پدیدارشناسی کلایزی

پدیدارشناسی کلایزی یک روش‌شناسی شامل هفت گام است که برای بررسی پدیده مورد مطالعه براساس تجربه زیسته افراد استفاده می‌شود. این روش براساس پدیدارشناسی هوسرل بنا نهاده شد و توسط موستاکاس توسعه پیدا کرد.

پاول کلایزی (Paul Colaizzi) به سال ۱۹۶۹ مقاله‌ای در زمینه پدیدارشناسی نوشت که بعدها به سال ۱۹۷۸ آن را تصحیح کرد. لازم به تذکر است این مطالعه در کتاب وال و کینگ در همان سال منتشر گردید و با استقبال مواجه شد. هدف کلایزی ارائه الگویی نظام‌مند و یک روش‌شناسی دقیق برای انجام روش پدیدارشناسی بود. پدیدارشناسی با کوشش ادموند هوسرل مطرح گردید و از شیوه اندیشه هوسرل با عنوان پدیدارشناسی متعالی یاد می‌شود. کلایزی نیز کوشید تا براساس رویکرد هوسرل یک روش اجرایی مناسب پیشنهاد دهد.

تحلیل داده‌ها در روش تحقیق پدیدارشناسی به عنوان یک روش تحقیق کیفی، الگوی منظمی از تکرار، گردآوری و تحلیل هم زمان داده‌ها است. این الگو اغلب از گردآوری داده‌های تحلیل تا اشباع داده‌ها ادامه می‌یابد. روش‌های گوناگونی برای تحلیل اطلاعات در پدیدارشناسی (فنومنولوژی) مطرح است که در این مقاله تمرکز بر روش پدیدارشناسی کلایزی است. اگرچه روش‌های فوق تفاوت چندانی با هم ندارند، با این حال پژوهشگران باید روشی که با اهداف پروژه تحقیقاتی و نوع فلسفه انتخابی مناسب تر است، انتخاب کنند.

هفت گام روش پدیدارشناسی کلایزی

۱- تمام توصیف‌های ارائه شده توسط شرکت کننده در مطالعه را که به طور مرسوم پروتکل نامیده می‌شود، به منظور به دست آوردن یک احساس و مأنوس شدن با آنها بخوانید.

۲- به هر یک از پروتکل‌ها مراجعه و جمالت و عباراتی را که مستقیما به پدیده مورد مطالعه مرتبط است، استخراج نمایید. این مرحله تحت عنوان استخراج جملات مهم شناخته شده است.

۳- تلاش نمایید تا به معنای هر یک از جمالت مهم پی ببرید. این مرحله تحت شناخته شده فرموله کردن معانی عنوان است.

۴- مراحل فوق را برای هر پروتکل تکرار نموده و معانی فرموله شده و مرتبط به هم را در خوشه‌هایی از تِم‌ها (مقوله‌ها) قرار دهید.

الف) از طریق مراجعه به پروتکل‌های اصلی، اعتبار خوشه‌ها را مورد بررسی قرار دهید.

ب) در این مرحله ممکن است تناقضاتی در بین و یا درون خوشه‌های متعدد مورد توجه قرار گیرند. پژوهشگر نباید از این داده‌ها یا تم‌های به ظاهر نامناسب، چشم پوشی کند.

۵- تلفیق نتایج در قالب یک توصیف جامع از موضوع مورد پژوهش.

۶- فرموله کردن توصیف جامع پدیده تحت مطالعه به صورت یک بیانیه صریح و روشن از ساختار اساسی پدیده مورد مطالعه که اغلب تحت عنوان ساختار ذاتی پدیده نام گذاری می‌شود.

۷- از طریق مراجعه مجدد به هر یک از شرکت کنندگان و انجام یک مصاحبه منفرد و یا انجام جلسات متعدد مصاحبه، می‌توان نظر شرکت کنندگان را در مورد یافته‌ها پرسید و نسبت به اعتبارسنجی نهایی یافته ها، اقدام نمود.

نکات کلیدی روش پدیدارشناسی کلایزی

کلایزی معتقد است پژوهشگران باید نسبت به این مراحل انعطاف پذیر باشند.

دیکلمن و همکاران معتقدند این راهنمایی‌ها برای مطالعات پدیدارشناسی مهم می‌باشند. آنها نشان می‌دهند که جستجو برای جوهره پدیده و معنای آن در درون یک زمینه تعریف شده، فقط یک تکنیک یا یک سری از مراحل مکانیکی نیست، بلکه آشکار نمودن معانی است که نیاز به تعلیق، شهود و تفکر را دنبال می‌کند.

روش دیکلمن

دیکلمن نیز یک روش هفت مرحله‌ای برای انجام تحلیل پدیدارشناسی ارائه کرده است:

  • خواندن مصاحبه‌ها برای دریافت یک ایده کلی
  • نوشتن خلاصه‌های تفسیری و جستجو برای موضوعات بالقوه
  • تجزیه و تحلیل نوار پیاده شده به عنوان یک کار گروهی برای یک موضوع تفسیری
  • رجوع به متن یا شرکت کنندگان برای روشن نمودن موضوعات معین
  • مقایسه متون برای تعیین معانی رایج و اعمال مشترک
  • تعیین الگوهای مرتبط با موضوعات
  • سؤال از گروه مفسر و دیگر همکاران برای پیشنهادات در طرح نهایی
  • رعایت اخلاق در مراحل تحقیق

افراد در تحقیق، شرکت کننده هستند. هدف تحقیق، رویه‌های تحقیق، خطرات و فواید تحقیق، ماهیت داوطلبانه بودن شرکت در تحقیق، برای آنان بیان می‌شود. حق شرکت کننده برای انصراف از شرکت در تحقیق در هر زمانی و روش‌هایی که فرد را مورد محافظت قرار دهد، باید مد نظر قرار گیرد. فرم رضایت نامه در شروع هر مصاحبه از شرکت کنندگان اخذ گردد.

روش‌های متعددی وجود دارد که پژوهشگران کیفی می‌توانند آنها را بررسی و به خوانندگان خود ارائه کنند تا صحت تحقیق بررسی شود. رایج ترین راهبردها عبارت اند از :

  • بازبینی توسط اعضاء
  • جستجو برای موارد منفی یا توضیحات جایگزین
  • بازبینی توسط همکاران
  • روش‌های تلفیقی
  • حسابرسی یا تصمیم گیری

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

کاربرد روش پدیده شناسی به پژوهشگران کمک می‌کند تا فارغ از محاسبات آماری به مطالعه عمیق پدیده‌ها بپردازند. روش‌های آماری گاها نه تنها کمک کننده حل مسائل حرفه‌ای نمی‌باشند، بلکه ممکن است مشکل ساز هم باشند. با استفاده از روش پدیدارشناسی پژوهشگر قادر است یک سیستم تفسیری و تبیینی ایجاد کند که به کمک آن ارتباط و تبادل و تعامل درونی خود با دیگران را برقرار کند. بر این اساس، روابط با هر پدیده دیگری که در محدوده تجارب زندگی است، با استفاده از شیوه هایی مثل توصیف، تصور و تفکر، قابل درک است.

با این روش می‌توان تجربه زنده (زیسته) را مطالعه و پدیده‌ها را همانطور که در آگاهی وجود دارد، تبیین نمود. همچنین جوهر یا معنی پدیده‌ها را کشف و به توصیف معانی تجربی زندگی به همان گونه که با آنها زندگی می‌کنیم دست یافت. در نهایت این روش، پژوهشگر را قادر می‌سازد با درک کلی از پدیده‌های تحت مطالعه به ارائه نظریه مرتبط با زندگی فردی یا تجربه طولانی مدت یک پدیده یا رفتارهای انسانی بپردازد.

فهرست منابع

حبیبی، آرش؛ جلال‌نیا، راحله. (۱۴۰۱). کتاب پدیدارشناسی. تهران: نارون.

Colaizzi, P. F. (1978). Psychological research as the phenomenologist views it.

Valle, R. S., & King, M. (1978). Existential-phenomenological alternatives for psychology. Oxford U Press.