رهیافت نظاممند اشتراوس و کوربین
رهیافت نظاممند (Systematic) روشی برای نظریهپردازی زمینهبنیاد (گراندد تئوری) است که در سال ۱۹۹۷ بوسیله اشتراوس و کوربین ارائه شد. این روش براساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی عمل میکند و به یک مدل پارادایمی ختم میشود.
این روش خیلی زود در حوزه روش تحقیق کیفی در مدیریت و علوم اجتماعی مورد قبول واقع شد. بیشتر پژوهشگران ایرانی از این روش برای انجام تحلیل دادهبنیاد استفاده میکنند هر چند از منظر گلیزر ایرادات زیادی به این روش وارد است.
ارائه نتایج تحلیل کیفی در غالب یک مدل پارادایمی چیزی است که دانشجویان ایرانی خیلی به آن علاقه دارند. بدون هیچ دردسری میتوان یک مدل مفهومی طراحی کرد و این برای نظام آموزشی فاقد خلاقیت ایران مانند یک کیمیای یگانه است. در حال حاضر سه رهیافت اصلی در نظریهپردازی دادهبنیاد وجود دارد که با عنوان رهیافت نظاممند، ظاهرشونده و ساختگرایانه مشهور هستند. در این مقاله رهیافت نظاممند تشریح میشود.
تشریح رهیافت نظاممند اشتراوس و کوربین
به زعم این پژوهشگران عناصر کلیدی روش گراندد تئوری شامل نمونهگیری نظری، مقایسه ثابت، کدگذاری باز، محوری و انتخابی، یادآوری و اشباع نظری میباشد. مفهومپردازی از دادهها اولین قدم در تجزیه و تحلیل به شمار میرود. منظور از خرد کردن و مفهومپردازی این است که به هر کدام از حوادث، رخدادها و ایدههایی که در دادهها موجود است نامی داده میشود. این نام، برچسب یا نشانهای است که به جای آن حادثه، رخداد یا ایده مینشیند.
مفاهیم، برچسبهای ذهنی جداگانه به وقایع، حوادث و دیگر موارد پدیدهها هستند. این کار بدین صورت انجام میشود که پژوهشگر درباره هر کدام از وقایع و رخدادها سئوالاتی را مطرح میسازد. به عنوان مثال، این چیست؟ نمایانگر چه است؟ وقایع و رویدادها در فرایند کار مقایسه شده و به آنهایی که مشابهاند یک اسم اختصاص داده میشود. توجه به مثال زیر میتواند در آشنایی با شیوه برچسبزنی مؤثر باشد.
پدیده مورد نظر، ایده و فکر محوری، حادثه، اتفاق یا واقعهای است که جریان کنشها و واکنشها به سوی آن رهنمون میشوند تا آن را اداره، کنترل و یا به آن پاسخ دهند. پدیده محوری با این سئوال اصلی همراه است که دادهها به چه چیزی دلالت میکنند؟ مقوله محوری ایده (انگاره، تصور) یا پدیدهای است که اساس و محور فراگرد است. این مقوله همان عنوانی (نام یا برچسب مفهومی) است که برای چارچوب یا طرح به وجود آمده در نظر گرفته میشود. مقولهای که به عنوان مقوله محوری انتخاب میشود باید به قدر کافی انتزاعی بوده و بتوان سایر مقولات اصلی را به آن ربط داد.
مقولهها در رهیافت نظاممند اشتراوس و کوربین
در فرایند تحقیق ممکن است پژوهشگر به دهها و حتی صدها برچسب مفهومی دست یابد. این مفاهیم باید طبقهبندی شوند. مفاهیم بر اساس مشابهتهایشان مورد طبقهبندی قرار میگیرند که به این کار مقوله-پردازی گفته میشود. وقتی که مفاهیم با یکدیگر مقایسه شده و به نظر برسند که به پدیدههای مشابه مربوطاند مقولهها کشف میشوند. بدین ترتیب مفاهیم در نظمی بالاتر دستهبندی میشوند. مقوله، مفهومی است که از سایر مفاهیم انتزاعیتر است؛ یعنی عنوانی که به مقولهها اختصاص داده میشود، انتزاعیتر از مفاهیمی است که مجموعاً آن مقوله را تشکیل میدهند.
مقولات دارای قدرت مفهومی بالایی هستند زیرا میتوانند مفاهیم و خرده مقولات را بر محور خود جمع کنند. عنوان یا نامی که برای مقولات انتخاب میشود باید بیشترین ارتباط را با دادههایی که مقوله نمایانگر آن است داشته و آنقدر با آن همخوان باشد که بتوان آنچه را که ارجاع میکند، به سرعت به خاطر آورد و دربارهاش فکر کرد.
نام یا عنوانی که برای مقولهها انتخاب میشود باید نامی باشد که از نظر منطقی بیشترین ارتباط را با داده-هایی که مقوله نمایانگر آن است داشته باشد. نامها میتواند توسط خود پژوهشگر ابداع شود، از ذخیره مفاهیمی که از فرد از مطالعات حرفهای در رشته خود گرفته نشأت گیرد و یا این که عبارات و کلماتی باشد که مصاحبهشوندگان به کار گرفتهاند که به آن کدهای زنده میگویند.
انتقادات گلیزر به رهیافت نظاممند
روش گراندد تئوری نخستین بار به سال ۱۹۶۷ توسط گلیزر و اشتراوس پدیدار گردید اما این پژوهشگر خیلی زود باهم دچار اختلاف شدند. اشتراوس پس از آنکه مسیر خود را از گلیزر جدا کرد با همکاری با ژولیت کوربین به سال ۱۹۹۰ کتابی با نام مبانی پژوهش کیفی نوشت. در این کتاب اصول و قواعد روش گراندد تئوری تشریح شد و زمانی که اشتراوس این کتاب را به گلیزر تقدیم کرد آتش خشم گلیزر را برافروخته ساخت.
گلیزر ایرادات زیادی به رویکرد اشتراوس و کوربین داشت. نخست اینکه از نظر وی این دو پژوهشگر مالیکت معنوی او را زیر پا گذاشتد. دوم اینکه آنها گراندد تئوری را از مسیر اصلی خود خارج کردند. از نظر گلیزر رهیافت نظاممند پژوهشگران را وادار میکند در یک چارچوب پژوهشی خاص حرکت کنند و دادهها را برای رسیدن به مدل پارادایمی جهت بخشند. دوم آنکه حساسیت نظری کاهش پیدا میکند و اصول استقرایی زیر سوال میرود.
بنابراین گلیزر به سال ۱۹۹۲ رهیافت پدیدارشونده را مطرح کرد. در مقابل اشتراوس و کوربین به سال ۱۹۹۷ کتاب جدیدی با نام «گراندد تئوری در عمل» منتشر کردند و در این کتاب به روشنی رهیافت نظاممند را معرفی نمودند. برخلاف انتظار گلیزر آنها نهتنها به انتقادات گلیزر عمل نکردند بلکه بر شیوه پیشین خود پافشاری کردند و روششناسی نظاممند را با شرح بیشتری ارائه کردند.
جمع بندی بحث
این رهیافت برای تدوین نظریه در رابطه با یک پدیده، به صورت استقرایی مجموعهای سیستماتیک از رویهها را به کار میگیرد. در نظریهپردازی زمینهبنیان با روش اشتراوس و کوربین مقولههای فرعی تحت سلسله روابطی به مقوله اصلی و محوری مرتبط میشوند. همچنین روابط میان آنها با مقوله اصلی تحت الگو و مدلی مشخص میشود. ایجاد چنین ارتباطی بر مبنای طرح پرسش و انجام مقایسه صورت میپذیرد.
در کدگذاری محوری نوع سئوالاتی که پرسیده میشوند بر نوع روابط دلالت دارند. مثلاً برای مقایسه مقولهای با مقوله دیگر ممکن است این سئوال مطرح شود که آیا مقوله الف به عنوان پیامدی از راهبردها برای مقوله ب است؟ پژوهشگر این کار را همراه با جستجوی شواهد و وقایع برای تائید یا تکذیب سئوال انجام میدهد. هنگامی که دادهها سئوال را تائید کردند رابطه دو مقوله مشخص شده و میتواند به نوعی گزاره تبدیل شود.
فهرست منابع
Strauss, A., & Corbin, J. (1990). Basics of qualitative research: Grounded theory procedures and techniques. Newbury Park, CA: Sage.
Strauss, A., & Corbin, J. M. (1997). Grounded theory in practice. Sage.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | روش تحقیق | ۰۹ مهر ۹۸
باسلام و عرض احترام و تشکر از سایت مفید و خوب شما
در تحقیق کمی کیفی در بخش کیفی از روش گراندد تیوری (داده بنیاد) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها ی مصاحبه می توان از روش تحلیل محتوا کدگذاری کرد با استفاده از نرم افزار مکس کیو ای دی؟
درود بر شما.
روش گراندد تئوری را در نرم افزار مکس کیودا با روش تحلیل محتوا انجام بدید؟ ⁉️
گراندد تئوری و تحلیل محتوا دو روش کاملا متفاوت هستند بهتر است آموزش انواع تحقیق کیفی را مطالعه کنید.
چرا رهیافت نظامند اشتروس و کوربین را مدل پارادایمی می نامند؟
روش پیشنهادی اشتراوس و کوربین برای تحلیل دادهبنیاد به یک الگوی پارادایمی ختم میشود.
با سلام و خسته نباشید
ببخشید روش من که تحلیل محتوا است برای تحلیل مصاحبه هایم میتوانم از اشتراوس کوربین استفاده کنم؟
روش پیشنهادی اشتراوس و کوربین در زمینه گراندد تئوری (تحلیل دادهبنیاد) مصداق دارد. برای تحلیل محتوا کتاب تحلیل محتوی در علوم اجتماعی نوشته هولستی یا کتاب تحلیل محتوا نوشته کرپیندورف را مطالعه کنید.
با سلام بله میشه استفاده کرد به شرطی که هدف از تحلیل محتوا ارایه مدل یا الگو باشه. اول اینکه کدگذاری یه تکنیک تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است.(میشه گفت پایه تحلیل هست) دوم هم گرندد تئوری دو تا فانکشن داره- یه روش تحقیق- یه روش تکنیک پردازش داده
سلام من هم همین سوال رادارم می شه از این روش استفاده کرد؟
اشتراوس کوربین رویکردی برای تحلیل دادهبنیاد ارائه کردهاند. از کتابهای معرفی شده جهت تحلیل محتوا استفاده کنید.
من روش تحقیقم مردم نگاریی است آیا برای کدگذاری وتحلیل داده ها روش خاصی است.؟
با سلام. زمانی که ما کار پژوهشی خود را بر مبنای یک نظریه جلو میبریم(مثلا نظام آراستگی ۵s). کدگذاری در چنین مواقعی به چه صورتی است و چه فایده ای دارد؟ نکته دوم اینکه ایا هر سه مرحله کدگذاری اشتراوس و کوربین را باید در چنین حالتی تا اخر انجام دهیم یا نه؟ اگر سریعتر جواب بدید خیلی ممنون میشم. چون گیر کرده ام و برام خیلی مهمه جوابشو بدونم
روش گرنددتئوری زمانی مناسب است که شما بخواهید در یک حوزه جدید نظریهپردازی کنید. متاسفانه در نظام دانشگاهی ما روشهای پژوهشی بیشتر جنبه تزئینی دارند و اساتید و دانشجویان براساس علاقه به اسم روشها یکی از آنها را انتخاب میکنند. به طور کلی وقتی ادبیات پژوهش در یک حوزه غنی باشد اساساً استفاده از روشهای کیفی مبتنی بر مصاحبه مصداق ندارد و بهتر است از روشهای فراترکیب و فراتحلیل استفاده شود.
با سلام و سپاس بابت سایت خوبتون. پژوهش من در رابطه با چالشهای بلندمرتبه سازی و همچنین علل روی آوردن به بلندمرتبه سازی است. آیا می توان از دو روش کیفی استفاده کرد یعنی برای چالش ها متا آنالیز و برای علل گراندد تئوری را به کار برد؟
به لحاظ نظری میتوانید از این روشها استفاده کنید اما انتخاب روش و تشخیص آن براساس عنوان میسر نیست و با پژوهشگر باید تشخیص نهایی را بدهد.
با سلام و عرض ادب و تشکر از آموزش های شما
لطفاً بفرمایید تعداد مصاحبه شوندگان بر چه معیاری تعیین می شود؟ آیا این تعداد به اشباع داده مربوط است یا مشخصا بر اساس جدولی مثل جدول مورگان تعیین خواهد شد؟
با تشکر
درود. ملاک دستیابی به اشباع نظری است. آموزش محاسبه حجم نمونه تحقیقات کیفی را مطالعه کنید.
با سلام، آیا برای استفاده از روش پیشنهادی اشتراوس و کوربین در گرندد تئوری، آیا الزامی برای تعداد سوالات فرعی تحقیق وجود داره؟
درود بر شما، خیر. تعداد کدها ارتباطی به روش تحلیل کیفی ندارد.
با سلام
روش اشتراوس و کوربین ۱۹۹۸ با ۲۰۱۵ چه تفاوتی دارند ؟
درود بر شما. روش پیشنهادی اشتراوس و کوربین تفاوت چندانی نکرده و اصول همان است اما گلیزر رهیافت متفاوتی را ارائه کرده است.
با سلام
در پژوهش با توجه به تحلیل محتوای مصاحبه ها به یک مدل رسیده ام برای اعتبار سنجی مدل بدست امده از چه روشی استفاده کنم ؟
ایا می توانم از معیارهای مقبولیت دهگانه اشتراوس و کوربین استفاده کنم؟
درود بر شما. روش صحیح همین است ولی به احتمال زیاد اساتید شما را وادار به تحلیل کمی با روشی مثل حداقل مربعات جزئی خواهند کرد.
درود
برای معیار تناسب از معیارهای ده گانه اشتراوس و کوربین اگر صاحبنظری در اون موضوع نداشته باشیم، چگونه این.معیار را به کار ببریم؟
سلام وقت شما بخیر. یک سوال در مورد تحلیل تم و رویکرد اشتراوس و کوربین داشتم. این دو از هم جدا و متفاوت هستند درسته؟ و ربطی به هم ندارند. به اعتقاد استاد من اشتراوش و ..از ابزارهای تحلیل تمه؟ درسته؟؟؟
درود بر شما. بهطور عرف در کشور روشهای تحلیل کیفی مصاحبهها شامل تحلیل مضمون، تحلیل محتوا و گرانددتئوری هستند. در این میان استفاده از گراندد اشتباه است چرا که نظریهپردازی فراتر از توان پژوهشگران دوره ارشد و دکتری است.
با سلام و احترام. ایا امکان انجام رویکرد اشتراوس و کوربین و روش معادلات ساختاری تفسیری با هم به عنوان روش امیخته امکان پذیر است؟
درود بر شما. روش معادلات ساختاری تفسیری نداریم. متوجه منظور شما نمیشوم.
منظورم ISM هست
سلام و عرض ادب ، من پژوهش تبیینی دارم با روش گراندد تئوری ، سوالات مصاحبه را چطور باید بپرسم،? سوالات پژوهش چیستی و چگونگی شکل گیری پیده مورد نظر است
درود بر شما. یک پژوهش تبیینی نخست باید با روشهای کمی شروع شود. در این صورت پرسشها براساس نتایج کمی نوشته خواهد شد. مضاف بر این، چیستی و چگونگی پدیدهها به پدیدارشناسی شباهت دارد نه نظریهپردازی.
سلام و عرض ادب.نوع سوالات مصاحبه روش اشتراوس و کوربین جهت استخراج مدل باید چگونه باشد ؟مثال می زنید