روش CATWOE

روش CATWOE ابزاری برای حل مسائل سیستم‌های نرم براساس دیدگاه مشتریان، بازیگران، فرآیند تحول و دگرگونی، چشم‌­انداز جهانی، مالک، الزامات محیطی است. در این روش از دیدگاه ذی‌نفعان کلیدی استفاده می‌شود.

پس از آنکه پیتر چکلند به سال ۱۹۷۸ روش شناسی سیستم‌های نرم را معرفی کرد ابزارهای متعددی برای حل مساله براساس این روش‌شناسی ابداع شد. یکی از این ابزارها CATWOE می‌باشد. این روش برای گسترش تفکر شما درباره یک مشکل یا وضعیتی است که هیچ اطلاعاتی درباره حل کردن آن مشکل ندارید.

ابعاد CATWOE شامل مشتریان، بازیگران، فرآیند تحول و دگرگونی، چشم‌­انداز جهانی، مالک، الزامات محیطی است که بر مسئله مورد نظر تأثیر می­‌گذارند. با تحلیل این عوامل دیدگاه و تفکر خود را گسترده‌‌تر می­‌کنید و می­‌توانید مسئله را از بسیاری جهات بررسی نمایید. CATWOE یک ابزار عالی است، بویژه زمانی‌که ابتدا می­‌خواهید در مورد یک مشکل فکر کنید یا سعی کنید راه­‌حلی برای آن پیدا نمایید. نظر به اهمیت موضوع در ادامه به تشریح بیشتر این روش پرداخته می‌شود.

عناصر زیربنایی CATWOE

شش عنصربرای فرمول بندی مناسب تعریف ریشه‌ای باید درنظر گرفته شوند که ابتدای این شش عنصر کلمه CATWOE را تشکیل می‌دهند. با درنظر گرفتن این عوامل می‌توان از یک تعریف ریشه‌ای یک مدل مفهومی تهیه کرد.

عوامل روش CATWOE

عوامل روش CATWOE

اجزای این کلمه به ترتیب عبارتند از:

  • مشتری (Customer): هرکسی که به نوعی از سیستم استفاده می‌کند.
  • بازیگر (Actor): هرکسی که فعالیت‌های تعریف شده را در سازمان انجام می‌دهد.
  • تبدیل (Transformation): فرایند تبدیل ورودی به خروجی را گویند.
  • نگرش جهــانی (World View): فرایند تبدیل را معنی دار می‌کند. هر نگرش جهانی متفـــاوت یک تعریف ریشه‌ای متفاوت ارائه می‌دهد.
  • افراد درگیر (مالک) (Owner): هر سیستمی صاحبی دارد و او کسی است که قدرت روشن یا خاموش کردن سیستم را دارد.
  • محدودیت‌های خارجی (Environmental constraints) : محدودیت‌های مربوط به سیاست، سازمان و دولت هستند و عاملی اساسی است که در مرکز کلمه قرار می‌گیرد.

طراحی مدل مفهومی با روش CATWOE

پس از آنکه افراد درگیر با مسئله و تحلیل گران درمورد تعریف ریشه‌ای به تفاهم رسیدند، مدل مفهومی باتوجه به تعریف ریشه‌ای ترسیم خواهدشد. طراحی مدل مفهومی به معنی طراحی چیزی است که شرایط مسئله را توضیح می‌دهد و معمولاً برای هر تعریف ریشه‌ای یک مدل مفهومی تهیه می‌شود و پس از هماهنگ کردن این مدل‌ها، یک مدل توافقی میان تحلیل گران و افراد درگیر با مسئله تهیه می‌شود.

رسیدن به یک مدل توافق شده معمولاً به سختی رخ می‌دهد. مدل مفهومی نشان می‌دهد که هریک از تعاریف ریشه‌ای چه کاری را باید انجام دهد. به عبارت دیگر، مدل مفهومی نموداری از فعالیت‌هایی است که نشان می‌دهند سیستم‌های تعریف شده توسط تعاریف ریشه‌ای چه کاری انجام می‌دهند.

مقایسه مدل مفهومی با دنیای واقعی

این مرحله در واقع مقایسه مراحل پیپین است. در این مرحله مدل ساخته شده در مرحله قبل با آنچه در عالم واقع است و در مرحله ۲ نشان داده شده است، مقایسه می‌شود. این کار موجب تغییر مدل مفهومی به دنیای حقیقی می‌شود. نتیجه این مرحله ممکن است به تکرار مراحل پیشین منجر شود.

مشخص کردن تغییرات ممکن و مطلوب: در این مرحله مشخص می‌شود که آیا روش‌های مطرح شده در مراحل قبلی سیستم را بهبود می‌دهد؟ به عبارت دیگر، در مرحله شش تغییرات ممکن و مطلوب مشخص می‌شوند و پس از بحث و تبادل نظر میان تحلیل گران و افراد درگیر با مسئله تغییرات به تایید می‌رسد. تغییرات ساختاری، رویه‌ای و رفتاری انواع تغییرات موجود در این مرحله را نشان می‌دهند.

در نهایت باید به بهبود موقعیت مساله پرداخت که در این مرحله مشخص می‌گردد که چگونه تغییرات مرحله قبلی اجرا می‌شود. در مرحله هفتم تغییرات ذکر شده در مرحله ششم به اجرا در می‌آید و می‌توان تکرار جدیدی را آغاز کرد.