شایستهسالاری سازمانی
شایستهسالاری معنای انتساب افراد در مشاغل مرتبط با تحصیلات و تجربه کاری بهگونهای است که توانمندی انجام آن کار را بیشتر از دیگران دارا باشند. اکنون منابع انسانی پرورش یافته عامل اصلی کسب مزیت رقابتی سازمان هاست. جذب، نگهداری و پرورش منابع انسانی کافی نیست، بلکه باید بر اساس اصول و معیارهای علمی شایستگی را در کارکنان ایجاد و بدان توجه کرد. این رویکرد موجب افزایش شایستگیهای رهبری، شایستگیهای مدیریتی و در نهایت شایستگیهای محوری سازمان میشود.
شایستهسالاری از جمله عواملی است که موجب شکوفایی، وفاداری و تعهد کارکنان به کار و سازمان میشود. این مفهوم از دو واژه مریت به معنای شایستگی و کراسی به معنای حکومت و یا روش ادارهی امور تشکیل شده است. میتوان گفت اولین پژوهشها بر روی شایسته سالاری اواخر دهه ۱۹۵۰ و اویل ۱۹۶۰ توسط مایکل یونگ انجام شد. مایکل یانگ شایستگی را ترکیب بهره هوشی و ممارست میداند.
یک سازمان شایستهسالار، سازمانی است که در آن افراد، بهرغم طبقه اجتماعی خود، از طریق سخت کوش ارتقاء مییابند. در این نظام نژاد، قوم و زمینههای اجتماعی، تاثیری بر سرانجام و پیامدها ندارد. هر فرد جدای از شرایط به دنیا آمدن خود، به گونهای واقعی با افراد و اعضای دیگر رقابت میکنند. در سازمان شایسته سالار برابری فرصت، یک واقعیت است و موانع موفقیت افراد بهجز عدم تواناییهای ذاتی تا آنجا که ممکن است حذف میشود. سرانجام اینکه از پستها و موقعیتهای موروثی و فامیل بازی در شایسته سالاری خبری نیست.
تعریف شایستهسالاری
شایستهسالاری Meritocracy ترکیبی از دو واژه مریت Merit به مفهوم شایستگی و استحقاق داشتن و کراسی Cracy به مفهوم حکومت یا روش اداره امور میباشد. شایسته سالاری از نظر مفهوم اصطلاحی عبارت است از نظام و یا سیستمی که در آن انتصاب افراد شایسته در مشاغل و مناصب مرتبط با تحصیلات و تجربه کاریشان باشد. بهگونهای که توانمندی انجام آن کار را بیشتر از دیگران داشته باشند.
شایستهسالاری بدین مفهوم عام و فراگیر است، شامل پستهای سیاسی و اداری باهم میگردد. این سخن بدان مفهوم است که سیاستمداران مجاز نیستند به خاطر سیاسی بودن برخی از پستها، بدون در نظرداشت استحقاق و شایستگی، افراد را در مشاغل و پستهای نامرتبط با وظیفهشان به کار گیرند. به تعبیر دیگر اصل شایسته سالاری ایجاب میکند تا علاوه بر مدیران و کارکنان اداری، مقامات سیاسی نیز مشمول الزامات این اصل قرار گیرند. برخی از الزامات و یا ویژگیهای نظام شایسته سالاری – که بناست به زبان ساده بیان شود
ویژگیهای نظام شایسته سالاری در سازمان
- مشارکت کارکنان در امور مختلف سازمان و تصمیمگیری ها
- پایبندی کارکنان و مدیران و روسا به تعهدات متقابل
- تحقق تحولات و اصلاحات در سازمان
- محو روحیه تملق، چاپلوسی و ستایش
- آزادی انتقاد و دادن پیشنهاد و ارائه نظرات
- قانون گرایی و قانون یابی
- عدالت اجتماعی و سازمانی
- برابری در مقابل قانون و اجرای ضابطه به جای رابطه
- روحیه نظارت و پاسخگویی مدیران
مراحل شایستهسالاری
۱-شایسته خواهی
در چنین فرهنگی، عدول از بهرهگیری از افراد شایسته در مشاغل نوعی تخلف و گناه تلقی میشود. رفتار مدیران تحت تأثیر روابط خویشاوندی، قومی و یا ملاحظات سیاسی، نوعی رفتار ضد ارزش قلمداد خواهد شد.
۲-شایسته یابی
که به عنوان یک محور در فرآیند جذب نیروهای مورد نیاز سازمانها مورد توجه قرار میگیرد. در این مرحله، سازمانها باید از مؤثرترین روشهای اطلاع رسانی و کارآمد ترین روشهای جستجو و به شیوهای انگیزاننده برای یافتن افراد شایسته بالقوه بهره گیرند.
۳-شایسته گزینی
به معنای انتخاب مناسب ترین و با قابلیت ترین افراد از میان متقاضیان شغل است. این امر مستلزم تعریف و تعیین دقیق معیارهای شایستگی و شفافیت انتظارات متقابل فرد و سازمان، انتخاب روشهای مناسب گزینش و فرآیند صحیح گزینش میباشد.
۴-شایسته گماری
به این معناست که با حفظ تناسب شغل و شاغل، افراد در جایگاهی گمارده شوند که در آن حداکثر کارآیی را دارند. گزینش برای ردههای مختلف مدیریتی، کارشناسی و کارمندی انجام میگیرد. در مرحله گزینش عمدتاً ویژگیهای کلی ردهها مورد توجه است.
۵-شایسته پروری
به ضرورت توسعه مستمر افراد یک سازمان به دلایل مختلف اشاره دارد. شرایط سازمانی امروز ایجاب میکند که افراد سازمان هر روز مطلب تازهای را بیاموزند. در این مرحله زمینه شایستهسالاری فراهم میشود.
۶-شایسته سالاری
به این معناست که افراد سازمان از نظر نیازهای محیط کار از جمله، نیازهای روحی-روانی و نیازهای مربوط به معاش و گذراندن زندگی به نحو شایسته تأمین شده باشند. نتیجه شایسته سالاری باید به تقویت تعلق و وابستگیهای افراد به سازمان کمک کند. به گونهای که سازمانهای رقیب به راحتی نتوانند به جلب و جذب آنان مبادرت کنند.
خلاصه و جمعبندی
شایستهسالاری را نمیتوان تنها در موضوعی محدود دانست.اگر خواهان احیای یک نظام شایسته سالار هستیم و یا مدعی داشتن یک مکتب شایسته سالاری میباشیم، نباید تفکر و نگرشها را فقط در یک حور و یک موضوع محدود کنیم .بلکه باید دامنه فعالیت فرآیند شایسه سالاری را به طور گسترده ترسیم کرده و از زوایای مختلف به آن بنگریم. برای سنجش این مقوله از پرسشنامه شایستهسالاری استفاده میشود. عدم شایسته سالاری در نظام اجتماعی ایران که ریشههای تاریخی، فرهنگی و اقتصادی دارد به سبب ناباوری و نبود تفکر شایسته سالاری است.
تئوری سازمان و مدیریت | ۰۲ تیر ۰۰