فرهنگ سازمانی ادگار شاین

فرهنگ سازمانی ادگار شاین یک الگوی سه سطحی است که مقوله فرهنگی را در سطح مصنوعات نمادین، ارزش‌های رفتاری و باورهای بنیادین بررسی می‌کند. ادگار شاین Edgar Schein در دهه ۱۹۸۰ نظری‌ه‏ای را مطرح کرد که در بحث «فرهنگ سازمانی» بسیار تأثیرگذار بود.

طبق نظریه او، فرهنگ از سه سطح و لایه تشکیل می‌‏شود:

  • در بیرونی‏‌ترین لایه «مصنوعات» قرار می‏‌گیرند.
  • پس از مصنوعات و در سطح میانی «ارزش‌ها و هنجارهای رفتاری» قرار دارند.
  • در ژرف‌ترین لایه نیز هسته‏‌ای از «باورها و مفروضات» جای گرفته است.

شاین مدعی است: ظرفیت مفروضات در این است که بر آنچه اعضای یک سازمان ادراک می‏‌کنند، و بر اینکه آنان چگونه می‌‏اندیشند و چگونه احساس می‏‌کنند تأثیر می‏گ‌ذارند. بدین‌‏روی، تفاوت‏‌ها در مفروضات بنیادین طرف‏داران دیدگاه‌‏های نظری گوناگون، منجر به این می‌‏شود که آنها ادراکات متفاوتی داشته باشند در این‏‌باره که چه چیزی در سازمان به عنوان عنصر محوری تبیین باید مورد توجه قرار گیرد. این امر به نوبه خود، گرایش خاصی را نسبت به آرایش نظام بنیادینی که نظریه سازمان بر مبنای آن سامان داده می‌‏شود، ایجاد می‏‌کند. در این مقاله کوشش شده است تا فرهنگ سازمانی ادگار شاین از جنبه‌های و سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد.

باورها و مفروضات فرهنگ سازمانی ادگار شاین

به اعتقاد شاین، «باورها و مفروضات» هسته یک فرهنگ سازمانی را تشکیل می‏دهند. مفروضات بیانگر چیزهایی هستند که اعضا معتقدند «واقعیت» دارند. از این‏رو، مفروضات بر آنچه اعضا ادراک، فکر و احساس می‏‌کنند، تأثیر می‏گذارد. مفروضات غیرقابل تغییرند و معمولاً در سطح ناخودآگاه ذهن افراد قرار دارند و غالبا نمی‏توان آنها را به سطح خودآگاه آورد. از دیدگاه اعضای یک فرهنگ، مجموعه مفروضات اساسی حقیقت دارند و اموری مسلّم و غیر قابل بحث‏اند. این حقایق غیرقابل تردید در همه ابعاد زندگی فرد رسوخ می‏‌کنند و همه تجارب آن فرهنگ را رنگی خاص می‏‌دهند.

لایه‌های فرهنگ سازمانی در مدل شاین

لایه‌های فرهنگ سازمانی در مدل شاین

برای مثال، یکی از مفروضات اساسی نگرشی است که درباره ماهیت و طبیعت انسان وجود دارد. دیدگاه‌‏های گوناگون نظریه سازمان، در زمینه ماهیت و طبیعت انسان مفروض یکسانی ندارند و همین امر موجب شده است در مباحث مربوط به سازمان، دیدگاه‌‏های متفاوتی ارائه دهند.

این فرض که انسان‏ها توجه اوّلی و اصلی‏شان به ثروت است، پژوهشگران کلاسیک را به این سمت سوق داده که ایده‏هایی را توسعه دهند که بر مشوّق‌‏های مادی و اقتصادی متمرکزند. در مقابل، فرض غالب در دهه‏‌های اول پیدایش نظریات نوین این بود که انسان‏‌ها اساسا حیواناتی عقلانی‌‏اند. از این‏رو، نظریاتی که طی این دوران توسعه یافته‌‏اند، برای پیش‏بینی رفتار انسان در سازمان‏‌ها از معادلات ریاضی استفاده می‏‌کنند.

ادگار شاین و فرهنگ سازمانی

پس از آن، مفروض نظریه سیستم‌‏های باز، دیدگاه «انسان‏ها به عنوان اجزای به هم وابسته یک سیستم» را ارائه داد و بر اساس آن، این بحث را مطرح کرد که انسان‏ها توسط محیطشان کنترل می‏شوند. دیدگاه «نمادین ـ تفسیری»، که مفروضش این است که «انسان‏ها واضع و به کار برنده نمادها هستند»، تمام توجه خود را به «معنا» معطوف می‏‌کند. جدیدترین دیدگاه در نظریه سازمان در فلسفه پست مدرن ریشه دارد. یک فرض پست‏مدرنیسم این است‏ که‏ تجربه‏ بشر به صورت تجزیه شده و تکه‏ت که است و هر تکه آن در اختیار یک فرد قرار دارد. چنین فرضی پژوهشگر را به این سمت سوق می‌دهد که تنوّع تفاسیر را بپذیرد.

شاین معتقد است: هر فرهنگی در هر دوره تاریخی باید هفت موضوع را واکاوی نماید و تبیین و توصیفی که از این موضوعات ارائه می‌دهد به تبیین هسته مفروضات آن فرهنگ کمک خواهد کرد. علاوه بر ماهیت و طبیعت انسان، این موضوعات عبارتند از: روابط سازمان با محیطش، ماهیت حقیقت و واقعیت، ماهیت زمان، ماهیت فعالیت و عمل۵۶ انسان،ماهیت ارتباطات انسانی، و تقارب۵۷ در مقابل تنوّع. شاین بحث می‏‌کند که هسته مفروضاتی که در واکاوی و تبیین این موضوعات به کار گرفته می‌‏شود، راه خود را در بسیاری از ابعاد و مسائل سازمان باز می‏‌کند. شاین این‏ ابعاد را در دو دسته ‏تقسیم‌‏بندی ‏می‏‌کند:

امور مربوط به انطباق خارجی (مشتمل بر اصالت، راهبرد، اهداف و ابزار و نظام‏های کنترل)

امور مربوط به انسجام داخلی (مشتمل بر زبان مشترک، تعیین مرز گروه، پاداش‏ها و تنبیه‏ها، وجهه و روابط قدرت)

اما به اعتقاد شاین، مهم‏ترین تأثیر هسته مفروضات، از دیدگاه «شکل‏دادن فرهنگ»، بر هنجارها، ارزش‌ها و مصنوعات است.

هنجارها و ارزش‌های فرهنگی به زعم شاین

«ارزش‌ها» عبارتند از: اصول، اهداف و استانداردهایی که معتبر شده‏اند تا ارزش و اعتبار ذاتی داشته باشند. آنها بیانگر این موضوعند که اعضای یک سازمان باید چه چیزهایی را رعایت کنند. ارزش‌ها مبنای قضاوت در این‏باره‏اند که چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. این امر بیانگر آن است که چرا به ارزش‌ها به عنوان کدهای اخلاقی اشاره می‏شود. ارزش‌ها خودآگاهانه‏تر از مفروضات بنیادین هستند؛ اما معمولاً در سطح خودآگاه و بالای ذهن قرار ندارند. با این حال، وقتی کسی تلاش کند فرهنگ را به گونه‏ای بنیادین و اساسی تغییر دهد اعضای یک سازمان قادرند ارزش‌های‌شان را به آسانی تشخیص دهند و بدان‏ها آگاهی ویژه پیدا کنند.

هنجارها ارتباط نزدیکی با ارزش‌ها دارند. آنها قوانین نانوشته‏ای هستند که برای اعضای یک فرهنگ این امکان را فراهم می‏‌کنند که بدانند در طیف گسترده و متنوّعی از وضعیت‏ها چه انتظاری از آنها وجود دارد. در حالی که ارزش‌ها مشخص می‏‌کنند که چه چیزی برای اعضای یک فرهنگ مبهم است، هنجارها مقرّر می‏دارند که آنها باید چه رفتارهایی را از یکدیگر انتظار داشته باشند. به طور خلاصه، ارزش‌ها بیان می‏‌کنند که چه چیزی باارزش است، در حالی که هنجارها مشخص می‏‌کنند که آنچه اتفاق می‏افتد آیا بهنجار است یا نابهنجار.

بر اساس نظریه فرهنگ سازمانی ادگار شاین، اگر اعضای یک فرهنگ ارزش‌ها را رعایت می‏‌کنند و خود را با هنجارهای فرهنگی منطبق می‏نمایند، به دلیل باورها و مفروضاتی است که شالوده و زیربنای این هنجارها و ارزش‌ها را تشکیل می‌دهد. هنجارها و ارزش‌ها نیز به نوبه خود، فعالیت‏هایی را تشویق می‏‌کنند که سطح رویین فرهنگ، یعنی مصنوعات را به وجود می‏آورند. مصنوعات در واقع توسعه و بسط بیشتر همان هسته فرهنگی هستند که محتوی ارزش‌ها و هنجارهایند.

جمع‌بندی بحث

براساس تئوری‌های مختلفی که درباره فرهنگ سازمانی در کتاب‌های هچ، دفت، الوانی، رضائیان، رابینز و بهروز قاسمی ارائه شده است می‌توان نظریه‌های مربوط به فرهنگ سازمانی را در غالب تئوری‌های زیر خلاصه کرد: مصنوعات را می‏‌توان این‏گونه تصور کرد که آنها بقایای هسته فرهنگی هستند که در پیرامون و بیرون فرهنگ ریخته شده‌‏اند. همانند گدازه‌های یک آتشفشان که پس از فعالیت آتش‏فشانی بر جای می‏‌مانند.

همان‏گونه که زمین‏‌شناسان از راه مطالعه گدازه‏‌های آتش‏فشانی می‏‌توانند بفهمند که هسته آن قسمت از زمین از چه چیزهایی تشکیل شده است، ما نیز می‏‌توانیم مصنوعات را به عنوان شواهدی در نظر بگیریم که از طریق مطالعه آنها می‏‌توان به یک هسته فرهنگی خاص پی برد. در فرهنگ سازمانی ادگار شاین مصنوعات بقایای دیدنی، شنیدنی و ملموس رفتار هستند که در هنجارها، ارزش‌ها و مفروضات فرهنگی ریشه دارند. انواع مصنوعات عبارتند از: نمودهای فیزیکی ایجاد شده به وسیله افراد یک فرهنگ، بروز و ظهورهای کلامی در نوشته‏‌ها و مکالمات، شعائر، تشریفات و سایر ظهورات رفتاری.

پژوهشگران معتقدند: مصنوعاتْ قابل پذیرش‏ترین عناصر فرهنگ‌‏اند. آنها گرچه تا حدّ زیادی قابل پذیرشند، اما به هر حال، باید توجه داشت که مصنوعات در دورترین سطح نسبت به هسته فرهنگی قرار گرفته‏اند. دوری آنها از این هسته نشان می‌دهد که آنها به آسانی می‏توانند توسط کسانی که نسبت به فرهنگی بی‏اطلاع و کم‏تجربه‏اند، به غلط تفسیر و تعبیر شوند. یکی از مصادیق این افراد پژوهشگرانی‏ هستند که‏ به‏ مطالعه ‏فرهنگ‏ مبادرت‏ می‏‌ورزند.


ادبیات پژوهش فرهنگ سازمانی

فصل دو شامل ادبیات پژوهش و مبانی نظری فرهنگ سازمانی به صورت فایل ورد همراه با منابع فارسی و لاتین

برای سنجش این مقوله مجموعه پرسشنامه فرهنگ سازمانی را دانلود کنید.

3.3 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله