ارزش‌آفرینی دیجیتال

ارزش‌آفرینی دیجیتال (Digital Value Creation) ایجاد مزایایی بیشتر نسبت به هزینه‌های انجام شده با بکارگیری توانمندی‌های دیجیتالی در سازمان است. به دیگر سخن «ایجاد ارزش دیجیتال» هر نوع تولید ارزش مبتنی بر استفاده از فناوری‌های دیجیتالی است.

ارزش ادراک‌شده از مفاهیم زیربنایی در تئوری‌های مدیریت و سازمان است. سازمان‌ها در عصر تحول دیجیتال می‌کوشند از منظر فنی با مهندسی ارزش و از منظر مدیریتی با مدیریت بر مبنای ارزش به بازنگری زنجیره ارزش خود بپردازند. از سوی دیگر هم‌آفرینی ارزش و تئوری ارزش مصرف بر این اصل تاکید دارد که ارزش از نگاه مشتری تعیین می‌شود. بنابراین سازمان‌ها باید با بکارگیری توانمندی‌های دیجیتالی به خلق مشترک ارزش با مشتریان بپردازند.

هدف هر شرکت و کسب‌وکاری آن است که با خلق ارزش برای مشتریان به مزیت رقابتی دست پیدا کند. به‌نظر می‌رسد در عصر تحولات دیجیتال لازم است تا کسب‌وکارها با مهندسی مجدد فرایندها، تولیدات و خدمات خود به استقبال فناوری‌های جدید بروند. در این صورت امکان خلق ارزشی فراتر از آنچه هست، فراهم خواهد آمد. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به تشریح ارزش‌آفرینی دیجیتال پرداخته شده است.

تعریف و مفهوم ارزش‌آفرینی دیجیتال

ارزش‌آفرینی دیجیتال را می‌توان به عنوان هر نسل از محصولات و خدمات مبتنی بر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دیجیتال که منجر به کالاها و خدماتی با کیفیت ذاتی می‌شود که ارزشی مطلوب را تشکیل می‌دهد، تعریف کرد. «ارزش آفرینی دیجیتال» در معنای وسیع، هر تولیدی است که مبتنی بر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دیجیتال باشد که بتواند در شرایط کمیابی به رفع نیازهای انسان کمک کند.

استفاده از فناوری‌های دیجیتال به منظور «ایجاد ارزش» پیامد مستقیم دیجیتالی‌سازی و یک پدیده اصلی تغییر دیجیتال است. در بسیاری از زمینه ها، این منجر به تغییر اساسی در «منطق خلق ارزش» می‌شود. در این تغییر پتانسیل مخرب دیجیتالی شدن خود را نشان می‌دهد. پیامد «اختلال دیجیتال» تغییر اساسی در «معماری خلق ارزش» است.

افزایش پیوستگی، انعطاف پذیری و پویایی مشخصه تغییر در ساختارهایی است که در آن “ارزش آفرینی” صورت می‌گیرد. اشکال تازه در حال ظهور «ساختار ایجاد ارزش» به عنوان «شبکه ارزش» یا «شبکه ارزش» نامیده می‌شود. آنها جایگزین “زنجیره ارزش” به عنوان شکل غالب قبلی “ارزش آفرینی” تعاونی می‌شوند. در زنجیره ارزش، ظهور ارزش به عنوان نتیجه تعامل چندین بازیگر در امتداد یک توالی خطی از اقدامات فردی دیده می‌شود. در مقابل، “ایجاد ارزش دیجیتال” در ساختارهای بسیار انعطاف پذیرتری اتفاق می‌افتد. بنابراین، دگرگونی دیجیتال اساساً «منطق خلق ارزش» را تغییر می‌دهد. پیکربندی مجدد “زنجیره ارزش” “فرصت‌های دیجیتالی” عظیمی را برای نوآوری‌ها ارائه می‌دهد که از آنها می‌توان محصولات و خدمات جدید را پدید آورد.

اهمیت ارزش‌آفرینی دیجیتال

بهبود تجربه کاربری مشتری، ارتقا کیفیت و دقت ارائه خدمات و هدایت صحیح کاربر، جلوگیری از بروز اشتباه یا تخلفات مالی کاربران با استفاده از فنآوری، تسهیل ارتباط بین بسترها و بوم مدل کسب‌وکار، زنجیره ارزش و تامین اعتبار خدمات پولی و ده‌ها دستاورد دیگر از نتایجی است که ارزش آفرینی دیجیتال برای یک اقتصاد پویا در هزاره سوم به ارمغان می‌آورد.

اکنون فراگیری خدمات در قالب بسترهای دیجیتال به مراتب بیشتر، متنوع‌تر و در عین حال امن‌تر است. امروز به جرات می‌توان گفت کاربران تجربه بهتری از نظر کمی و کیفی در این رابطه دارند. برای نمونه در صنعت بانکداری در ابتدای هزاره سوم، استراتژی ارزش آفرینی دیجیتال بر توسعه اینترنت بانک، موبایل بانک و خدمات غیر حضوری متمرکز شد. پیامد آن اکنون شاهد گسترش ساز و کارهایی چون نئو بانک، فینتک و خدمات اوپن بنکینگ هستیم.

این نوع بازنگری دیجیتالی در صنایع و کسب‌وکارها امکان یکپارچه‌سازی با سامانه‌هایی مانند برنامه‌ریزی منابع انسانی و مدیریت ارتباط با مشتری را فراهم می‌کند. گسترش هوش تجاری و هوش مصنوعی یک اولویت برای موفقیت در زمینه ارزش‌آفرینی دیجیتالی است. این رویه حاکی از آغاز بلوغ اولیه در نظام اقتصادی ، پولی و بانکی کشور است و می‌توان آن را گام‌های مهم و سرونوشت ساز در مسیر ارزش آفرینی دیجیتال دانست.

خلاصه و جمع‌بندی

طرح‌های ایجاد ارزش به تعیین انتظارات برای تحولات دیجیتال کمک می‌کند. بهترین‌ها در خلق ارزش، برخی کارها را درست انجام می‌دهند. آن‌ها فهرست پروژه‌ها را کوچک نگه می‌دارند، مدیران اجرایی مناسب برای موفقیت پروژه پاسخگو هستند و تحقق ارزش را به اندازه بودجه یا ضرب‌الاجل‌ها ضروری می‌دانند. شرکت هایی که در تحول دیجیتال موفق هستند، آن را به عنوان یک تغییر مدل کسب و کار می‌بینند. کسانی که با تحول دیجیتال دست و پنجه نرم می‌کنند، آن را یک پروژه فناوری می‌دانند.

پیش‌بینی می‌شود که تحولات متمرکز بر فناوری با مشکل مواجه خواهند شد و آنهایی که بر خلق ارزش ملموس تمرکز می‌کنند در آینده موفق خواهند شد. از منظر استراتژیک، یکی از چالش‌های اصلی مدیریت، طراحی یک مدل کسب‌وکار است که شرکت را قادر می‌سازد تا خود را در ساختار ارزش‌آفرینی یک بازار ادغام کند، به گونه‌ای که شرکت بتواند سهمی منحصر به فرد و ضروری در آن داشته باشد. فرآیند مشارکتی خلق ارزش بر اساس شایستگی‌های اصلی خاص آن صورت می‌گیرد.

حبیبی، آرش. (۱۳۹۴). تحویل دیجیتال. فصلنامه بازاریابی پارس‌مدیر، ۱(۱)، ۱۰۲-۱۰۷.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله