ساختگرایی اجتماعی (برساختگرایی)
ساختگرایی اجتماعی (Social constructivism) یک فلسفه تحقیق است که بر مبنای آن رشد انسان به صورت اجتماعی انجام میشود. همچنین دانش از طریق کنش متقابل با دیگران برساخته میشود.
پارادایم برساختگرایی بیشتر در کنار پارادایم تفسیری قرار میگیرد و متضمن مفاهیم مشابهی به زبانی دیگر است. همچنین این شیوه از اندیشه اگر چه با رویکردی ذهنی شروع میشود اما پس از شکلگیری حالت عینی بهخود میگیرد و به اندیشه مدرنیسم و فلسفه اثباتگرایانه نزدیک میشود.
اگرچه برساختگرایی نزدیکی بسیاری با رویکرد تفسیرگرایی دارد اما به عنوان یک فلسفه مستقل پژوهشی محسوب میشود. پژوهشگران بویژه در انواع تحقیق کیفی از چنین رویکردی استفاده میکنند. نظر به اهمیت این فلسفه پژوهشی و نقش آن در انتخاب طرح پژوهش در این نوشتار به آموزش برساختگرایی میپردازیم.
ساختگرایی اجتماعی (برساختگرایی)
برساختگرایی به این پرسش پاسخ دهد که چگونه معنای ذهنی به واقعیتی اجتماعی تبدیل میشود. برساختگرایی اجتماعی تأکید میکند که باید آن دسته از شیوههای درک جهان از جمله درک خودمان را که بدیهی تلقی کردهایم به دیدهی انتقادی بنگریم. شاید بدیهی به نظر برسد که وقتی به جهان مینگریم، فارغ از هر چون و چرا و مسألهای ماهیت آن را در مییابیم و یا دانش متعارف ما مبتنی بر مشاهدۀ عینی و بیزرفانه مان از جهان است.
ساختگرایی اجتماعی با مطالعات پیتر برگر و توماس لاکمن پدیدار گردید و جایگاه خود را در مبانی فلسفی پژوهش پیدا کرد. پس از آن کارل ویک به گسترش این نظریه فلسفی کمک بسیاری کرد. در مطالعات معاصر نیز لینکلن و گوبا با رویکرد ناتورالیستی (طبیعتگرایانه) به ساختگرایی اجتماعی آن را به روش پژوهش وارد کردند.
برساختگرایی اجتماعی میخواهد به این دسته از دیدگاههای خودمان نگاهی انتقادی بیندازیم و آن ها را به پرسش بگیریم.واقعیت محصول تاریخی برداشت آدمی است. برساخت گرایی توضیح میدهد که برساخت اجتماعی چطور بمثابه واقعیت اجتماعی یعنی به مثابه چیزی ثابت و تغییرناپذیر جلوه داده میشود.
ساختگرایان اجتماعی معتقدند که طبقههای زبانی مورد استفاده جهت درک سازمانها به معنای عینی، واقعی یا طبیعی نیستند بلکه محصول باورهای جامعه هستند. در عین حال واقعیتهایی که محصول ذهن ما هستند مسلم فرض شده و به آنها کنش نشان میدهیم. به قول گیرتز «انسان حیوانی است که در بافتههای معانی که خود ریسیده، گرفتار است». بنابراین دیدگاه نمادین-تفسیری تا حدی مدرن است زیرا به محض آنکه جهان حالت شیگونه به خود گرفت، بیانگر دیدگاهی است که عینیگرایان محض (مدرنیست) دارند.
ساختگرایی اجتماعی در روش پژوهش
پژوهشگران ساختگرا بیشتر بر فرایندهای تعاملی بین افراد متمرکز میشود. این پژوهشگران میدانند پیشزمینههای فکری آنها بر تفسیر یافتههای پژوهش موثر است. بنابراین این هدف پایانی پژوهشگر، معنابخشی یا تفسیر معانی دیگران از جهان است.
برخلاف رویکرد اثباتگرایی، در این رویکرد پژوهش به جای مبانی نظری براساس نظریه یا مدلی ذهنی آغاز میشود که با رویکردی استقرایی پدید آمده است. برخی پیشفرضهای پارادایم پرساختگرایی عبارتند از:
رویکرد برساختگرایی بیشتر برای پژوهشهای کیفی مانند پدیدارشناسی مناسب است.
پژوهشگران کیفی از سوالات باز استفاده میکنند تا مشارکتکنندگان بتوانند دیدگاههای خود را بیان کنند.
پژوهشگران کیفی میکوشند تا دیدگاه مشارکتکنندگان را در بستر اجتماعی آنها مطالعه کنند.
فرایند پژوهش کیفی تا میزان زیادی استقرایی است چراکه پژوهشگر براساس دادههای میدانی معانی را میسازد.
نظریه وضع واقعیت
کارل ویک (۱۹۶۹) تئوری وضع واقعیت (Enactment theory) را ارائه کرد. بر این اساس هنگامی که در مورد پدیدهای مانند سازمان صحبت میکنید، پدیدهای که در پی مطالعه آن هستید را خلق میکنید. همین طور هنگامی که از دیدگاه سازمانی به مفهومسازی محیط میپردازید، سازمان وضعیتهایی به نام محیط را ساخته تا به آن واکنش نشان دهند.
تئوری وضع واقعیت به منشا ذهنی واقعیتهای سازمانی تاکید دارد. زمانی که پیرامون یک پدیده صحبت میکنیم به آن پدیده ویژگی ملموس بخشیده و آن را واقعی میسازیم که به آن شیگونه کردن یا تجسم بخشی گویند. با این نگاه به وضع واقعیتدر مییابیم که ما خود محیط، فرهنگ، استراتژی یا سازمان را میسازیم و بعد این مفهوم به یک واقعیت مبدل میشود. البته این واقعیتها معمولاً انفرادی وضع نمیشوند. بلکه براساس یک توافق اجتماعی حاصل میشود که به آن تئوری ساخت اجتماعی واقعیت گویند.
- واقعیتهای سازمانی منشا ذهنی دارند: وضع واقعیت
- وضع واقعیت حاصل توافق اجتماعی است: ساخت اجتماعی
به زعم پیتر برگر و لاکمن، اعضا یک جامعه از طریق تفسیر، الگوهای معنا را جدا از فعالیتهای خود در جهان میسازند و آنگاه فرض میکنند الگوهای ایجادشده جدای از تفاسیری که خلق کردهاند وجود دارد. به عنوان نمونه یک سازمان در تحلیل محیط در واقع ویژگیهای برای محیط شناسایی میکنند و سپس به محیط واکنش نشان میدهند ولی در واقع این تحلیل است که محیط را میسازد اما براساس تئوری وضع واقعیت، محیط به عنوان یک پدیده بیرونی واقعی فرض شود و سپس تصمیماتی در پاسخ به شرایط آن اتخاذ میشود.
کتاب ساخت اجتماعی واقعیت
کتاب ساخت اجتماعی واقعیت، رسالهای در جامعه شناسی شناخت است. این کتاب در سال ۱۹۶۶ در مورد جامعه شناسی دانش توسط جامعه شناسان پیتر برگر و توماس لاکمن نوشته شد. این کتاب در ایجاد زمینه ساختگرایی اجتماعی تأثیرگذار بود.
برگر و لاکمن اصطلاح ساخت اجتماعی را در علوم اجتماعی وارد کردند و به شدت تحت تأثیر آثار آلفرد شوتز بودند. مفهوم محوری آنها این است که افراد و گروههای متقابل در یک سیستم اجتماعی، به مرور زمان، مفاهیم یا بازنماییهای ذهنی از اعمال یکدیگر را ایجاد می کنند. این مفاهیم در نهایت به نقش های متقابل تبدیل میشوند که بازیگران در رابطه با یکدیگر بازی میکنند.
هنگامی که این نقش ها در اختیار سایر افراد جامعه قرار میگیرد تا بتوانند آنها را بازی کنند، تعاملات متقابل نهادینه میشود. در این فرآیند، معنا در جامعه نهادینه میگردد. آگاهی، تصورات و اعتقادات افراد ناشی از همان چیزی است که در ساختار نهادی جامعه بوجود آمده است. بنابراین گفته میشود واقعیت که از نظر اجتماعی ساخته شده است.
در سال ۱۹۹۸ انجمن بین المللی جامعه شناسی، ساختار اجتماعی واقعیت را به عنوان پنجمین کتاب مهم جامعه شناسی قرن بیستم ذکر کرد. در ایران نیز این کتاب به کوشش فریبرز مجیدی ترجمه و در انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.
خلاصه و جمعبندی
ایده ساخت اجتماعی واقعیت، توسط دو جامعه شناس آمریکایی به نامهای برگر و لاکمن، مطرح شد. مفهوم اصلی نظریه این است که افراد و گروههای متعامل در یک سیستم اجتماعی، در طول زمان مفاهیم یا نمایههای ذهنی یکدیگر را شکل میدهند. این مفاهیم نهایتاً در نقشهای متقابل بازیگران، در روابط با یکدیگر عادی میشوند. زمانی که این نقشها برای دیگر اعضای جامعه در درک و به کارگیری قابل استفاده میشوند. گفته میشود که این مراودات، نهادی یا درونی شدهاند. در این فرایند نهادیشدن، معانی گوناگون در جامعه تثبیت میشوند. بدین ترتیب دانش و مفهوم افراد از آنچه واقعیت است، در بافت نهادی جامعه تثبیت میشود. بنابراین گفته میشود که واقعیت بهصورت اجتماعی ساخته میشود.
فهرست منابع
حبیبی، آرش. (۱۴۰۰). روش پژوهش پیشرفته. تهران: نارون.
Berger, P., & Luckmann, T. (1966). The social construction of reality. Routledge.
Creswell, J. W., & Creswell, J. D. (2017). Research design: Qualitative, quantitative, and mixed methods approaches. Sage publications.
Weick, K. E. (2015). The social psychology of organizing. McGraw-Hill.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | روش تحقیق | ۱۵ شهریور ۰۲
سلام. این کتابی که معرفی شده است (روش پژوهش پیشرفته) لینک خرید دارد؟
درود بر شما. متاسفانه هیچ نسخهای باقی نمانده و دیگر تجدید چاپ نشد.
سپاس از پاسخ/ خودتون هم ندارید من کپی کنم؟
خیر، اخرین نسخهای که برای خودم مانده بود را هم چند وقت ییش برای یکی از دوستان ارسال کردم.