کتاب پدیدارشناسی

عنوان: کتاب پدیدارشناسی

نویسنده: آرش حبیبی و راحله جلال‌نیا

ناشر: انتشارات نارون

زبان: فارسی

نوع کتاب: چاپی و کاغذی

قطع: وزیری

تعداد صفحه: ۱۰۰ صفحه

فصل‌های کتاب پدیدارشناسی

این کتاب در هفت فصل تدوین گردید:

همچنین سه پیوست اصلی کتاب عبارتند از:

  • پیوست ۱) درس‌گفتارهای ادموند هوسرل
  • پیوست ۲) واژه‌شناسی
  • پیوست ۳) آشنایی با پیشگامان فلسفه و پدیدارشناسی

در فصل یک و دو کوشش بر آن است تا پژوهشگران با فلسفه پژوهش و مبانی زیربنایی پدیدارشناسی آشنا شوند. فصل سه و چهار به مساله پدیدارشناختی از دیدگاه فلسفی پرداخته شده است. در این راستا دیدگاه‌هاهی هوسرل و هایدگر به عنوان بزرگترین اندیشمندان این زمینه در فصل سه و چهار بررسی شد. در سه فصل پایانی نیز به روش‌شناسی پدیدارشناسانه پرداخته شد تا دانشجویان و پژوهشگران بتوانند پژوهش کاربردی یا رساله دکتری خود را با موفقیت به سرانجام برسانند.

دانلود کتاب پدیدارشناسی

پیشگفتار کتاب

پدیدارشناسی یک رویکرد فلسفی و هم یک روش پژوهش کیفی است که به مطالعه پدیده‌ها براساس تجربه زیسته افراد می‌پردازد. مفهوم پدیدارشناسی نخستین بار در قرن هجدهم توسط شیستوف فردریش اوتینگر، زاهد آلمانی، برای مطالعه نظام الهی حاکم بر روابط عالم مادی بکار برده شد. پس از آن لامبرت، کانت و هگل از این مفهوم در فلسفه استفاده کردند. در نهایت فلسفه پدیدارشناسی در ابتدای سده بیست میلادی بوسیله ادموند هوسِرْل بنیان نهاده شد.

از دیدگاه هوسرل، پدیدارشناسی یک دکترین یا مکتب یکتا نیست بلکه یک شیوه اندیشه و کلان روش برای پاسخ به چراجویی‌های نوع بشر و شناخت‌شناسی است. فلسفه هوسرل و نوع اندیشه او از دیدگاه‌های دکارت تاثیر بسیاری دارد. او اپوخه را به عنوان کلیدی برای دستیابی به ذات پدیده براساس مفهوم شک دکارتی مطرح کرد. پس از آنکه هوسرل رویکرد پدیدارشناسی را مطرح کرد فلاسفه بعدی مانند هایدگر، گادامر مرلوپونتی، سارتر و دریدا نیز اندیشه‌های خود را با نقد و تفسیر از پدیدارشناسی هوسرل آغاز کرده‌اند. هایدگر با تاسی از فلاسفه یونان هر آنچه هست و موجودیت دارد را پدیدار نامید و پدیدارشناسی متعالی هوسرل را به سوی پدیدارشناسی وجودی سوق داد. از این منظر از رویکرد هایدگر با عنوان پدیدارشناسی وجودی یاد می‌شود.

پدیدارشناسی به عنوان یک فلسفه فکری در علوم اجتماعی برای رهایی از قید و بند رویکردهای پوزیتیویستی همواره مورد بحث بوده و دستخوش تحولات بسیاری شده است. برخی پژوهشگران بویژه از ابتدای هزاره سوم، پدیدارشناسی را از یک فلسفه فکری به یک روش‌شناسی پژوهش کیفی هدایت کرده‌اند که هدف آن شناخت پدیده‌های اجتماعی و انسانی براساس تجربه زیسته افراد است. از این منظر هدف پدیدارشناسی، توصیف صریح و شناسایی ذات پدیده‌ها است آنگونه که در زمینه ویژه از سوی افراد درک می‌شوند.