مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس
مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس (Bogardus social distance scale) نوعی مقیاس سنجش نگرش است که در بررسی نگرش نسبت به گروهای قومی، نژادی طبقات اجتماعی، گروههای مذهبی و حرفهای مورد استفاده قرار میگیرد. پیش فرض این مقیاس آن است که فرد پیشداوری بیشتر در مورد یک گروه ویژه داشته باشد، فاصله اجتماعی بین او و اعضای آن گروه بیشتر خواهد بود. در این مقیاس گویهها به صورت موقعیتهای فرضی به ترتیبی که معرف فاصله اجتماعی باشد ارائه میشود.
هدف از طیف بوگاردوس سنجش میزان فاصله اجتماعی گروهها میباشد. کاربرد این طیف در مواقعی است که مثلا دو گروه مختلف با دو فرهنگ و زبان متفاوت در کنار هم زندگی میکنند. یا در مواقعی که مردمی از ملیتهای گوناگون و با فاصله جغرافیائی در جریان روابطی متقابل قرار میگیرند (مثلا در سنجش نگرش به شغل/ طبقه اجتماعی/ گروههای مذهبی) این طیف بکار میرود. این طیف در یک مقیاس ترتیبی (تمایل کامل/ تمایل متوسط/ تا حدودی/ عدم تمایل) میزان تمایل یک گروه را نسبت به سایر گروهها میسنجد.
مثال کاربردی مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس
در اینجا مثالی از مقیاس مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس ارائه میشود. در این مثال از پاسخدهنده خواسته شده است تا میزان موافقت خود را در رابطه با هر مقوله نسبت به هر قوم با علامت × مشخص کند.
اگر پاسخ آزمودنی به گویه خویشاوندی از راه ازدواج مثبت باشد، میتوان انتظار داشت که وی با سایر مقولهها نیز موافقت خواهد کرد. در اینجا فاصله اجتماعی در حداقل ممکن است. اشکال عمده در مقیاس بوگاردوس آن است که نمیتوان مطمئن بود که فاصله موقعیتهای فرضی با یکدیگر مساوی باسد. به عبارت دیگر راهی برای تعیین فاصله میان طبقات وجود ندارد. این روش دارای نقاط ضعف دیگری نیز هست. در طیف بوگاردوس فرض بر این است که گویهها انتخاب شده مبتنی بر ارزشهای جامعه مورد مطالعه باشد. اما این تصور به اندازه کافی مستدل نیست. ممکن است بین ارزشهای پژوهشگر و ارزشهای افرادی که در مورد آنان تحقیق میشود تفاوت وجود داشته باشد.
علاوه بر آن در این طیف از پاسخگو درخواست میشود که عکس العمل نخستین خود را ارائه دهد. اما عملاً به علت تعداد کم گویهها پاسخگویان فرصت خواهند داشت تا نگاهی چند گویه بیافکنند. سپس عکس العملهای خود را تا حدی کنترل نمایند. معایب این طیف از معایب این طیف میتوان به قصور پژوهشگر در تدوین گویهها –کم بودن گویهها و فواصل نامتساوی گویهها اشاره نمود.
نتیجهگیری
بوگاردوس برای هر یک از هفت نقطه روی طیف یک جمله اظهاری یا گویه در نظر گرفت. فرض بر این است که اگر کسی با گویه اول موافق باشد با گویههای دیگر نیز موافق است. بوگاردوس در تحقیق خود هفت گویه را در نظر گرفته بود. این هفت گویه شامل ازدواج – دوست صمیمی – همسایه – همکار – هموطن – میهمان – اخراج است. این طیف کوششی بود که کیفیتها را دقیقتر سنجیده و در سطح تر تیبی مورد سنجش قرار دارد. همچنین برای ترتیب ارجحیت میتوان از مقایس طیف بوگاردوس یا طیف فاصله اجتماعی
این طیف یا مقیاس سنجش فاصله اجتماعی توسط بوگاردوس ابداع گردید. بوگاردوس سعی کرد شیوهای را بیاید که بوسیله آن بتواند میزان تمایل یا عدم تمایل افراد نسبت به چیزی را بسنجد. بدین منظور طیفی را در نظر گرفت. در یک سوی آن (منتها الیه چپ) تمایل یا پذیرش و در سوی دیگر (منتها الیه راست) عدم تمایل یا انزجار و وسط آن تمایل متوسط تصور شده بود. سپس این طیف را به هفت قسمت تقسیم نمود. بطوریکه امکان انتخاب فی ما بین برای پاسخگو وجود داشته باشد و امکان سنجش دقیق تر فراهم شود. این مقیاس یکی از مقیاسهای کم کاربرد در مطالعات مدیریت است.
منبع: سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه. (۱۳۹۴). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. تهران: آگاه.
روش تحقیق | ۱۹ فروردین ۹۲