شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان
شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان مجموعه مهارتها، نگرشها و انگیزههای ضروری دانشجویان پس از پایان تحصیل برای پذیرش یک شغل میباشد. علیرغم رشد کمی تعداد موسسات آموزش عالی و نرخ بالای پذیرش دانشجویان در مقاطع دکتری در کشور، پیرامون توانمندی دانشآموختگان برای حضور در بازار کار تردیدهایی وجود دارد. شایستگیهای کارکردی فارغالتحصیلان دانشگاهی رکن اصلی پر کردن شکاف صنعت و دانشگاه است.
در سالهای اخیر مطالعه شایستگیهای کارکردی دانشجویان هم در کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه از جایگاه ویژهای برخوردار است. دانشگاهها باید نیازهای بازار کار را به درستی شناخته و نیروهایی را آموزش دهند که از کفایت و شایستگیهای محوری برای تصدی مشاغل برخوردار باشند. از این منظر شایستگی کارکردی به عنوان ترکیبی از دانش، مهارت و نگرش تعریف میشود. این توانمندی به فارغالتحصیلان نظام آموزشی این امکان را میدهد تا بتوانند از فرصتهای شغلی بازار کار بهرهمند شده و سازمانها نیز از نیروی کاری مناسب برای تصدی امور شغلی استفاده نمایند.
بیان مساله شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان
یک مساله اساسی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی، شایستگی آنها برای تصدی امور شغلی است. در این راستا علاوه بر آموزش مباحث نظری آشنایی با صنایع و الزامات آن نیز از جایگاه مهمی برخوردار است. از این موضوع با عنوان شایستگیهای کارکردی یاد میشود و اهمیت بسیاری برای نظام آموزش عالی دارد.
شایستگیهای کارکردی بویژه در نظام آموزش عالی از اهمیت بالایی برخوردار است. آموزش عالی نقشی حساس و تعیین کننده در توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها بر عهده دارد و اکثر اندیشمندان و صاحب نظران آن را موتور محرکه و زیربنای رشد و توسعه جوامع میدانند. هرگونه رشد و توسعه مادی و معنوی جوامع در گرو توانمندی دانشآموختگان نظام آموزشی آن جامعه است.
نظام دانشگاهی باید در راستای افزایش شایستگیهای مدیریتی دانشجویان حرکت نماید. هرچه شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان دانشگاهی بیشتر باشد میزان دستیابی به اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی نیز افزایش خواهد یافت. در کشور ما نیز پاسخگویی به چالشهای علمی، صنعتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و نیز دستیابی به توسعه پایدار و دانایی محور، مستلزم تحول بنیادین در نظام آموزشی و توسعه شایستگی دانشآموختگان است.
اهمیت و ضرورت شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان
بیتردید شایستگی کارکردی برای دانشجویان، نظام آموزشی و صنعت کشور از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اگر برنامهها و اهداف توسعه آموزشی مبتنی بر پرورش این نوع از شایستگی نباشد، هیچ تعهد، وابستگی و غرابتی بین نظام آموزشی و صنایع کشور برقرار نخواهد شد و در نتیجه جامعه از مشارکت نسلی فعال و پویا محروم خواهد شد.
با این وجود بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی احساس میکنند آنچه در دوران تحصیل آموختهاند تفاوت بسیاری با نیازهای دنیای کار و صنعت دارد و آنها در این خصوص شایستگیهای لازم را کسب نکردهاند. دانشگاه نسل سوم و پس از دانشگاه نسل چهارم و دانشگاه نسل پنجم برای رفع همین مشکلات پدید آمدند.
پژوهشها در زمینه اشتغال دانشآموختگان مقاطع عالی در ایران نشان میدهد که برنامههای درسی آموزش عالی در پرورش و تقویت شایستگیهای موردنیاز دانشآموختگان رشتههای مختلف از توفیق چندانی برخوردار نبوده است. در این راستا دانشگاههای نسل سوم و نسل چهارم بویژه در سطح آموزش عالی و مقطع دکتری باید بر کیفیت خدمات آموزشی تمرکز کنند. عامل اصلی در بهبود کیفیت آموزش نیز توسعه شایستگیهای کارکردی در فارغالتحصلان دانشگاهی میباشد.
این قابلیتها علاوه بر بهبود بهرهوری و عملکرد سازمانی، کاهش هزینه را نیز به همراه دارد. از سوی دیگر شایستگیهای کارکردی کلید دستیابی به ارزشآفرینی منابع انسانی میباشد. منظور از ارزشآفرینی منابع انسانی بکارگیری استعداد افراد برای بهبود کارایی و اثربخشی سازمان و کشف و استخراج فرصتهای بازار است. به عبارت دیگر اگر کارکنان بتوانند به کاهش هزینههای سازمان کمک کنند یا منافع بیشتری برای مشتریان فراهم سازند، ارزشآفرینی کردهاند.
از این منظر شایستگی کارکردی افراد در هر سازمانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از منظر توسعه مدیریت و تحول سازمانی نیز بررسی شایستگیهای مدیریتی بسیار ضروری است. بویژه برای اخذ تصمیمات بلندمدت و کلان که منجر به تدوین راهبردهای سازمان میشود، شایستگیهای کارکردی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
مدل شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان
شایستگیهای کارکردی ابزاری کاربردی برای توسعه و بالندگی سازمان و سازماندهی کارا و اثربخش فعالیتها در عصر حاضر است. شایستگیهای کارکردی نوع خاصی از شایستگیهای فردی است که از آن به عنوان ترکیبی از دانش، مهارتها، انگیزهها، فعالیتها، نگرشها و همچنین مشخصههای فردی یاد میشود.
شایستگی اخلاقی سازه زیربنایی الگو است که بر سازههای دیگر تاثیرگذار است. شایستگی اخلاقی بر شایستگی خدماتی و فرهنگی تاثیر میگذارد و شایستگیهای خدماتی و فرهنگی نیز بر شایستگی پژوهش و آموزشی تاثیر میگذارند. در پایان شایستگیهای پژوهشی و آموزشی به شایستگی اجرایی ختم میشوند.
براساس تحلیل قدرت نفوذ-وابستگی متغیرهای شایستگی اخلاقی (PE)، شایستگی خدماتی (SC) و شایستگی فرهنگی (CC) قدرت نفوذ بالایی داشته و تاثیرپذیری کمی دارند و در ناحیه متغیرهای مستقل قرار گرفته است. متغیرهای توانمندی پژوهشی (RC) و شایستگی آموزشی (EDC) قدرت نفوذ و میزان وابستگی مشابهی دارند بنابراین متغیر پیوندی است. متغیر توانمندی اجرایی (EXC) نیز از وابستگی بالا اما نفوذ اندکی برخوردار هستند بنابراین متغیرهای وابسته محسوب میشوند.
خلاصه و جمعبندی
با وجود افزایش کمی و آمار بالای دانشجویان مقاطع عالی در کشور، افراد تحصیلکره و دارای مدرک تحصیلی آموزش عالی با استقبال چندانی از سوی کارفرمایان و صاحبان صنایع و کسبوکار مواجه نمیشوند.دلیل عمده این مساله شکاف بین دنیای آموزش و کسبوکار در کشور است. به عبارت دیگر دانشجویان آموزش عالی به صورت نظری با مباحث آشنا میشوند و شایستگیهای حرفهای و عملی مورد نیاز در محیط واقعی کسبوکار را فرا نمیگیرند.
بنابراین نظام آموزشی کشور بیش از گذشته نیازمند توسعه شایستگیهای کارکردی در دانشجویان مقاطع عالی بویژه مقطع دکتری تخصصی میباشد. بر همین اساس لازم و ضروری به نظر میرسد تا با مطالعهای عمیق و بنیادی الگویی برای شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان دورههای دکتری ارایه نمود. بهمنظور ارائه الگوی مودرنظر باید عوامل زیربنایی آن مورد شناسایی قرار گیرند. شناسایی شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان میتواند در راستای اجرای برنامهای فراگیر جهت ارزشآفرینی منابع انسانی آینده راهگشا باشد.
تمرکز اصلی این مطالعه شناسایی علل شکاف بین صنعت و دانشگاه و موانع شایستگیهای دانشآموختگان دکتری نیست. بلکه هدف اصلی شناسایی شایستگیهای کارکردی لازم با هدف پر کردن شکاف موجود است. بنابراین این مطالعه رویکردی واپسگرایانه جهت شناسایی چرایی وضع موجود ندارد و با رویکردی آیندهنگرانه جهت دستیابی به وضعیت مطلوب صورت گرفت.
منبع: شریعتزاده، نفیسه؛ خورسندی علی؛ تقویفرد؛ محمدتقی. (۱۴۰۱). طراحیالگوی شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان دکتری دانشگاهها. راهبردهای آموزش در علوم پزشکی. ۱۵ (۴)، ۴۱۱-۴۲۲.
نگارنده: محبوبه برابسته | مدیریت منابع انسانی | ۳۰ آذر ۰۲
اساتید دانشگاهی ایران سواد و ادب دارند؟ یا سواد ندارند یا اعصاب ندارند بنابراین هیچ انتظاری برای شایستگیهای کارکردی دانشجویان با کتابهای عهد بوق یا جزوههای مضحک اساتید وجود ندارد.