دانشگاه نسل چهارم

دانشگاه نسل چهارم دانشگاهی است که در جستجوی دستیابی به هدف‌های آموزشی، پژوهشی و کارآفرینانه با عنایت به مسئولیت اجتماعی و منطقه‌ای است. این تعریف جدید با اهداف توسعه پایدار و همچنین رابطه صنعت و دانشگاه همراستا است.

دانشگاه نسل چهارم در پاسخ به تنش های محیطی که مشخصه بارز عصر کنونی ما است، پدیدار می شود. به صورت تاریخی دانشگاه‌ها از مرحله آموزش و پژوهش به دانشگاه‌های نسل سوم تبدیل شدند. دانشگاه نسل سوم مبتنی بر پارادایم کارآفرینی برای رشد اقتصادی است. این الگو ریشه در سیستم‌های نوآوری منطقه‌ای مبتنی بر دانش و مدل‌های اقتصادی خطی دارد. دانشگاه نسل چهارم با شیوع روزافزون در گفتمان‌های عمومی و دانشگاهی پارادایم اقتصاد دایره‌ای همراه است.

در این پارادایم جدید برای رشد، دانشگاه‌ها به عنوان سهامداران اصلی هستند که قادر به ایجاد تحول اجتماعی می‌باشند. جایگاه آنها این امکان را می‌دهد تا رهبران آینده را آماده کنند و دانشی تولید کنند که زیربنای رشد اقتصادی پایدار و صنایع پایدار است. همچنین این دانشگاه‌های می‌توانند خود را به سازمان های پایدار تبدیل کنند و به طور قابل توجهی پایداری را به عنوان یک ارزش در سیستم های حاکمیت منطقه ای گنجانده باشند. به این ترتیب آنها می‌توانند ابزارهای کلیدی رهبری و تحول فکری اجتماعی باشند.

تعریف دانشگاه نسل چهارم

دانشگاه نسل چهار برگردان ۴th generation university به پارسی است که گاهی «دانشگاه بوم‌شناختی» یا «دانشگاهی برای دیگران» نامیده می‌شود. این دانشگاه دارای ارتباط برونگرا و عمیق با صنایع و جوامع اطراف آن هستند و متعهدند که نیازهای دانشجویان خودشان را تأمین کنند. دانشگاه نسل چهارم صرفاً مانند یک بنگاه اقتصادی به صورت منفعلانه به دنبال پاسخگویی به نیاز بازار نیست، بلکه سعی دارد تا به شکلی فعال با محیط اطرافش ارتباط داشته، آن را شکل دهد و در نهایت نیز یک جامعه بهتر بسازد.

مفهوم دانشگاه نسل چهارم ریشه در این ایده دارد که آموزش عالی از زمانی که دانشگاه ها برای اولین بار در بولونیا و پاریس در قرن دوازدهم تأسیس شدند، دستخوش سه انقلاب دگرگون شد. اولین انقلاب زمانی آغاز شد که مأموریت دانشگاه ها از تدریس به تولید تحقیقات در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم گسترش یافت و آنچه را که به عنوان مدل آموزش هومبولتی شناخته می‌شود – دانشگاه نسل دوم – ایجاد کرد. انقلاب دوم زمانی رخ داد که مأموریت دانشگاه‌ها یک بار دیگر گسترش یافت تا توسعه اقتصادی را در اواخر قرن بیستم دربر گیرد که منجر به ظهور دانشگاه نسل سوم شد که معمولاً دانشگاه کارآفرین نامیده می‌شود.

مقایسه نسل‌های مختلف دانشگاه

تحولات دانشگاهی جهان پیشرو به سه و اخیرا چهار نسل دسته‌بندی می‌شود. گفتمان نسل چهارم که در حال ظهور است نسل آفرینش منطقه‌ای و محلی دانش است. مأموریرت دانشگاه معطوف به توانمند کردن منطقه، نوآوری و آفرینش دانش جدید متناسب با مسائل منطقه است. به توسعه پایدار محلی و منطقه‌ای کمک علمی می‌کند و نوعی جهانی شدن در خانه را تسهیل می‌نماید. برنامه درسی خود را معطوف به حرفه‌ها و ماشئل و چالش‌های بشری و اجتماعی، منطقه‌ای و محلی می‌کند. در مجموع به مسئولیت اجتماعی دانشگاه توجه می‌نماید. ویژگی‌های چهار نسل دانشگاهی از منظر هدف، نقش، خروجی، زبان، سازمان و مدیریت در جدول زیر ارائه شده است.

جایگاه دانشگاه نسل چهار

جایگاه دانشگاه نسل چهار

در دانشگاه نسل سوم رقابت افزایش می‌یابد و بهره‌برداری از دانش در کنار آموزش و پژوهش اهمیت پیدا می‌کند. در نتیجه ارتباط بین صنعت و دانشگاه افزایش خواهد یافت و این فرصتی برای دانشگاه جهت حضور در فرایند رقابت است. محیط اقتصادی و اجتماعی دانشگاه به سرمایه انسانی و شرایط رقابت اقتصادی به میزان و کیفیت منابع انسانی بستگی دارد. بنابراین عنصر کلیدی در دانشگاه‌های نسل چهار نقش‌آفرینی در حوزه اجتماعی و توسعه پایدار اقتصادی است.

مفهوم‌سازی دانشگاه نسل چهارم در جامعه نوین

جوامع امروزی به طور فزاینده به سمت جوامع دانش بنیان حاکت می‌کنند، نقش دانشگاه‌ها در مسائل اجتماعی، به خصوص مسائل منطقه‌ای و محلی، برجسته تر می‌گردد. دانشگاه‌ها با این رشد و توسعه جوامع از موسسات فرعی به موسسات اصلی تبدیل شده‌اند و نقش موتور نوآوری را دارند. توسعه آموزش عالی از ویژگی‌های دنیای جدید در سطح جهانی، ملی و محلی به شمار می‌رود. ازاین رو، دانشگاه‌های مدرن باید بتوانند ضمن تکامل منطقه‌ای، در رقابت جهانی حضور داشته باشند و به طور فزاینده نقش خود را در هماهنگی نقش آفرینان دولتی  و خصوصی در فعالیت‌های نوآوری و توسعه استراتژی‌های منطقه‌ای جهت ایجاد یک چارچوب سازمانی مساعد ایفا نمایند.

نقش دانشگاه‌ها در طی دو دهه گذشته به دلیل ارتباط جدید بین سیاست‌های آموزش عالی و توسعه منطقه‌ای تحول یافته است. این تحول به منزله نقش چهارم برای دانشگاه‌ها است. این نقش بر خدمات اجتماعی، توسعه منطقه‌ای، مشارکت منطقه‌ای، نوآوری منطقه‌‌ای و کارآفرینی دانشگاهی و مشارکت اجتماعی تاکید دارد.

بی‌توجهی دانشگاه‌ها به مسئولیت اجتماعی در هریک از ابعاد آن نتایج مخربی به همراه دارد. برای نمونه فقدان هوشمندی، آموزش‌های اخلاقی و شهروندی، پژوهشگری مبتنی بر نیاز اجتماعی از این دسته هستند. عدم پاسخگویی اجتماعی، نبود دموکراسی و شفافیت، سواستفاده‌های بازار کار و فقر در اقدامات محیط‌زیستی از پیامدهای این مساله هستند. بنابراین دانشگاه نسل چهارم به دنبال تحقق اهداف آموزشی، پژوهشی و کارآفرینی در سایه عمل به مسئولیت اجتماعی است.

نتیجه‌گیری

هنگامی که دانشگاه‌ها وارد نسل چهارم می‌شوند، دانشگاه دیگر نمی‌تواند یک مجموعه صرفا علمی باشد و باید صنعت در کنار دانشگاه قرار بگیرد. در مجموعه دانشگاهی تعابیر ویژه‌ای از نسل اول تا نسل چهارم دانشگاه‌ها ایجاد شده است. مرز این نسل‌ها کاملا دقیق نبوده و مشخص نیست که این نسل‌ها کجا تمام شده و از کجا نسل بعدی آغاز می‌شود.

در یک قالب کلی فرض بر این است که در نسل اول شروع به کار دانشگاه با آموزش است. در نسل‌ بعدی موضوع پژوهش مطرح می‌شود و آموزش و پژوهش در کنار هم قرار می‌گیرند. همچنین در نسل سوم موضوع کارآفرینی مطرح شده است و در ادامه نسل چهارم مبتنی بر مسائل اجتماعی و منطقه‌ای مطرح می‌شود.

براساس اهداف پایداری و توسعه پایدار باید ملاحظات اجتماعی نیز در دستور کار دانشگاه‌ها قرار گیرد و در این راستا کوشا باشند. در این مرحله تمام تلاش این است که دانشگاه در بخش مسئولیت اجتماعی انجام وظیفه کند. دانشگاه در ابتدا تنها وظیفه آموزش و اعطای مدرک دارد و هنگامی که از این مرحله عبور می‌کند با همکاری صنعت و مجموعه‌های اجرایی در محیط اجتماعی دانشگاه نقشی فراتر ایفا می‌کند.

4.2 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله