحیح و غیر منطقی زنان ایجاد گردیدهاند. فرزند دختری که در یک خانه به دنیا میآید، با این باور عمومی و فرهنگ رشد میکند که «من دخترم» و این بدان مفهوم است که باید از بسیاری از امور بپرهیزم. این موجب میگردد که علی رغم اینکه زنان در بسیاری از امور از تواناییها و قابلیتهای خوبی برخوردارند، خود را باور نداشته باشند.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت زنان | ۲۶ آذر ۰۰