تحقیق قوم نگاری
تحقیق قوم نگاری (Ethnographic research) یک روش پژوهش کیفی است که در آن پژوهشگر به مشاهده و تعامل با افراد مورد مطالعه در محیط طبیعی و واقعی زندگی آنها میپردازد. این نوع تحقیقات ابتدا در مردم شناسی (Anthropology ) مورد استفاده قرار گرفته است.
در تحقیق قوم نگاری پژوهشگر به توصیف علمی فرهنگهای مختلف میپردازد. هدف این روش ثبت و توصیف رویدادها و فرایندها در شرایط واقعی و طبیعی آنها است. در واقع قوم نگاری به مطالعه نظاممند مردم و فرهنگها گفته میشود. طراحی آن به صورتی است که پژوهشگر در آن پدیده فرهنگی را در جامعه از زاویه دید موضوع مطالعه بررسی میکند.
قومنگاری ابزاری است که فرهنگ یک گروه را به صورت مکتوب و مصور بازنمایی میکند. بنابراین بسته به اینکه به عنوان یک مورد قابل شمارش یا اسم از آن یاد شود این عبارت معنای متفاوتی خواهد یافت. نتیجه یک مطالعه میدانی یا گزارش یک مورد نمایانگر دانش و نظام معنایی در زندگی یک گروه فرهنگی است. این روش بر مشاهده همراه با مشارکت در زندگی جامعه مورد مطالعه متکی است و با مصاحبه و پرسشنامه پژوهش تفاوت دارد. در پژوهش مردم نگاری، زمینه پژوهش و گروه انسانی باید محدود و کوچک باشد تا تعداد محدودی پژوهشگر از این طریق بتوانند منطقه را مورد مطالعه قرار دهند. از این روست که مطالعه مونوگرافی (تک نگاری) در حوزه مطالعات مردمشناسی اهمیت بسیار دارد.
ویژگیهای تحقیقات قوم نگاری
تحقیقات قوم نگاری دارای ویژگیهای زیر هستند
- ویژگی محیط گرایی
- ماهیت کیفی- پدیدار شناختی
- استفاده از روش شرکت کننده- مشاهده گر
- دیدگاه کل گرا
ویژگی بافت گرایی(محیط گرایی ) : قوم نگاران معتقدند که رفتار هر فرد تحت تاثیر بافتی است که در آن قرار دارد. از این رو نتایج حاصله از تحقیق قوم نگاری تنها در محیط مورد مطالعه خود قابل تفسیر است. در تحقیق قوم نگاری، معمولا هدف پژوهشگر شناخت عمیق بافت پدیده یا سیستم مورد نظر است. بنابراین تعمیم نتایج، مورد نظر پژوهشگر نمی باشد.
ماهیت کیفی- پدیدار شناختی: برای درک کامل رفتار فرد باید احساسات و افکار درباره این رفتار ویژه شناخته شود. زیرا جنبه واحدی از رفتار میتواند معانی مختلفی داشته باشد. پژوهشگران قوم نگار نه تنها به توصیف رفتار میپردازند بلکه سعی در تفسیر این رفتار از دیدگاه افراد تحت مطالعه دارند. از این رو انتخاب یک چارچوب مشخص برای تفسیر، کد گذاری ومقوله بندی کردن رفتارها ضروری است.
استفاده از روش شرکت کننده-مشاهده گر: در تحقیق قوم نگاری، جمع آوری دادهها شامل مشاهده آنچه رخ میدهد در شرایط طبیعی تحت مطالعه است. یک مشاهده گر قوم نگار باید بافتی را که افراد در آن زندگی کرده، فکر میکنند و عکس العمل نشان میدهند درک کرده، حوادث مربوط را تصویر نموده وبه تفسیر آنها بپردازد.
دیدگاه کل گرا: در این نوع تحقیقات، مشاهده گر بر کل بافت مورد مطالعه تاکید دارد. پژوهشگر به کل زمینه و بافت موضوع توجه دارد. به جای توجه به موارد کوچک، به عبارت دیگر عناصری که به نحوی با پدیده مورد مطالعه رابطه دارند از جنبههای مختلف بررسی میشود. دیدگاه کل گرا درباره مطالعه رفتار فردی، امکان میدهد تا ارتباطات اجتماعی وبعد زمانی ومکانی وامثال آن درباره فرد بصورت یک کل مورد نظر قرار گیرد.
مزایا و معایب تحقیق قوم نگاری
تحقیق قوم نگاری نیز مانند هر روش تحقیق کیفی دیگری مزایا و معایبی دارد.
یکی از مهم ترین ویژگیهای تحقیق قوم نگاری عمقی بودن آن است. از آنجا که پژوهشگر مدت زمان زیادی را در بافت تحقیق میگذراند، وی کاری را که مردم انجام میدهند و آنچه را میگویند و انجام میدهند، میبیند.
دانستن این که چه اتفاقی در کار میدانی روی خواهد داد میتواند سبب فراهم شدن اطلاعاتی مهم شود که فرضیههای ما را به چالش بکشد. قوم نگاری اغلب پژوهشگر را به این مسئله سوق میدهد که چه چیزی را باید بدیهی فرض کنیم؟ این نوع مطالعات به پرس و جو درباره فرضیههای بسیار زیاد مطرح شده درباره طراحی سیستمها سوق میدهد.
یکی از عیبهای اصلی قوم نگاری آن است که انجام آن نسبت به تحقیقهای دیگر، زمان بیشتری میگیرد. نه تنها انجام کار میدانی بسیار وقت گیر است بلکه برای تحلیل منابع و نگارش آنها نیز زمان زیادی صرف میشود. برای بیشتر افراد، بهترین زمان برای انجام تحقیق قوم نگاری طی مطالعات دوره دکترای آنهاست. اگرچه تحقیق قوم نگاری بسیار وقت گیر است اما این روش با توجه به مقدار و احتمالا مفاد یافتههای تحقیق بسیار سودآور است.
این روش گستردگی زیادی ندارد و برخلاف مطالعه آماری، پژوهشگر قوم نگار به طور معمول فقط یک سازمان یا یک فرهنگ را بررسی میکند. در حقیقت این یکی از انتقادهای رایج وارد بر تحقیق قوم نگاری است؛ یعنی این تحقیق فقط سبب دستیابی به عمیق ترین اطلاعات یک بافت یا موقعیت ویژه میشود.
جمعبندی
مردم نگاری عبارت است از مطالعه دقیق و همه جانبهٔ تظاهرات مادی و غیر مادی فعالیتهای انسانی در جامعهای محدود. این تعریف و خصوصاً اصطلاحات «دقیق» و «همه جانبه»، باعث شدهاست که مردم نگاری و مردمشناسی اشتباه شود. اما عبارت «تظاهرات مادی و غیر مادی فعالیتهای انسانی»، قلمرو مردم نگاری را محدود میکند. به تعبیری دیگر، مردم نگاری را میتوان مطالعهٔ توصیفی مردم نامید. منتهی این توصیف دارای آن چنان نظم و ضوابط حساب شدهای است که میتواند جوابگوی مطالعات و تجزیه و تحلیلهای بعدی قرار گیرد. مردم نگاری، معمولاً به طرح فرضیه و نظریه نمیپردازد. زیرا مردمنگاریها به منزلهٔ گزارشهایی توصیفی برای به دست آوردن اطلاعات است و در نتیجه مقایسه، فرضیه و اظهار نظر یا نظریه در مراحل بعدی قرار دارد.
با توجه به ویژگیهای این روش، تحقیق قوم نگاری را میتوان یک بررسی در شرایط طبیعی، با دیدگاهی کل نگر و استفاده از رویکرد پدیدار شناختی قلمداد کرد. تحلیل مردم شناسانهٔ جنبههای مختلف گروههای انسانی مبتنی بر مطالعه مردم نگاری حوزه مورد بررسی است که به ویژگیهای اقلیمی، اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، خانوادگی، مذهبی، سیاسی، حکومتی، آیینها و مراسم، اعتقادات و باورها، هنر، ادبیات شفاهی و سایر شئون و جزئیات و جنبههای زندگی میپردازد.
روش تحقیق | ۲۶ اردیبهشت ۹۹
بسیار عالی.
تشکر از اطلاعات ارائه شده