مدل پارادایمی

مدل پارادایمی (Paradigmatic model) نشان‌دهنده عوامل علی، مداخله‌گر و زمینه‌ای پدیده محوری و راهبردهای لازم برای دستیابی به پیامدها است. این مدل یکی از ارکان اصلی روش گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) است که در روش اشتراوس و کوربین مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مدل، از پنج قسمت شرایط علی، شرایط زمینه‌ای، شرایط مداخله‌گر، استراتژی‌ها و پیامدها تشکیل شده است. در مرکز مدل نیز پدیده مرکزی قرار می‌گیرد که فعالیت‌ها حول آن شکل می‌گیرد. جریان فرایندها و فعالیت‌هایی که در بستر این تحقیق اتفاق افتاده است، نشان می‌دهد.

طراحی مدل پارادایمی یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های روش تحقیق کیفی بویژه نظریه‌پردازی داده‌بنیاد است. در نظریه‌پردازی بنیادی، تلفیق داده‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است. درکدگذاری‌باز، تحلیل‌گر به پدیدآوردن مقوله‌ها و ویژگی‌های آنها می‌پردازد و سپس می‌کوشد تا‌ مشخص‌ کند که چگونه مقوله‌ها در طول‌ بعدهای تعیین‌شده تغییر می‌کنند. در کدگذاری‌محوری‌، مقوله‌ها‌ به‌طور نظام‌مند بهبودیافته و با زیرمقوله‌ها پیوند داده‌ می‌شوند‌. در مرحله سوم از کدگذاری، کدگذاری گزینشی و ارائه مدل پارادایمی پژوهش می‌باشد.

ابعاد مدل پارادایمی

در نظریه‌پردازی بنیادی، تلفیق داده‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است. درکدگذاری‌باز، تحلیل‌گر به پدیدآوردن مقوله‌ها و ویژگی‌های آنها می‌پردازد و سپس می‌کوشد تا‌ مشخص‌ کند که چگونه مقوله‌ها در طول‌ بعدهای تعیین‌شده تغییر می‌کنند. در کدگذاری‌محوری‌، مقوله‌ها‌ به‌طور نظام‌مند بهبودیافته و با زیرمقوله‌ها پیوند داده‌ می‌شوند‌. در مرحله سوم از کدگذاری، کدگذاری گزینشی و ارائه مدل پارادایمی پژوهش می‌باشد. هدف از‌‌ این مرحله برقراری رابطه بین طبقه‌های تولید شده در مرحله کدگذاری باز است. ارتباط سایر طبقه‌ها با طبقه محوری در پنج عنوان می‌تواند تحقق داشته باشد که عبارتند از شرایط علی، مقوله محوری، راهبردها و اقدامات، شرایط زمینه‌ای و پیامدها.

  • شرایط علی (Causal Condition)
  • پدیده محوری (Phenomenon)
  • شرایط زمینه‌ای (Contextual Condition)
  • شرایط مداخله‌گر (Intervening Condition)
  • استراتژی‌ها (Interaction Strategy)
  • پیامدها (Consequences)

پس از انتخاب مقوله محوری، داده‌ها به طور انتخابی کدگذاری می‌شوند. به شکلی که مقوله محوری، کدگذاری را هدایت کند و دیگر نگران مفاهیمی که اهمیت کمی نسبت به متغیر مرکزی و زیرمجموعه‌های آن دارند، نخواهد بود. به بیانی دیگر، با چنین عملی، گستره پژوهش تا سطح یکی از چندین فرایند یا شرایط اجتماعی اصلی که در داده‌ها وجود دارند، فشرده‌تر می‌شود. ظهور متغیر محوری در مطالعه، به عنوان راهنمایی برای گردآوری و تحلیل داده‌های بیشتر بعدی نیز، عمل می‌کند، یعنی مقوله محوری سبب جهت‌دهی به نمونه برداری نظری می‌شود.

مقوله‌های مدل پارادایمی

در برداشت کاملا ایرانی و به اشتباه منسوب به رهیافت نظام‌مند اشتراوس و کوربین ابعاد مدل پارادایمی عبارتند از:

  • عوامل علی
  • شرایط زمینه‌ای
  • عوامل مداخله‌گر
  • پدیده محوری
  • عوامل راهبردی
  • پیامدها

عوامل علی

شرایط علی شامل مجموعه عواملی هستند که بر مقوله محوری تأثیر می‌گذارند. شرایط علّی رویدادهایی است که موقعیت‌ها، مباحث و مسائل مرتبط با پدیده را خلق و تا حدودی تشریح می‌کنند که چرا و چگونه افراد و گروه‌ها به‌ این پدیده مبادرت می‌ورزند. در واقع، منظور از شرایط علّی، رویدادها و اتفاقاتی است که بر‌ این پدیده تأثیر گذاشته و منجر به بروز آن می‌شوند.

برای نمونه در یک پژوهش برای بازاریابی دیجیتال در پایگاه پارس‌مدیر باید مشخص شود چه عواملی بر این پدیده اثر می‌گذارند. با تحلیل کیفی و کدگذاری مصاحبه‌ها مشخص گردید مقوله‌هایی مانند عوامل درونی، الزامات محیطی، مشتری‌مداری و ارتباطات دیجیتال بازاریابی عوامل علی را تشکیل می‌دهند. هر یک از این عوامل نیز شامل تعدادی کد پایه می‌باشند.

مقوله‌های شرایط زمینه‌ای

شرایط زمینه‌ای، شرایطی است که راهبردها و اقدامات تحت آن، به اداره پدیده می‌پردازند.

مقوله‌های پدیده محوری

مقوله‌محوری یک صورت ذهنی از پدیده‌ای که اساس فرآیند‌ است‌. یک صورت ذهنی از پدیده‌ای است که اساس فرآیند پژوهش است.

مقوله‌های شرایط مداخله‌گر

شرایط مداخله‌گر، شرایط وسیع و عامی همچون فرهنگ، فضا و غیره است که به عنوان تسهیل‌گر یا محدودکننده راهبردها عمل می‌کند.‌ این شرایط، اجرای راهبردها را تسهیل و تسریع کرده و به عنوان یک مانع، دچار تاخیر می‌نمایند.

عوامل راهبردی (راهبردها و اقدامات)

راهبردها، کنش‌ها یا برهم‌کنش‌های‌ خاصی‌ که‌ از پدیده محوری منتنج می‌شود. به‌دیگر سخن راهبردها و اقدامات، طرح‌ها و کنش‌هایی‌اند که به طراحی مدل کمک می‌نمایند. کرسول (۲۰۰۵ ص ۳۹۸) راهبردها را کنش‌هایی در پاسخ به پدیده محوری توصیف می‌کند. منظور همان استراتژی یا برنامه فراگیری است که سبب می‌شود پدیده محوری به پیامدهای مورد نظر منتهی شود.

برای نمونه اگر پدیده محوری «هوشمندی کارکنان» باشد «استراتژی هوشمندسازی منابع انسانی» راهبردی است که در پایان به پیامدهایی مانند «توسعه منابع انسانی» و … ختم می‌شود. در یک پژوهش با هدف تحول دیجیتال در پایگاه پارس‌مدیر، از استراتژی بازاریابی دیجیتال استفاده گردید.

گاهی پژوهشگران در مدل پارادایمی خود از دو یا چند راهبرد استفاده می‌کنند. راهبرد معادل واژه استراتژی است بنابراین اینکه همزمان چندین استراتژی در نظر گرفته شود کمی دور از ذهن است. میلر و همکاران معتقد هستند که در یک مدل پارادایمی بهتر است یک راهبرد ذکر شود اما شاخص‌های راهبرد به‌روشنی تدوین شوند.

مقوله‌های پیامدها

پیامدها شامل خروجی‌های تاثیرگذار مشهود و نامشهودی است که در اثر طراحی مدل برند مکان مبتنی بر حس تعلق به برند در جامعه‌ایجاد می‌گردد و خروجی‌های حاصل از استخدام راهبردها هستند.

نتیجه‌گیری

مدل پارادایمی نمایانگر نتیجه نهایی تحلیل کیفی به روش داده‌بنیاد است. در این مدل مقوله‌های شناسایی شده به وسیله کدگذاری محوری و کدگذاری باز در قالب یک الگوی نظام‌مند نمایش داده می‌شود. فرایند یکپارچه سازی و بهبود بخشی نظریه در کدگذاری انتخابی، از طریق تکنیک هایی نظیر نگارش خط داستان که مفاهیم را به هم متصل می‌نماید و فرایند دسته بندی از طریق یادداشت‌های شخصی در خصوص ایده‌های نظری انجام می‌پذیرد. در واقع در اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪ‌ﭘﺮداز زﻣﯿﻨﻪ‌ای، ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﺤﻮری را ﮐﻪ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻘﻮﻻت ﺑﺮ ﻣﺤﻮر آن ﻣﯽ‌ﮔﺮدﻧﺪ و ﮐﻠﯿﺘﯽ را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ‌دﻫﻨﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮر روش‌ﻣﻨﺪ اﻧﺘﺨﺎب و ﺑﺎ ارﺗﺒﺎط دادن آن ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻘﻮﻻت ﺑﻪ ﻧﮕﺎرش ﻧﻈﺮﯾﻪ اﻗﺪام ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺮﺣﯽ اﻧﺘﺰاﻋﯽ ﺑﺮای ﻓﺮاﯾﻨﺪی ﮐﻪ در ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ، اراﺋﻪ ﻣﯽ‌دهد.